شمیم| محمدحسن فیضی: شعرهای امروز یک قرن دیگر، شعر قدما حساب میشود
محمدحسن فیضی میگوید: شعرهای امروز صد سال دیگر به عنوان شعرهای قدما شناخته خواهد شد. ما چرا نباید استفاده کنیم؟
خبرگزاری فارس ـ حوزه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: هیأت «دلریش» در میان مجالس تهران به محفل شعرهای فاخر و استخواندار مشهور است. جلسهای که روضه آن هم بر پایه شعر بخش اعظم جلسه را شامل میشود. از میان مداحان مشهور و قدیمی این جلسه، نام یک جوان از نسل «فیضی»ها در میان هیأتیها بسیار شناخته شده است. جوان شعربلدی که حضور در دیگر مجالس هم موجب افزایش عیار آنها از باب شعر میشود. از محمدحسن فیضی میگویم که با او در هفتمین برنامه «شمیم» به گفتوگو نشستیم.
قبول شدن در کنکور شرط مداح شدنم بود
چگونه شد که وارد عرصه مداحی شدید؟ گویا حاج رسول پدرتان شرط گذاشته بود که اول باید کنکور قبول شوید؟
الحمدلله از زمان طفولیت که تقریباً خود را شناختم، در جلسات روضه به برکت حضرت سیدالشهدا(ع) حضور داشتم. پدرم روضهخوان بود و ما هم به این واسطه زلفمان به این دستگاه گره خورد. ایشان بودند ماهم زلفمان گره خورد. متولد سال ۱۳۶۲ هستم. مداحی را از ۱۸ سالگی شروع کردم. پدرم گفته بود شرط مداح شدنم قبولی در کنکور است. معتقد بود اول باید از درس من خیالشان راحت شود، بعد از آن اجازه دارم که جدی خواندن را دنبال کنم.
این که کی وارد بحث خواندن و روضه و مداحی شدم، تقریباً میتوان گفت از بعد از اینکه دوران دبیرستان تمام شد و وارد دانشگاه شدم.
پدرم به راحتی به مداحان تازهکار در دلریش میدان میدهد
از پدرتان حاج رسول فیضی که از مداحان سنتیخوان آذریزبان کشور ما هستند، چه نکات و آموزشهایی دیدید؟
بیشترین چیزی که ازش یاد گرفتم، علاوه بر آن، مباحث خواندن و نکاتی که در مورد ستایشگری اهل بیت(ع) به من میگفت، اخلاص و توکل اوست که نه فقط برای من بلکه برای همه دوستان حاضر در جلسه دلریش نشو و نما دارد و همه مرهون همین راهنماییهای او هستند. بسیاری از زمانها دیدم که در جلسات دیگر ریسک نمیکنند تا میکروفون حتی برای یکی ـ دو دقیقه به دست یک جوان دهند که امتحان پس نداده است، اما پدرم با خیال آسوده و روی باز به تمام افرادی که در جلسه حضور پیدا میکنند حتی به تازهواردها میکروفون میدهد و از حضور دیگران استقبال میکند. او به آنها میگوید راحت بخوانند و حتی اگر خراب هم کردند، ایرادی ندارد.
اختلاف ما با بعضی از دوستان همین است که متاسفانه از دو طرف به ما فحش میدادند. بعضیها میگویند شعر قدیمی فقط باید خوانده شود و اگر در جلسه دلریش به جز عمان سامانی و نیر و … خوانده شود، شأن جلسه پایین میآید. برخی دیگر هم میگویند شعرهای جوانها را هم اجازه دهید خوانده شود
امروز میتوان گفت بسیاری از افراد که در بحث روضه مشغول هستند و نوکری و خدمت در دستگاه سیدالشهدا میکنند، از همین جلسات دلریش کار را شروع کردند. همین میدان دادنها در کار آنها اثرگذار بوده است.
نکته دیگری که از پدر آموختم، توکل به خداست. او در سختترین هم آرامش دارد و میگوید که خدا بد بندهاش را نمیخواهد، پس چرا باید برای من بد بخواهد؟ او میگوید سعی و تلاشم را میکنم اما دست و پای اضافی نمیزنم. برای همین در بدترین شرایط هم آرامش دارد.
در موضوعات فنی روضه و ستایشگری هم خیلی از او و دیگران که به حسینیه دلریش میآمدند مانند حاج علی انسانی، حاج آقای خجسته، حاج حسین فیضی و … درس گرفتم. برای درس گرفتن از این بزرگان باید چراغ دست میگرفتیم و کل ایران را میگشتیم، اما به برکت هیأت دلریش محضر همه را درک کردم و از آنها بسیار آموختم.
شعرخوانی حاج رسول فیضی در شب هفتم محرم ۱۴۰۱
من از هر دو طرف فحش میخورم!
در هیأت دلریش عزاداری سنتی، فارغ از هیاهوهای مجالس دیگر مواجه هستیم که میان مردم هم مورد توجه است. این روند سنتی چگونه در دلریش حفظ شده است؟
جلسه دلریش در تهرانی قدمتی ۶۰ یا ۷۰ ساله دارد و در تبریز ۱۳۰ یا ۱۴۰. خدا رحمت کند بانیان این جلسه را که براساس نام شاعری به نام دلریش آن را بنا نهادند. آنها بنا داشتند نام این شاعر و حال خوش او را حفظ کنند و پاسداشتی از سرودههایش برای اهل بیت(ع) داشته باشند. بنای اصلی این جلسه از همان ابتدا بر پایه شعر بوده است؛ تا اینجا که الحمدلله به دست ما رسیده است.
در این جلسه اشعاری از شاعران قدیمی مانند فواد کرمانی، نیر تبریزی، عمان سامانی و شاعران جدیدتر مانند مرحوم عابد تبریزی، مرحوم حسینی (سعدی زمان) از شاعرای آذری زبان و اهل تبریز، مرحوم صافی و … استفاده کردیم. البته خودمان را هم به این اشعار محدود نکردیم؛ یعنی بنا نیست فقط اشعار قدیمی خوانده شود، بلکه الان خود من و خیلی از دوستانی که در دلریش میخوانند، از اشعار شاعران جدید هم استفاده میکنند. البته برای این اشعار هم ملاکهایی داریم.
باید پای شعر خوب بنشینید تا ذائقه شما شکل بگیرد
برای انتخاب این اشعار چه ملاکها و معیارهایی دارید؟ شما زمانی هم که شعر جدید میخوانید، از همان اصول و چارچوب اشعار فاخر بیرون نمیزند؟
شاعران جدید زمانی که در شعر حرف قشنگ با زبان جدید بیان کنند، شعرشان را چه در بحث مدح و چه روضه استفاده میکنیم. نظر من تلفیق اشعار سنتی و جدید است. یعنی آن شعری که قبلاً گفته شده و در اوج قله ادبیات فارسی و اوج قله مدح و مرثیه فارسی است، خوانده شود و در کنارش چه اشکالی دارد ما از اشعار دوستان جوان هم استفاده کنیم؟ این شعرهای امروز صدسال دیگر به عنوان شعرهای قدما شناخته خواهد شد. ما چرا نباید استفاده کنیم؟
بزرگان ما میگفتند این که شعر را از قبل حفظ کنی و در خلوت خودت تمرین داشته باشی قبل از حضور در جلوه عمومی، باعث میشود با آن انس بگیری و اگر در بیتی دلت شکست و اشکی ریختی و حالت عوض شد، این حال خوش شما در موقع ارائه و در مجلس هم خودش را نشان میدهد
اختلاف ما با بعضی از دوستان همین است که متاسفانه از دو طرف به ما ناسزا میگفتند. بعضیها میگویند شعر قدیمی فقط باید خوانده شود و اگر در جلسه دلریش به جز عمان سامانی و نیر و … خوانده شود، شأن جلسه پایین میآید. برخی دیگر هم میگویند شعرهای جوانها را هم اجازه دهید خوانده شود. البته ما برای استفاده از شعرهای جوانان خط قرمزها و معیارهایی داریم که اگر دوستان جوان آنها را رعایت کنند و شأن اهل بیت(ع) را حفظ کرده باشند، شعرشان قابل استفاده است. چرا استفاده نکنیم؟
اکثر دوستانی که به جلسه دلریش مشرف میشوند همیشه این سوال را دارند که ما چه طور باید انتخاب شعر داشته باشیم؟ پاسخ من این است که برای انتخاب خوب باید خود را در معرض اشعار فاخر قرار دهید و به طور مثال در دلریش حضور پیدا کنید و در این جلسه این جنس اشعار به گوش شما بخورد. چون در این جلسه برای انتخاب شعر این جلسه، یک سلیقه و معیاری وجود دارد که باعث میشود که کمکم ذائقه و سلیقه شما بسازد. در این صورت با این سلیقه برای انتخاب شعر، زمانی که سراغ کتاب و سایت میروی، از بین ۴۰۰ شعر، ۲ شعر بیرون میکشی که در آن سبک و معیار سلیقهای تو وجود دارد.
ما هم از اول این طور نبودیم و اینقدر در این جلسات نشستیم و گوش دادیم و خواندن بزرگترهایی مانند حاج رسول فیضی، حاج حسین فیضی، حاج احد خجسته، حاج علی انسانی و … را دیدیم که سلیقه ما هم اینگونه شکل گرفت. حال من هم تلاش دارم این وظیفه را تا حدی که توان دارم پیش ببرم و در جلساتی که حضور پیدا میکنم آن را به دوستان جوانتر منتقل کنم.
روضه خوانی محمدحسن فیضی در شب دوم محرم ۱۴۰۰
چرا بزرگترها میگویند شعر را باید حفظ کنید؟
هنگام خواندن کاغذ دست نمیگیرید. چگونه در این عصر و دوران این همه شعر حفظ کردید؟
جلسه حسینیه دلریش در ادامه اسمش، آذربایجانیهای مقیم مرکز را دارد. در جلسات آذریها به خصوص تبریز اصلاً کسی کاغذ دست نمیگیرد و همه شعر از حفظ میخوانند. در تهران هم جلساتی مثل آقای انسانی و بزرگترهای دیگر این رویه برقرار است و به شاگردانی مانند من هم آموزش دادهاند که باید شعر را حفظ کنی.
میگفتند این که شعر را از قبل حفظ کنی و در خلوت خودت تمرین داشته باشی قبل از حضور در جلوه عمومی، باعث میشود که با آن انس بگیری و اگر در بیتی دلت شکست و اشکی ریختی و حالت عوض شد، این حال خوش شما، موقع ارائه و در مجلس هم خودش را نشان میدهد. در غیر این صورت اگر حال لازم را نداشته باشی، در خلوت روی شعر کار نکرده باشی یا برای حفظ آن وقت نگذاشته و اشک نریخته باشی، مستمع حال لازم را از تو نمیگیرد.
به همین خاطر است که بزرگان و اساتید ما اصرار داشتند شعر را حفظ کنید و با بهره از آن روضه بخوانید و من تلاش کردم در این زمینه حرف گوشکن باشم.
اگزوزیخوانی چیپس و پفک دور سفره ارباب
باید جوان را به سمت خوراک خوب سوق داد
خیلیها میگویند دوران و شرایط و ذائقه مردم تغییر کرده است و دیگر پذیرای اشعار فاخر نیستند. این را میپذیرید؟
اگر به تصاویر جلسه حسینیه دلریش چه جمعه صبحها و چه جلسه ماه رمضان نگاه کنید، نشان میدهد که خلاف این تصور جاری است. اگر در یک تجارت، مطاع خوب ارائه کنید، هر جایی بروید مشتری خود را پیدا میکنید. حال اینجا که دستگاه سیدالشهدا(ع) است و اصلاً قابل قیاس نیست.
در جلسه دلریش و حالا جلسات مشابه که نگاه میکنیم، عطش مردم برای شنیدن اشعار خوب و نو بسیار بالاست. بسیاری به من میگویند که اشعار و انتخاب شعر شما فرق دارد. برای اینگونه خواندن باید وقت زیادی گذاشت و این خیلی تفاوت دارد با مداحی که از یک کانال تلگرامی شعر برمیدارد و ملاکش برای انتخاب شعر این است که هر چقدر بیشتر از خنجر و تیغ و نیزه و میخ و … گفته باشد، بهتر است. برخی در انتخاب شعر خود دنبال این هستند که شعری انتخاب کنند که مردم بیشتر خود را بزنند و بعد هم سریع سراغ سینهزنی بروند.
من نماینده طیفی هستم که مینشینیم و ۲۰۰ شعر را بالا و پایین میکنیم تا شعری انتخاب کنیم که مضمون خوبی داشته باشد و شأن اهل بیت(ع) را رعایت کند و حرف نو و قشنگ هم داشته باشد و در کنارش جانگذار هم باشد. این شعر را پیدا میکنم و سپس حفظ میکنم تا در جلسه ارائه کنم.
به من نمیرسد که درباره دستگاه سیدالشهدا(ع) نظری دهم، اما شاید افرادی بگویند که جوان امروزی اگزوزی خواندن یا گرگی خواندن و … را میپسندد. نمیخواهم این نوع خواندن را نفی یا تائید کنم؛ چون تا حرف بزنیم خیلیها جبهه میگیرند، اما اگر پا روی خط قرمزها بگذارند و بیادبی کنند، حتماً واکنش نشان میدهم. دلسوزی میگفت اینها چیپس و پفک دور سفره امام حسین(ع) است. اصلاً اتفاقاً قشنگ است، جوانها را میآورد، اما وقتی آمدند باید راه را باز کنی و بگویی حال که با چیپس و پفک را دیدی، ببین که وسط سفره چلوکباب هم هست، میتوانی آن را هم مصرف کنی.
چلوکباب چییست؟ منبر امثال مرحوم آیتالله فاطمینیا و منبر آیتالله میرباقری که خدا از عمر من کم کند و به عمر ایشان اضافه کند. منبر مثل آقایان ارضی و انسانی هست. خُب به آنها این راه را نشان دهید.
متأسفانه یک رقابتی بین مداحان است که میگویند در هر مناسبت باید شعر جدید بخوانم. سرودن شعر مستلزم وقت و زمان است. اگر شعری در وقتی کوتاه گفته شده باشد، قطعاً این کمبود وقت، موجب کاهش کیفیت کار او میشود. آن الهامات و وحیهایی که در روضه باید وجود داشته باشد و آن شعر جوششی را دیگر شاهد نخواهیم بود
وظیفه ما این است که وسط این بلواها، بگوییم هنوز خوراک خوب هست تا آن جوانی که با اگزوزی خواندن جذب شده است، راهش انشاءالله به صنف لباس فروش، دلریش و ارگ باز شود و لذت اشک ریختن و گریه کردن و شعر خوب شنیدن را هم درک کند.
من از پدرم سوال کردم که در جلسهای غیر از دلریش که میخوانم خیلی شعر متوجه نمیشوند و با این اشعاری که سلیقه ماست، انس نمیگیرند. چه باید کنم؟ او میگفت شما باید سلیقه مستمع را اصلاح کنی، نه اینکه مستمع به شما راه بدهد و بگوید من از این شعرها میخواهم. ممکن است در جلسهای مداح قبلی شعرهای مصیبتی مکشوف خوانده باشد و ذهن مخاطب را اینگونه شکل داده باشد، اما تو باید با کارت نشان دهی که این گونه اشعار را میخوانم و باید با این اشعار گریه کنی. مستمع نگاه میکند میبیند چارهای ندارد و باید استفاده کند. بعد از مدتی لذت شنیدن این اشعار را میبرد و میبیند که با شعرهای به اصطلاح گل و بلبلی هم میتوان گریه کرد.
برخی از اشعار روضه مکشوف، اصلاً شعر نیست؛ متن نثر است که منظوم شده و اصلاً شعر نیست. نه کنایه، نه ایهام و نه دیگر صنعتهای شعری را دارد. فقط کلام روضه را در حالت وزندار و آهنگین آماده کرده است.
برخی شاعران صرفاً میخواهند هرطور شده شعری برای یک مناسبت بگویند
اگر مقایسهای میان اشعار قدیمی و نوحههای امروز بخواهید داشته باشید، وضعیت را چطور ارزیابی میکنید؟
اشعار در مواقع و جاهایی بسیار خوب و در جاهایی متاسفانه درجا زدهایم. بعضی از بزرگواران اشعار فوقالعادهای دارند؛ طوری که وقتی به مناسبتی میرسی، هی میگویی کاش فلانی برای این مناسبت شعر داشت و حسرت میخوری. اشعار امثال سیدحمیدرضا برقعی که هربار شعری از او دیدم بسیار لذت بردم و افراد دیگری که اسمشان میان هیأتیها مطرح است. افراد گمنامی هم داریم مثل آقای ذوالقدر، مشهوری و سایر دوستان که اشعار خوبی دارند. برخی از زنان شاعر هم هستند که واقعاً مردانه شعر میگویند: مانند خانم مرضیه نعیم امینی، خانم نجاتی، خانم مریم سقلاطونی که واقعاً اشعار خوبی دارند.
از طرف دیگر هم با آثاری مواجه هستیم که اصلاً قابل دفاع نیست و گویی به فرد گفتهاند که حتماً برای هر مناسبت مجموعهای آماده کند و بیرون دهد که جدید هم باشد و کسی هم نخوانده باشد. یکباره میبینی برای حضرت مسلم(ع) ۲۰ شعر سروده است، برای شهادت حضرت رقیه(س) ۴۰ شعر دارد، اما از هرکدام، یک شعر خوب هم نمیتوان انتخاب کرد. من قصد جسارت و تخطئه ندارم. این افرادی که روزیشان میشود و برای اهل بیت(ع) شعر میگویند، تاج سر من هستند و من بسیار افسوس میخورم که چرا خودم نمیتوانم شعر بگویم اما حرفم این است که باید شعر خوب برای اهل بیت(ع) گفت.
بعضی اوقات نگاه میکنم در این مجموعه که فلان شاعر داده است، نصف بیشتر مضمونها همانهایی است که یک سال قبل یا دوسال قبل، شاعر دیگری گفته است و همان مضمون را تکرار کرده است. به طور مثال یک مضمون در روضه حضرت رقیه(س) یک سال گل میکند، بلافاصله شاعران دیگر همان مضمون را به گونه دیگری میگویند، این یعنی صرفاً خواسته یک کاری داده باشد و فرضاً به سفارش مداح یا نهادی اجابت گفته باشد.
به نظرم یک شاعر باید خیلی حر و آزاده باشد و بگوید اگر به من عنایت شد، شعر میگویم، و اجازه ندهد تحت فشار و مضیقه زمانی از او شعری بخواهند.
متاسفانه میان مداحان رقابت برای شعر جدید خواندن داریم
شاید خیلی شاعر را نتوان مقصر دانست و بخشی هم به مداحان برگردد که برای هر مناسبت از شاعر، شعر جدید میخواهند و رقابت دارند برای شعر جدید خواندن و تصور میکنند که اگر اشعار قدیم را بخوانند، خطای بزرگی کردهاند!
خدا شاهد است آنقدر شعر قدیمی خوب داریم که اگر بخواهیم هر مناسبت جدید بخواهیم، با استفاده از همان قدیمیها مقدور است. همین کتاب «نخل میثم» استاد سازگار یا اشعار حاج آقا انسانی، مگر کم شعر دارند؟ من حسرت میخورم که چرا وقت نمیکنم اینها را دوره کنم تا دوباره مسلط شوم و در جلسه بخوانم.
متأسفانه به قول شما رقابتی ایجاد شده است که مداحان میگویند در هر مناسبت باید شعر جدید بخوانم. سرودن شعر مستلزم وقت و زمان است. اگر شعری در وقتی کوتاه گفته شده باشد، قطعاً این کمبود وقت، موجب کاهش کیفیت کار او میشود. آن الهامات و وحیهایی که در روضه باید وجود داشته باشد و آن شعر جوششی را دیگر شاهد نخواهیم بود. در این مواقع شاعر فقط قافیه و ردیف را سریع چیده است تا بتوانم شعری را به دست مداح دهد که در دهه بخواند. حرف جدیدی هم ندارد و اتفاقی را هم رقم نمیزند. خُب چیزی هم نمیتوان گفت. کاش اینطوری نباشد و کاش شعرا اجازه دهند، سرودن شعرشان در لحظهای باشد که حرف جدید و جوششی برایشان رخ داد، باشد.
مقایسهای میان نوحههای امروزی و قدیمی
مردم اشتباهات دولتیها را به پای اهل بیت(ع) مینویسند
این روزها شاهد حضور اقشار بدحجاب و بیحجاب در مجالس عزاداری سیدالشهدا هستیم. هیأتیها در مواجهه با این افراد چه باید کنند؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم، مردم ما دین را از نظام جدا نمیدانند و در اثر رفتاری از نظام، مردم در مسیر اعتقاداتشان با مشکل مواجه میشوند. هر چقدر هم بگوییم که در بدنه نظام شاید کسانی باشند که هیچ اعتقادی به دین نداشته باشند و امروز مدیران میانی، مدیر بانک یا معاون فلان هستند و نمیشود خرده گرفت، کسی قبول نمیکند.
بسیاری از ناهنجاریها و خطاها مثل بیحجابی و بدحجابی به خاطر لج کردن با امثال من مذهبی است که نتوانستم وظیفهام را خوب انجام دهم. ممکن است من در دستگاه دولتی باشم و در انجام وظیفهام کوتاهی کرده باشم یا بر اثر کوتاهی من فسادی و دزدی در سیستم رخ داده است. مسئولان دولتی باید بدانند که اگر با اشتباهات شما، مردم در تنگنا قرار بگیرند، مردم به نام اهل بیت(ع) مینویسند وقتی فشاری به مردم وارد میشوند، حرفش را به اهل بیت(ع) میزنند.
ما ۴۰ سال اشتباهاتی داشتیم که کار به اینجا رسیده است و برخی زنان روسری از سر برمیدارند. حالا اگر من بخواهم یک برخورد بدتر کنم، عوض اینکه درست شود، بدتر هم میشود. باید بدانیم بهترین راه و قشنگترین راه برای اصلاح این وضعیت، دستگاه سیدالشهدا(ع) و پرچم امام حسین(ع) است.
میتوانیم با این پرچم، بسیاری از این عزیزان را از این مسیر برگردانیم، به شرط اینکه برخورد سلیقهای نکنیم. حاج قاسم سلیمانی میفرمود آن دختر بدحجاب هم دختر من است. باید این نگاه را داشته باشیم و آنها را بپذیریم.
پایان پیام/