نامه رزمندهای که صدای دانشآموزان را درآورد
نامه رزمندهای که صدای دانشآموزان را درآورد در یکی از روزهای سرد زمستان، نامهای از جبهه به دستم رسید، نامه را گشودم، یکی از رزمندگان که حتی نام و نشانش را نمیدانستم، از طرف خود و همرزمانش از دانشآموزان و کارکنان مدرسه تشکر کرده بود، نامه را به صف صبحگاه بردم و آن را برای بچهها خواندم.
خبرگزاری فارس استان بوشهر- فاطمه مظفریپور: «در یکی از روزهای سرد زمستان، نامهای از جبهه به دستم رسید، نامه را گشودم، یکی از رزمندگان که حتی نام و نشانش را نمیدانستم، از طرف خود و همرزمانش از دانشآموزان و کارکنان مدرسه تشکر کرده بود، نامه را به صف صبحگاه بردم و آن را برای بچهها خواندم، با شنیدن کلمات آن نامه، بچهها هم مثل من غرق در شعله شادی شدند و صدای خوشحالیشان به آسمان رفت.
آن روز، روزی فراموش نشدنی برای بچهها و من شد و سیل اشکهایم، دلتنگیام برایم برادرم که تازه به جبهه غرب اعزام شده بود را دو چندان کرد. راستش دیگر عادت کرده بودیم که در یک روز، هربار در هجوم خبرهای خوش و ناخوش قرار بگیریم و چشمانتظاری، حس مشترک تمام اهالی این سرزمین بود.
مدارس بوشهر محل تهیه مواد غذایی برای رزمندگا..