خط ویژه| تمجید اینترنشنال از سانسور سفر رئیسی به آفریقا توسط اصلاحطلبان
سانسور و بی اعتنایی رسانه های جریان غربگرا به سفر رئیس جمهور به آفریقا در حالی است که رژیم صهوینیستی هم نسبت به سفر اخیر رئیس جمهور ایران حساسیت داشته و با نگرانی آن را پیگیری می کرده است.
فارس پلاس؛ خط ویژه – خط ویژه، رصدی است روزانه از لابهلای روزنامههای داخلی و عملیات رسانهای پایگاههای خبری رسانههای ضد انقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
*******
تمجید «اینترنشنال» از رویکرد خبری رسانه های غربگرا
شبکه تروریستی اینترنشنال با ذوق زدگی از بی اعتنایی رسانه های جریان غربگرا نسبت به سفر رئیس جمهور به سه کشور آفریقایی تمجید کرد. این شبکه ضدایرانی از این اقدام رسانه های غربگرا با عنوان «بی اعتنایی معنادار» نام برد.
رسانه های منتسب به جریان غربگرا علیرغم ادعاهای فراوان، مهارت خاصی در سانسور دارند. به عبارتی این رسانه ها، سانسورچی های ماهری هستند. نکته قابل تأمل اینجاست که اسرائیل نسبت به سفر اخیر رئیس جمهور ایران حساسیت داشته و با نگرانی آن را پیگیری می کرده است.
آفریقا دومین قاره وسیع جهان است که یک پنجم جمعیت دنیا را در خود جای داده. گفتنی است رئیس جمهور سابق در طول دوره هشت ساله خود به هیچ کشور آفریقایی سفر نکرد. بر همین اساس سهم ایران از تجارت ۱۲۰۰ میلیارد دلاری آفریقا در پایان دولت دوازدهم، تنها ۶۰۰ میلیون دلار بود. این رقم البته ظرف دو سال اخیر، تقریباً ۱۰۰ درصد رشد کرده و به بیش از یک میلیارد دلار رسیده، اما هنوز معادل یک هزارم تجارت کل آفریقا است.
به نوشته روزنامه ایران، در دورهای که دولت ایران از ظرفیتها و فرصتهای اقتصادی و سیاسی آفریقا غافل بود، سایر کشورها و رقبا با شتاب بالا ارتباطات خود را با این قاره گسترش دادهاند. ترکیه ۱۹ برابر، هند ۴۰ برابر، برزیل ۱۲ برابر، فرانسه ۲۷ برابر، امریکا ۴۰ برابر و چین ۱۵۰ برابر ایران به آفریقا صادرات دارند.
این اعداد و نمونههای مشابه آن در روابط با کشورهای امریکای لاتین و حتی آسیا نشان میدهد، در دورهای که باید با شناسایی فرصتهای بکر و متنوعسازی ارتباطات، برای کشور تولید قدرت سیاسی و اقتصادی میشد، با برجامزدگی و تکگزینه و معطل کردن کشور، عملاً تولید تهدید و آسیب شد. محدودسازی و محرومسازی کشور از تنوع روابط و خالی کردن میدان ارتباطات و همکاریهای ایران با آفریقا، علاوه بر کاهش قدرت مانورهای سیاسی و اقتصادی ایران، از یک جنبه دیگر نیز مطلوب امریکا و اروپا است و آن، جلوگیری از رقیبتراشی در سرزمینهای بکر آفریقایی است.
غربیها برای حفظ استفاده انحصاری از آفریقا و مناطق بکر دنیا هم روی رسانه و افکار عمومی حساب زیادی باز کردهاند. تحلیل محتوای رسانههای فارسیزبان وابسته به غرب در یک هفته منتهی به سفر رئیسجمهور به آفریقا نشان میدهد، تمرکز آنها بر این بوده که رابطه ایران و آفریقا را «هزینه برای ایران» و «سود برای آفریقا» معرفی کنند. نکته اینجاست که این خط خبری دقیقا توسط رسانه های جریان غربگرا در داخل نیز دنبال شد. به نظر شما این قبیل همصدایی ها اتفاقی و تصادفی است؟!
نگرانی مشترک BBC و برخی رسانه های داخلی درباره برجام
23 تیرماه، هشتمین سالگرد امضای برجام بود. بر همین اساس برخی رسانه های داخلی از جمله روزنامه هم میهن و اعتماد نسبت به آن واکنش نشان داده و به تعریف و تمجید از برجام پرداختند.
روزنامه اعتماد در همین رابطه در مطلبی با عنوان «برجام خدمت یا خیانت» نوشت:«برجام در ارتباط با نظم و امنیت بینالمللی است.» این موضعگیری روزنامه اعتماد دقیقا همراستا با رسانه های دشمن است. اینکه برجام از دستیابی ایران به بمب اتمی جلوگیری کرد و بر همین اساس این توافق در ارتباط با نظم و امنیت بین المللی است!
این روزنامه منتسب به جریان غربگرا در ادامه نوشت:«خروج امریکا از برجام بر بستر تحولاتی صورت گرفت که در ایران، جریانات رقیب و مخالف برجام، آنها را تدارک دیده بودند. بدون تردید یکی از دلایل آن همین اشتباهات داخلی و برخی تنگنظریهای سیاسی بود.» برخلاف این ادعا، خروج آمریکا دقیقا براساس رفتار دولت روحانی و تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف بود. اینکه با این اقدام، دولت ایران به سمت ارائه امتیازات بیشتر حرکت خواهد کرد. نشان به آن نشان که پس از خروج آمریکا از برجام، فدریکا موگرینی- مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا- گفت که روحانی به وی تضمین داده که در صورت خروج آمریکا از برجام، ایران همچنان در توافق باقی مانده و تعهدات خود را اجرا خواهد کرد.
پیش از آن رادیو فرانسه در گزارشی نوشته بود که دولت روحانی همانند یک فرشنده بدهکار است و اگر خریدار- آمریکا و اروپا- خواهان امتیازات بیشتر باشند، فروشنده به درخواست آنان تن خواهد داد.
روزنامه هم میهن نیز در مطلبی با عنوان «توافقی که کشته شد» نوشت:«مذاکراتی طولانی و مهم که وزیران امور خارجه شش کشور مهم جهان در آن حضور داشتند پنج عضو دائم شورای امنیت به همراه آلمان و جمهوری اسلامی ایران یکی از تاریخیترین توافقنامههای جهان را امضا کردند؛ توافقی که از سوی برخی به پیمان صلح ورسای پس از جنگ جهانی اول تشبیه شد. حامیان این توافق گفتند که این توافق به جلوگیری از احیای برنامه تسلیحات هستهای ایران کمک میکند و در نتیجه چشمانداز درگیری بین ایران و رقبای منطقهای آن از جمله اسرائیل و عربستان سعودی را کاهش میدهد. هرچند ایران با خروج ترامپ از این توافق و عدم تعهد طرفهای اروپایی نتوانست از مزایای اقتصادی آن بهرهمند شود اما در عین حال توانست بدون جنگ و حمله نظامی از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شود.» برخلاف این ادعا، با بررسی قطعنامههای صادرشده علیه جمهوری اسلامی ایران پی میبریم که اساساً هیچ یک از قطعنامههای صادر شده علیه کشورمان ذیل فصل ۷ قرار نداشته است و هرگاه آمریکا و متحدان غربیاش بهدنبال کشاندن قطعنامههای ضدایرانی به ذیل فصل ۷ بودند، روسیه و چین با این استدلال صحیح که ایران هیچگاه امنیت جهان را به مخاطره نینداخته مانع از این کار شدهاند. با این حال با اصرار و فشار آمریکا و برخی کشورهای غربی عضو شورای امنیت، در نهایت قطعنامهها علیه ایران صرفاً ذیل بند ۴۱ این فصل (و نه کلّیت فصل ۷) به تصویب رسید تا صرفاً «الزامآور» بودن آن مشخص و مؤکد باشد.
نابراین برخلاف این ادعا، نه در گذشته و نه الان هیچگاه ایران ذیل «کلیت» فصل هفت یا «ماده ۴۲» فصل هفت که اجازه حمله نظامی را صادر میکند نبوده است.
و اما خط خبری رسانه های غربگرا درباره برجام دقیقا همان خطی است که رسانه های معاند از جمله بی بی سی فارسی دنبال می کنند و آن چیزی نیست جز فضاسازی برای تکرار خسارت محض برجام.
پایان پیام/.