ماجرای پزشک مانتوپوشی که کارت پایان خدمت داشت!

ماجرای پزشک مانتوپوشی که کارت پایان خدمت داشت!

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: در دهه 80، کارت پایان خدمت یکی دیگر از دغدغه‌های ترنس‌ها بود، جلسه‌ای را با وظیفه عمومی داشتیم و در آن جلسه فردی حضور داشت که دارای مدرک پزشکی بود و عکس آن مدرک با مقنعه بود اما مشکل نظام وظیفه داشت.

ماجرای  پزشک مانتوپوشی که کارت پایان خدمت داشت!

گروه آسیب‌های اجتماعی خبرگزاری فارس_ مهدی امیری پور: ترنس‌ها در ایران جمعیت چشمگیری ندارند، آمارها در دسترس نیست اما آن طور که فعالان حوزه بهزیستی می‌گویند نشان می‌دهد که در دهه پیشین سالانه تنها ۱۵۰ ترنس اقدام به عمل جراحی برای تغییر جنسیت می‌کردند. مهمترین خواسته‌های این طیف از مسئولان، تصویب قانون حمایت از ترنس‌ها است، برخی از آن در کمپینی که در فارس من راه اندازی کرده‌اند خواستار تأسیس مرکز ارائه خدمات به افراد ترنس، ارائه خدمات پزشکی و درمانی مختص افراد ترنس، احداث خوابگاه برای اقامت افراد ترنس و رسیدگی به مشکلات معافیت سربازی افراد ترنس شده اند، در گفت‌وگویی با حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به برخی از اقدامات اجرا شده در کشور برای ترنس‌ها پرداخته ایم.

در این گفت‌وگو تلاش شده تا برخی چالش‌های پیش روی طیف ترنس‌ها در جامعه را تبیین و به آن‌ها پاسخ بگوییم، به همین ترتیب ما به سراغ یکی از مقامات اسبق در سازمان بهزیستی رفته‌ایم تا با او درباره حوزه وظایف این سازمان و دیگر نهاد‌ها و سازمان در برابر طیف ترنس‌ها گفت‌وگو کنیم.

پاتوق ترنس‌های تهران در دهه ۸۰

فارس: ترنس‌ها در ایران چه جایگاهی دارند؛ آیا جامعه ما این طیف را می‌شناسد؟

یکی از گروه‌های هدفی که ما در مددکاری اجتماعی، حوزه نظام رفاه و تأمین اجتماعی و سلامت با آن‌ها مواجه هستیم افرادی هستند که ملال جنسیتی دارند. ما در گذشته پس از فتوای حضرت امام(ره) که مبنای آن این بود که روح و جسم ارجحیت دارد به آرامی این موضوع از منظر دینی مورد بررسی قرار گرفت و اکثر فقها از نظر دینی همان فتوای امام را مورد توجه قرار دادند.
در یک زمانی با این افراد، به چشم مفسد اخلاقی نگاهی می‌کردند، حتی در قانون نظام وظیفه ما تقریباً همین نگاه حاکم بود و معاف می‌شدند. این افراد در همان زمان پاتوق داشتند، در بسیاری از موارد با آن‌ها برخورد می‌شد، در نهایت کشور تصمیم می‌گیرد اقدامی برای آن‌ها انجام دهد. در همان سال‌ها جامعه نسبت به این‌ها شناخت نداشت و هیج مسئولیتی در قبال خود نمی‌دید.

چقدر برای جراحی ترنس‌ها پرداخت می‌شود؟

فارس: آیا نهادهای حمایتی از ترنس ها در ایران حمایت کرده‌اند؟ شما این نقش ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پیش از اینکه به طور رسمی برای آن‌ها اقدامی انجام دهیم، برخی از آن‌ها برای عمل‌های جراحی به خارج از کشور می‌رفتند یا در مراکز خصوصی درمان می‌شدند، در همان سال یعنی سال ۱۳۸۳، قرار شد یک کمیته‌ای در وزارت بهداشت شکل بگیرد اما این اقدام عملی نشد، در نتیجه سازمان بهزیستی به موضوع ترنس‌ها ورود کرد. در سال ۱۳۸۴ زمانی که بنده مسئولیتی در سازمان بهزیستی داشتم توانستیم حدود ۲۰ میلیون برای تعداد انگشت شمار این افراد اختصاص دهیم، مبلغ کم بود اما می‌توان آن را ردپایی برای حمایت‌های مالی و اجتماعی از این بیماران عنوان کرد.

در سال ۱۳۸۵ نیز پولی در همین حدود سازمان برای آن‌ها اختصاص داد تا برای این افراد پرونده‌ای تشکیل دهد، پرونده در وهله نخست شامل کسانی بود که در تهران زندگی می‌کردند. در آن زمان بنده مسئولیت دفتر آسیب دیدگان اجتماعی در بهزیستی را پذیرفته بودم.

در سال ۱۳۸۶ ما در بهزیستی تلاش کردیم تا برای این طیف از جامعه چند اقدام اساسی صورت بگیرد، انصافا آقای ابوالحسن فقیه رئیس وقت سازمان بهزیستی نیز از این اقدامات حمایت کرد. در آن برهه از زمان نیز سازمان برنامه و بودجه پای کار آمد و در این طرح ما را یاری کرد.

ما از محل بند ب تبصره ۱۵ قانون بودجه سال ۱۳۸۶، یک سری ظرفیت‌های مالی را برای ترنس‌ها ایجاد کردیم، این ظرفیت برای جراحی و درمان‌های جانبی بود و ما در آن برهه از زمان به هر کدام از ترنس‌ها، ۵میلیون تومان بلاعوض پرداخت کردیم، تشکیل پرونده برای آن‌ها در استان‌ها انجام شد تا آن‌ها به تهران مراجعه نکنند و شاهد سرگردانی آن‌ها باشیم.

یکی دیگر از اقدامات ما این بود که طی نامه‌ای آقای فقیه به استان‌ها تفویض اختیار کرد که مدیران استانی تا سقف ۵میلیون تومان می‌توانند به ترنس‌ها کمک کنند. این کمک مستقیماً به حساب آن‌ها واریز نمی‌شد، بلکه به حساب بیمارستانی که آن‌ها در آنجا درمان می‌شدند واریز می‌شد و در کنار این حمایت‌ها، توجه به مسکن، آموزش و… از جمله اقداماتی بود که برای آن‌ها اجرا می‌شد.

ماجرای پزشکی مانتوپوش که کارت پایان خدمت داشت!

فارس: برخورد سازمان ها و نهادهایی مانند نیروی انتظامی با ترنس‌ها چگونه بود؟ آیا در طرح تحولی که شما در سازمان بهزیستی به دنبال آن بودید سازمان های متولی پای کار آمدند؟

ما نامه‌نگاری‌هایی با رئیس پلیس امنیت اخلاقی داشتیم، انصافا آقای سردار روزبهانی نهایت همکاری ما را داشتند و از آنجایی که ترنس‌ها در مرکز اورژانس اجتماعی نواب پرونده داشتند با آن‌ها برخورد نمی‌شد، چرا که به خاطر شرایط جسمی‌شان مجبور بودند از برخی دارو‌ها استفاده کنند.

در آن زمان ثبت احوال مصوبه‌ای داشت که ترنس‌ها می‌توانند نام خود را تغییر دهند و در شناسنامه ننویسند که نام فلان دختر به پسر تغییر یافته است و با ما همکاری‌هایی مطلوبی را داشتند.

کارت پایان خدمت یکی دیگر از دغدغه‌های ترنس‌ها بود، به یاد دارم که جلسه‌ای را با معاونت وظیفه عمومی داشتیم و پس از آن هم جلسه‌ای با حضور بچه‌ها برگزار کردند، در آن جلسه ما بیماری را داشتیم که مانتو به تن داشت اما کارت پایان خدمت داشت، یا فردی را در جلسه داشتیم که دارای مدرک پزشکی بود که عکس آن مدرک با مقنعه بود اما در آن جلسه با لباس مردانه حضور داشت و او مشکل نظام وظیفه داشت. ما از آن جلسه آنقدر انتظار همراهی را نداشتیم و پس از هم بخشنامه‌ای صادر شد که در کارت پایان خدمت عنوان بیمار روانی درج نشود و اشاره‌ای به بیماری‌های داخلی و هرمونی بشود.

حتی در آن جلسه ما پزشکی را داشتیم که ترنس بود اما روی کارت پایان خدمت او نوشته بود مبتلا به بیماری روانی و این جای تعجب داشت که در آن زمان اصلاحات لازمه روی این موضوعات صورت گرفت.

پس از تغییر مدارک هویتی، بایدمسائل آمادگی روانشناختی و روانپزشکی ترانس‌ها پیگیری می‌شد، پزشکی قانونی و دادگستری‌ها همکاری کردند و دیگر چیز مبهمی برای ترنس‌ها نمانده بود، یادم هست در آن زمان فیلمی برای هیأت دولت در سال ۱۳۸۵ که آقای مصری وزیر رفاه بود جلساتی داشتیم، حمایت‌ها از ترنس‌ها را تسری دادیم و به طور کلی در ایران ترنس‌ها را به عنوان بیمار پذیرفتیم.

فارس: جراحی ترنس‌ها را چگونه دنبال کردید؟

زمانی که در وزارت کار و رفاه، مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارتخانه بودم بیمه‌ها پای کار حمایت از ترنس‌ها نبودند اما امروز در مراکز دولتی جراحی‌ها مورد حمایت بیمه‌ها قرار داد.

در آن دوره ما پزشکی متخصصی که حراجی ترنس‌ها را انجام بدهد نداشتیم، چندنفری بودند که جراحی زیبایی انجام می‌دادند برخی از این‌ها را هم که پرمشتری بودند منسوخ‌ترین روش دنیا را به کار می‌گرفتند، من با تک تک متخصصان جلسات جداگانه‌ای داشتم تا بتوانیم روش‌های جدیدی را برای درمان این بیماران دنبال کنیم.

فارس: با گذشت قریب به دو دهه از تلاش‌ها برای حل چالش های پیش روی ترنس‌ها، امروز فضای حضور ترنس‌ها در جامعه را چگونه می‌بینید؟

امروز ترنس‌ها از آن حالت برچسبی که به آنها‌زده می‌شد، دور شده‌اند و فضای برچسب زنی به آن‌ها برداشته شده است، ایران خیلی فضا را برای آن‌ها تلطیف کرد، اما بالاخره این‌ها دارای شرایط سختی هستند، پذیرش در خانواده و جامعه و محیط‌ها بسیار دشوار است و نقش‌های آن‌ها تغییر می‌کند تا بتوانند با آن نقش‌ها کناربیایند.

درصدد تهیه جایی برای ترنس‌های بی‌خانمان

فارس: یکی از مسائلی که در جامعه کمی مغفول مانده، چالش‌ ترنس‌های بی خانمان است، شهرداری تهران به تازگی از اعلام آمادگی خود برای تجهیز مراکزی برای ترنس‌های بی خانمان‌ها خبر داده است، این روند را شما چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مسأله توجه به ترنس‌های بی‌خانمان بسیار مهم است، از آنجایی که این‌ها از نظر فیزیولوژی یا زن هستند یا مرد و از روانی هم به جنس مخالف گرایش دارند پیشنهاد بنده این است که در مراکز نگهداری معتادان یا بی‌خانمان‌ها، اتاق‌هایی جداگانه طراحی شود و هر کدام از آن‌ها را در آن اتاق‌ها نگهداری کنیم.

سازمان‌ها در حوزه ترنس‌ها وظیفه‌مند هستند، مسئولیت درمانی آن‌ها با وزارت بهداشت است و چرا شهرداری باید هزینه آن‌ها را پرداخت کند، بیمه پایه‌ها نیز باید این افراد را تحت پوشش قرار دارند تا بتوانند در مراکز دولتی جراحی شوند.

ورود شهرداری از جنس مسئولیت‌پذیری است و قابل تقدیر است اما نباید کاری کنیم که سازمان‌هایی که مسئولیت مستقیم دارند خودشان را کنار بکشند. وزارت بهداشت، ثبت احوال، بهزیستی و کمیته امداد و فنی و حرفه‌ای، قوه قضاییه و شهرداری هر کدام وظیفه دار هستند و شهرداری نباید تنها به میدان بیاید. در همین راستا باید بگویم که ۱۱ سازمان در حوزه درمان ترنس‌ها و ساماندهی‌شان وظیفه دارند.

آماری از جمعیت ترنس‌ها نداریم

فارس: جمعیت ترنس‌ها در ایران چقدر است؟

آماری از جمعیت ترنس‌ها در ایران در دست نیست اما آن زمانی که بنده مسئولیت داشتم، در سال ۱۳۸۷ حدود ۱۵۰ نفر جراحی کردند و همه این‌ها در بهزیستی نیستند، خیلی‌ها در خارج از کشور بوده یا به بخش‌های خصوصی مراجعه می‌کنند چرا که خیلی از این‌ها ترس از اطلاعات دارند و یا نگران اتفاقات پس از جراحی هستند، این‌ها موجب می‌شود که آمار‌هایی که به ویژه بهزیستی دارد دقیق نباشد.

مهم آن است که ما در ایران این‌ها را به عنوان شهروندانی که باید خدماتی بگیرند پذیرفته بودیم و طبیعتا مبنا تشخیص پزشک، روانپزشک و گزارش مددکاران اجتماعی بود و حکم مرجع قضایی صادر می‌شد تا جراحی‌ها صورت می‌گرفت.
پایان پیام/

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *