دسته دختران استعارهای از جنگِ امروز زنان است
فیلم «دسته دختران» دقیقا تصویری از وضعیت امروز زنان در آئینه داستانی است که از روزهای آغاز جنگ تحمیلی روایت میشود. دستهای که در فیلم میبینیم، یک گروه با سلایق و عقاید مختلف هستند که برای بقا چارهای جز اتحاد برای مبارزه با دشمن مشترک ندارند. از این رو «دسته دختران» فیلم بزرگ و محترمی است، چون دختران و زنان را ایستاده و قوی، در رویارویی با گلادیاتورها میخواهد و نمایش میدهد.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- کیهان نوشت: روزهای آغاز جنگ تحمیلی است؛ ارتش بعث عراق لحظه به لحظه پیش میرود و خرمشهر درآستانه سقوط است. اما گروهی از زنان در سنین و طیفهای مختلف، یک دسته را تشکیل دادهاند و قصد دارند با حضور در خطرناکترین محل درگیری بین قوای دفاعی کشور و نیروهای متجاوز دشمن، نقش خود را در جلوگیری از اشغال خرمشهر ایفا کنند.
شاخصترین نکته درباره فیلم «دسته دختران» این است که با یک اثر تمام عیار سینمایی مواجه هستیم. یعنی فیلم، کاملا مناسب پرده عریض سینماست و حس و حال و لذت و درک کردن آن، فقط از طریق دیده شدن در یک سالن مجهز و با کیفیت که هم تصویر را به خوبی نمایان کند و هم افکتهای صوتی را به طور کامل پخش کند امکانپذیر است.
فیلم جدید منیر قیدی در رده آثار فاخر و باشکوه قرار میگیرد که با صحنههای جنگی عظیم و مهیب، مخاطب را متحیر و شگفت زده میکند. صحنههای انفجار و درگیری نظامی در این فیلم با وجود دشواری و پیچیدگیهایش، استاندارد به نظر میرسند و جلوههای ویژه فیلم، چشم نواز هستند.
برخلاف عنوان و موضوع و کارگردان مؤنث اما این فیلم دارای شمایلی مردانه و پر از خشونت است. هر چند که برخی از صحنههای خشن، زائد هستند و نبودشان بهتر از بودشان ارزیابی میشود.
«دسته دختران» هر چقدر در تکنیک و بازسازی صحنههای جنگی، خوب و موفقیتآمیز است اما در نحوه روایت و قصهگویی و شخصیتپردازی، رنجور و نحیف است. ما در این فیلم شاهد یک روایت تکخطی از اعزام آتش به اختیار یک جمع پنج-شش نفره زنانه هستیم که به سمت خط مقدم پیش میروند و به هدفشان میرسند. اما اینکه این زنان چرا، چگونه و با چه انگیزههایی نقشی مردانه و بلکه پهلوانانه را پذیرفتهاند در فیلم مشخص نیست.
یکی از تمهیداتی که جای آن در فیلم به شدت خالی است، فلاش بک (رجوع به گذشته) برای کاراکترهای محوری فیلم است. اگر در فیلمنامه «دسته دخترها» به گذشته هر کدام از این زنان مراجعه و اعلان میشد که چه بر آنها گذشته و دلیل اصرارشان برای قرار گرفتن در پرمخاطرهترین بخش جنگ چه بوده، قطعا بر بار دراماتیک فیلم افزوده میشد. البته اشارات کمرنگی به گذشته فرمانده دسته (نیکی کریمی) میشود و مخاطب در مییابد که فرزندان او قبلا در اثر بمباران به شهادت رسیدهاند و او با انگیزه و نیت انتقامجویی پا در میدان جنگ گذاشته است.
اما درباره سایر اعضای گروه، این افشاگری نسبت به گذشته صورت نگرفته است و جایش خالی است. این مسئله درباره «سیمین» از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که ظاهرا سلوک زیستی او با اهالی جبهه و جنگ متمایز است و پوشش و رفتاری متفاوت با شهادتطلبان دارد، اما دلیرتر و شجاعانهتر از همه زنان و حتی مردان در فیلم، میرزمد! وقتی پدرش با او دعوا میکند که دست از حضورش در جبهه بردارد و حتی به او میگوید که اگر همراه خانوادهاش به عقب برنگردد، باید دور آنها را خط بکشد هم سیمین باز جبهه را انتخاب میکند.
این یک خلأ بزرگ است که انگیزه او برای شتافتن به خط مقدم نبرد مشخص نیست. باید اطلاعاتی به مخاطب داده میشد تا معلوم شود سیمین چه تجربیاتی را پشت سر گذاشته و به مرحلهای از بلوغ رسیده که حضور خودش در جبهه را واجب دانسته است!
اما فارغ از ابعاد فنی و فرمی مثبت و منفی، «دسته دختران» از نظر راهبردی و محتوایی، فیلم مهمی است؛ اینکه منیر قیدی، زنان را از ماندن در ویلا و انتظار کشیدن برای بازگشت زنده و مرده همسرانشان، به خط مقدم کشانده است، استعارهای از اعزام به جنگی دیگر است.
یک اصل در همه آثار دراماتیک و نمایشی وجود دارد؛ در تئاتر، سینما و سریالهای تلویزیونی، هر آنچه از گذشته روایت میشود، تصویری از زمان حال و یا کنایهای به آن است. «دسته دختران» هم اینگونه است؛ جنگ تمام نشده است و در زمینها و زمینههای فرهنگی و رسانهای با شدت و حدت بیشتری ادامه یافته است. ازقضا، زنان و دختران، در کنار جوانان، سیبل اصلی گلولهها و هدف اصلی بمبهای این جنگ هستند.
دشمنان ایران در جریان انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس، صدمات سختی از زنان ایرانی دیدند. درباره نسبت زنان با قدرت انقلاب و سنگرهای دفاعی دوران جنگ هشتساله، مباحث مفصلی قابل طرح است و در این مجال نمیگنجد. اما مخالفان انقلاب نیک میدانند که بقا و سرافرازی و پیروزی این ملت، به زنان بستگی دارد. به همین دلیل هم سرمایهگذاریهای هنگفتی را برای در هم شکستن مقاومت و سقوط زنان ایرانی در پیش گرفتهاند که یک فقرهاش ماجرای چهارشنبههای سفید و لشکر گلادیاتورهایی است که با لب خندان و ظاهر مهربان درتانکهای ماهوارهای و فضای مجازی، خانههای مردم را شخم میزنند.
فیلم «دسته دختران» دقیقا تصویری از وضعیت امروز زنان در آئینه داستانی است که از روزهای آغاز جنگ تحمیلی روایت میشود. دستهای که در فیلم میبینیم، یک گروه با سلایق و عقاید مختلف هستند که برای بقا چارهای جز اتحاد برای مبارزه با دشمن مشترک ندارند. از این رو «دسته دختران» فیلم بزرگ و محترمی است، چون دختران و زنان را ایستاده و قوی، در رویارویی با گلادیاتورها میخواهد و نمایش میدهد.
با توجه به اهمیت موضوع و درخشش زنان در دوران دفاع مقدس، جای سؤال است که چرا سینمای ما هنوز بسیاری از قهرمانان مؤنث دوران انقلاب و جنگ تحمیلی را به تصویر نکشیده است. نمایش این زنان و دلاوریهای آنان در آن دوران، در سینما و تلویزیون، همه نقشههای دشمنان برای بانوان ایرانی را نقش برآب خواهد کرد. همچنانکه «دسته دختران» هم قدمی در مسیر این مأموریت مهم است.
پایان پیام/ت