ایمانیپور: ساختارها در حوزه دیپلماسی فرهنگی باید هوشمند باشد
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با اشاره به اهمیت هوشمندی ساختارها در دیپلماسی فرهنگی گفت: معتقدیم با فراهم کردن بسترهای لازم برای کنشگران مردمی و بومی میتوانیم ظرفیتهای فراوان نظام اسلامی را برای ایجاد پیوندهای جدید فعال کنیم.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – تسنیم نوشت: با گذشت دوسال از فعالیت دولت سیزدهم و بازتعریف سیاست خارجی کشور بر مبنای تعمیق روابط فرهنگی و تکثیر زمینهای بازی با محوریت دیپلماسی منطقهای، شاهد اقبال به دیپلماسی فرهنگی و مشتقات آن در این ساختار پویا و جامع نگر هستیم. در گفتوگو با فعالان حوزه بینالملل در داخل و خارج کشور دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با محوریت سازمان فرهنگ و ارتباطات در دوسال اخیر، به دور از جنجال، شاهد تحرک و تحولی ملموس و پیوسته است. البته هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب و نهایی فاصله دارد. به مناسبت هفته دولت، گفت و گویی اختصاصی با حجتالاسلام محمد مهدی ایمانی پور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد:
*ضمن تبریک فرا رسیدن هفته دولت، در ابتدا قصد داریم در خصوص نگاه کلان شما به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور نسبت به حوزه دیپلماسی فرهنگی گفتگو کنیم. این نگاه کلان، چه تفاوتی با نگاههای گذشته در این حوزه دارد؟
-در ابتدا، هفته دولت را به تمامی کارکنان زحمتکش و محترم شاغل در جای جای دولت تبریک عرض میکنم. برای شناخت تغییرات به وجود آمده در نگاه به حوزه دیپلماسی فرهنگی، لازم است ابتدا چیستی و چرایی تحول در این حوزه، فهم شود. بخشی از این تحول ناظر بر تغییرات به وجود آمده در عرصه بین الملل و شکل گیری نظم نوین جهانی و بازیابی جایگاه فرهنگ در عرصه بین الملل است و بخشی دیگر، ناظر بر رویکردهای نظام در چهل وارۀ دوم انقلاب است. اگر رویکرد تمدنی را در گام دوم انقلاب از ویژگیهای این دوره بدانیم ضرورت تحول، امری اجتنابناپذیر خواهد بود. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با درک چنین شرایطی، نه تنها در باز مهندسی روند دیپلماسی فرهنگی، بلکه در توسعه آن در عصر کنونی، خود را مسئول میداند و تا رسیدن به نقطه مطلوب که همان افق گشایی برای تمدن نوین اسلامی و تثبیت الگووارههای فرهنگی این تمدن درعرصه بین الملل است، این روند را دنبال خواهد کرد.
ما در دوران جدید که از آن به عنوان دوران تحول در حوزه دیپلماسی فرهنگی یاد میکنیم، معتقدیم با فراهم کردن بسترهای لازم برای کنشگران مردمی و بومی میتوانیم ظرفیتهای فراوان نظام اسلامی را برای ایجاد پیوندهای جدید فعال کنیم. علاوه بر این با بهره گیری از ابزار و شیوههای نوین در حوزه دیپلماسی، میتوان مخاطبین بیشتری برای پیامهای خود پیدا کنیم. بدیهی است عملکرد قرارگاهی، شرط لازم برای هم افزایی و انسجام نهادهای فعال در عرصه بین الملل و توفیق در میدان است.
*بعضاً شاهد طرح نکاتی در خصوص لزوم ایفای نقش قرارگاهی توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای تحقق دیپلماسی فرهنگی موفق در آن سوی مرزها هستیم. آیا این نقش آفرینی در طول دو سال اخیر صورت گرفته است؟ در غیر این صورت، چه موانعی پیش روی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است و چگونه این موانع در حال برطرف شدن است؟
-ایفای نقش قرارگاهی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی درحوزه دیپلماسی فرهنگی، از اهداف شکلگیری این سازمان بوده است. تنها در این صورت است که میتوان یک دیپلماسی منسجم و فراگیر را شاهد بود. از ابتدای شکلگیری دولت سیزدهم، اصلیترین دغدغه دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور یعنی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ایفای نقش قرارگاهی در این حوزه بوده است. قطعاً چنین تحول اساسی و عمیقی، ذیل یک دستورالعمل یا بخشنامه رخ نمیدهد، زیرا در اینجا ما نیاز به اصلاح برخی قوانین، مقررات گذاریها، ساختارها و مناسبات یا به عبارت دیگر، نیازبه تغییر در باورها و رویکردها داریم. هنوز تا رسیدن به هم افزایی عملیاتی مطلوب نهادهای گوناگون اجرایی، فکری و فرهنگی کشور با محوریت نگاه قرارگاهی، فاصله وجود دارد، اما پذیرش لزوم رسیدن به یک رویکرد عملیاتی مشترک در عرصه دیپلماسی فرهنگی سبب شده است تا این نگاه قرارگاهی در دوره تحولی جدید سازمان فرهنگ، جدیت بیشتری به خود بگیرد.
دلسوزانی که به حق بر روی لزوم شکلگیری قرارگاه دیپلماسی فرهنگی کشور تأکید میکنند، باید نسبت به این موضوع واقف باشند که تحقق چنین مطالبه مهمی که خواستۀ رهبر معظم و گرانقدر انقلاب اسلامی نیز است، نیاز به پذیرش راهبری واحد، تقسیم کار ملی و نظارت مستمر است. دراین مسیر، گفت و گوها و تعاملات پیوسته و فشردهای میان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نهادهای دیگر شکل گرفته است. ما در نهایی کردن این روند مصمم هستیم، چنانچه اکنون نیز بنابر اذعان بسیاری از صاحبنظران، با گذشت دوسال از دوران جدید فعالیت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، نقش قرارگاهی آن نسبت به ابتدای شکل گیری دولت سیزدهم پررنگ تر شده است.
طراحی اصولی و واقع بینانۀ نظام حکمرانی امور فرهنگی بینالمللی
در عین حال باید توجه داشت که ایفای نقش قرارگاهی دستگاه دیپلماسی فرهنگی صرفاً به معنای هم افزایی نهادهای رسمی نیست، بلکه قرارگاه دیپلماسی فرهنگی باید قدرت تسهیل گری و فراهم سازی زمینه حضور کنشگران غیر دولتی در خارج از کشور را داشته باشد. ما مسئولیتها و تکالیفی در آن سوی مرزها و در راستای ترویج فرهنگ و تمدن اصیل اسلامی-ایرانی و هم افزایی فرهنگی با ملتهای دنیا داریم که نمی توانیم صرفا به ظرفیتهای دولتی، محدود کنیم. بنابراین، راهبرد سازمان فرهنگ ارتباطات اسلامی، اصلاح زیرساختها و مناسبات دیپلماسی فرهنگی کشور در راستای بهره مندی از کلیه ظرفیتهای کشور، است. آثار و برکات این راهبرد انشاالله در آینده ای نزدیک بیشتر قابل مشاهده خواهد بود.
*متناسب با این نگاه کلان و جهت تکمیل منظومه دیپلماسی فرهنگی کشور چه اقدامات عملیاتی و مهمی در طول دو سال اخیر در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی صورت گرفته است؟
-خوشبختانه ظرفیت خوبی در شورای عالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای همافزایی دستگاههای فرهنگی عامل در خارج کشور، وجود دارد. اساسنامه این سازمان هم مؤید چنین نگاهی است. امیدواریم با همکاری دولت سیزدهم و در قالب برنامۀ هفتم توسعه، ضمن طراحی نظام نوین حکمرانی امور فرهنگی – بینالمللی، مقررات گذاریهای لازم در این عرصه انجام شود.
علاوه بر این، به منظور تکمیل منظومه فرهنگی بینالمللی ایران شناسایی ظرفیتها و استعدادهای جدید در حوزۀ کنشگری بینالمللی، از مسیر برگزاری رویدادهای ظرفیتیابی و تلاش برای مهارتافزایی این استعدادها، از برنامههای متداول در دو سال اخیر بوده است.
به طور قوی اعتقاد داریم در حوزه دیپلماسی فرهنگی ساختارها باید هوشمند و منعطف باشد. به این معنا که از یک سو مانع از ابتکارات و دایره اختیارات دستگاههای مختلف با وظایف متنوع نباشد و از سوی دیگر، مبتنی بر نقشه راه و راهبری واحد باشد. از این رو تشکیل ستاد راهبردی امور فرهنگی بینالمللی و متعاقبا، تدوین آییننامه نحوه هماهنگی میدانی دستگاهها و نهادهای فرهنگی کشوربا همین ملاحظه در دستور کار قرار گرفت. در حال حاضر، پیش نویس نهایی الگوی نوین حکمرانی امور فرهنگی بینالمللی در دستورکار قرار گرفته که پس از تصویب و ابلاغ توسط متولیان امر، عملیاتی خواهد شد. طراحی اصولی و واقع بینانۀ نظام حکمرانی امور فرهنگی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، توانمندسازی شامل دانشافزایی و مهارتافزایی مدیران و کارشناسان ذیصلاح، نوآوری و تولید ادبیات جدید و کارآمد سازی بخشهای دولتی و غیر دولتی، از الزامات توسعه قدرت نرم در عرصه فرهنگی بینالمللی است. تاسیس و پیادهسازی سامانه حکمرانی امور فرهنگی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران (سحاب)، تشکیل کمیتههای کشوری و منطقه ای با استفاده از ظرفیت زیست بوم اندیشهورزی کشور، ما را در دستیابی سریعتر به قرارگاه فرهنگی بینالمللی کشور رهنمون میسازد.
*یکی از مواردی که به آن اشاره شد، مربوط به تولید ادبیات و تبیین مفاهیم کاربردی و بنیادین و همچنین عملیاتی سازی مدلهای برآمده از آنها در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.در این خصوص لطفا بیشتر توضیح دهید.
-در این خصوص، از ابتدای دوره جدید مدیریت، راهاندازی میزهای اندیشهورزی در حوزههای گوناگون در دستور کار سازمان قرار گرفت. این میزهای اندیشهورزی در حوزههای گوناگون و با نگاه تخصصی شکل گرفته است: زنان و خانواده، ایرانیان خارج از کشور، برند ملی، جریان شناسی و روند پژوهی رقبا و معارضین، مدلهای جدید در دیپلماسی عمومی، شیوههای نوین در فارسی آموزی، گفتمان تمدن نوین اسلامی، بازار صنایع فرهنگی، امور ادیان و حقوق بشر و … بخشی از میزهای اندیشهورزی است که بعضاً منتج به تدوین سند شده است.
تشکیل باشگاه اندیشهورزان نخبۀ مسلمان، از دیگر اقداماتی است که سازمان فرهنگ و ارتباطات به صورتی جدی بر آن نظارت دارد و در این مسیر، ظرفیتهای بالقوه و بالفعلی که منجر به پیوند فکری و شکل گیری روند اندیشهورزی مؤثر در مواجهه با توطئه دشمنان اسلام و متعاقبا، ترویج سبک زندگی دینی و اخلاقی صحیح در جهان میشود، مورد توجه قرار گرفته است.
*یکی از اقدامات مؤثر در همکاریهای بینالمللی، توسعه گفتگوهای فرهنگی و بین الادیانی است که ضرورت آن در شرایط جدید از جمله ترویج اسلام هراسی در غرب، جدی تر شده است. در این خصوص چه اقداماتی انجام شده است؟
-گفتوگوهای بین الادیانی اساساً ناظر بر اقدامات و تهدیدات اسلامهراسانه اخیر غرب شکل نگرفته و رویکردی آفندی و کنشگرایانه در حوزه فرهنگ جهانی را دنبال میکند. زمینهسازیهای لازم برای شکل گیری این گفتکوها، از نزدیک به سی سال گذشته صورت گرفته است و اکنون درمراحل رشد آن قرار داریم. در این شکل گیری و تکمیل این روند، نمیتوان نقش " شورای سیاستگذاری ادیان و فرهنگها" را نادیده انگاشت. تدوین نظامنامه و سند گفتگوهای دینی با همکاری مراجع ذیصلاح از جمله فعالیتهای خاص این شورا بوده است.
ادعای مرکز گفت و گوی ادیان و فرهنگهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی این است که پس از سه دهه مداومت در برگزاری گفتگوهای دینی با مراجع و رهبران دینی مهم جهان موفق شدهایم که از مرحله اعتمادسازی بین طرفین گفتوگو گذر کرده، وارد مرحله همکاری عملی برای مواجهه با چالشهای مشترک جهانی شویم.
همچنین رفع بسیاری از سوءتفاهمات، پیشداوری و ذهنیتهای منفی از اسلام و ایران اسلامی و نیز اثبات ظرفیت علمی تشیع برای طرفهای گفتگو از دیگر دستاوردهای این گفتگوها بوده است. شرکت در دهها اجلاس، مجمع و کنفرانس بینالمللی طی حدود دوسال اخیر و تدوین نقشه راه 5 ساله همکاریهای دینی بینالمللی با هدف عملیاتی سازی آنها بر اساس شاخصههای عینی، نشاندهندۀ جدیت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ترسیم یک هندسه دینی همگرایانه در جهان اسلام و حتی در سطح بین دینی است. قطعاً نقش رهبران دینی در دستیابی به توسعه پایدار جهانی غیر قابل انکار خواهد بود و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تبلور این نقش آفرینی جمعی را مسئولیت بزرگ خود تلقی میکند.
*رهبر معظم انقلاب طی ماههای اخیر به صورت ویژه بر روی جهاد تبیین و روشهای نوین تبلیغ درمواجهه با جنگ شناختی دشمنان با هدف تضعیف جایگاه انقلاب اسلامی در بین افکار عمومی دنیا تأکید فرمودهاند. نظر شما در این خصوص چیست؟
-در جریان جنگ ترکیبی تمرکز دشمنان در دو حوزه، بیش از سایر حورهها بوده است. جنگ اقتصادی و جنگ شناختی از نقاط اصلی جنگ ترکیبی در سالهای اخیر بوده است و جهاد تبیین مؤثرترین راه مواجهه با هر دو عرصه، بویژه عرصۀ جنگ شناختی است. درجنگ شناختی، تلاش دشمنان تغییر باورها و القائ شبهه است. اگر " جنگ شناختی دشمنان" با " اقدام مؤثر جبهه فرهنگی انقلاب" همراه نشود، قطعاً دشمنان به اهداف خود میرسند. جهاد تبیین و همگانی بودن آن، از شروط فائق آمدن بر جنگ تمام عیار دشمنان انقلاب اسلامی است. در اینجا تأکید میکنم که در جنگ ادراکی و خصوصاً در مهار توطئههای ضد فرهنگی دشمنان، هرگز نباید به نگاه و رویکرد پدافندی اکتفا کنیم.
فراموش نکنیم که بخش مهمی از موفقیت ما در جنگ ادراکی با دشمنان، مرهون "عملیات آفندی" و به هنگام ما، با هدف مهار پیش زمینهها و جلوگیری از ایجاد ارتباط میان اجزا و مؤلفههای تعریف شده در شبکه عملیاتی دشمنان است.
تلاشهای همه جانبه دشمنان اسلام و انقلاب برای به چالش کشیدن باورهای دینی و فطری آحاد بشراز یک سو و ضرورت روایت صحیح از واقعیتها از سوی دیگر، جملگی اثبات میکند که دیپلماسی عمومی و فرهنگی ما چه جایگاه خاص و تعیین کنندهای در پیچ تاریخی کنونی دارد. سیاستگذاریهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی طی دو سال اخیر با استناد به همین باورها و مقولات صورت گرفته و عزم دولت سیزدهم، فاصله گرفتن از الگوهای تکراری، پرهزینه و کم تاثیر در این عرصه بوده است.
* بر اساس فعالیتها و برنامههایی که بسیاری از آنها به سبب محدودیت فضای گفت وگو ناگفته باقی مانده است، بفرمایید انتخاب رایزنیهای فرهنگی در خارج از کشور را چگونه و بر اساس چه روندی انجام میدهید؟
-قطعاً مهمترین معیار انتخاب رایزنان فرهنگی، توانایی آنها در مدیریت اتصال ظرفیتهای داخلی به متناظرین خارجی است. برای این منظور قدرت مدیریت و شناخت ظرفیتهای عظیم مردمی و دولتی، شرط اول خواهد بود. بنابراین باید رایزنانی در خط مقدم جبهه فرهنگی برون مرزی حضور داشته باشند که بتوانند چنین روندی را مدیریت و تکمیل کنند. در کنار این توانمندی، ما بر روی پیش شرطهایی نظیر داشتن روحیه جهادی و انقلابی، شناخت و قدرت تحلیل محیط داخلی و بینالمللی ،توانایی علمی، تسلط بر زبان، ابتکار عمل وخلاقیت در عرصه مدیریت فرهنگی و …. متمرکز هستیم. بدیهی است در این مسیر، مبنای اصلی، "شایسته گزینی" است. از این رو، دامنه انتصاب رایزنان فرهنگی را محدود به گروهی خاص، نکردهایم. ما از رایزن بانو تا رایزن اهل سنت و از رایزن کار کشته تا جوان کار بلد را برای تصدی این منصب، برگزیدهایم. پر واضح است که مسیر انتصاب رایزنان فرهنگی بدون توجه به حاشیه سازیها، بر اساس تخصص آنها و تعهدشان نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی و الزامات گام دوم انقلاب، همچنان طی خواهد شد.
*به عنوان آخرین سوال، طی دو سال اخیر هجمههای گستردهای از سوی رسانههای ضد انقلاب علیه دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور صورت گرفته و متأسفانه بعضاً برخی محاقل داخلی نیز به این روند به صورت خواسته یا ناخواسته دامن میزنند. نظر شما را در این خصوص چیست؟
-در اینجا بدون هیچ گونه تعارفی تأکید میکنم که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از هرگونه نقد سازنده و مؤثردر مسیر ارتقای دیپلماسی فرهنگی کشور استقبال میکند. انتقاد، جزء جدایی ناپذیر از تکامل یک مجموعه یا سازمان محسوب میشود. ضمن آنکه برخی انتقادات وارده، مخصوصاً مواردی که ناظر بر لزوم هم افزایی همه نهادهای دخیل در عرصه دیپلماسی فرهنگی و لزوم حرکت به سوی نقش آفرینی قرارگاهی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است، برخاسته از دغدغههایی صادقانه در این خصوص بوده و ما نیز خود را موظف به تلاش حداکثری برای رفع این دغدغهها و موانع میدانیم. در کنار این دغدغههای مؤمنانه، تلاشهای گروههای ضد انقلاب و جریانهای معاند در تخریب نقش و جایگاه سازمان و رایزنان فرهنگی را نشان صادقی بر درستی مسیرمان دانسته و بر ادامۀ این مسیر مصممتر میکند.
بهاین ترتیب بدیهی است با توجه به ماهیت جنگ شناختی دشمنان و تمرکز خاص آنها بر فرهنگ غنی اسلامی-ایرانی، این هجمهها طی سالهای اخیر افزایش یافته و این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت؛ اما مهم این است که در مصاف جنگ شناختی با دشمن هیچ گاه تسلیم نشدهایم و در آینده نیز نخواهیم شد.
پایان پیام/ت