اگر موضوع «حجاب» مبتلابه جامعه نیست چطور تداوم «بیحجابی» ضرورت دارد!
روزنامه حزب کارگزاران سازندگی روز گذشته در انتقاد از بررسی لایحه عفاف و حجاب ذیل اصل 85 قانون اساسی، اساسا موضوع حجاب را مسأله مبتلابه جامعه ندانست!
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – کیهان نوشت: روزنامه حزب کارگزاران سازندگی در سرمقاله خود نوشت: « الان موضوع حجاب چه ضرورتی دارد آن هم در این شرایط که مردم هزاران مشکل دارند و مسئله حجاب مسئله مبتلابه مردم نیست که ضرورت داشته باشد به کمیسیون تفویض شود.»
گفتنی است این روزنامه وابسته به حزب کارگزاران در شرایطی موضوع حجاب را ضروری و مبتلابه مردم نمیداند که در همین قسمت (سرمقاله) خود ظرف یکماه گذشته 6 بار به آن پرداخته است و این جدای از قسمتهای دیگر این روزنامه و همچنین سایر روزنامههای زنجیرهای است.
همچنین طی ماههای گذشته بارها تجمعات مردمی در سراسر کشور در مطالبه برخورد با بیحجابی و هنجارشکنی برگزار شده است، بسیاری از شخصیتهای دینی، علمی و فرهنگی کشور طی نامههایی خطاب به مسئولین خواستار اقدام فوری و موثر در این خصوص شدهاند و برخوردهایی میان مردم متدین و هنجارشکنان در نقاط گوناگون بر اثر عدم اجرای قانون در زمینه پوشش رخ داده است. اما با این حال بازهم مدعیان اصلاحات آن را مسئله مبتلابه مردم نمیدانند!
بنابراین دو حالت درباره رسانههای مدعی اصلاحات قابل فرض است: اول اینکه آنها اساسا کمترین درکی از جامعه و آنچه در آن میگذرد ندارند که در این صورت صلاحیت قلم به دست گرفتن و اظهارنظر در مورد مسائل جامعه را هم نخواهند داشت.
دوم اینکه مدعیان اصلاحات به خوبی از اهمیت مسئله عفاف و حجاب آگاهاند اما مقابله با بیحجابی و هنجارشکنی در این حوزه را دارای اهمیت و ضرورت نمیدانند و به عبارتی تداوم بیحجابی و برهنگی برای آنها اهمیت و ضرورت دارد! مطالعه دیدگاههای این طیف در دهها مقاله و گزارشی که در ماههای اخیر درباره مسئله حجاب نوشتهاند نیز بیانگر همین حقیقت است که اغلب آنها به تداوم وضعیت اسفباری که در زمینه پوشش وجود دارد راضی بلکه خرسنداند و با هرگونه برخورد و اعمال قانونی که در این زمینه صورت بگیرد مخالفاند!
حامیان «قاتلِ یک زن» از مردسالاری گلایه دارند!
روزنامه اعتماد روز دوشنبه در یادداشتی با عنوان «مسئله این است: زنان چه میخواهند؟» نوشت: «البته در جامعه ما که هنوز از کمند مردسالاری رها نشده است این تحول بزرگ بدون چالش نیست و نخواهد بود ولی بهترین راه مواجهه با شکوفایی شخصیت زنان در ابعاد اجتماعی به رسمیت شناختن حق آنان و پذیرفتن سیر تکاملی ایشان است.»
ادعای این روزنامه زنجیرهای در حالی است که زنان برای مدعیان اصلاحات همیشه یک ابزار و بهانه برای سوار شدن بر گسلهای اجتماعی و بحرانآفرینی بودهاند. این طیف در این حوزه نیز همچون اکثر حوزههای دیگر تجربه غربیها را به فرهنگ ایرانی تسری میدهند.
جریان مدعی اصلاحات به هیچ عنوان صلاحیت ندارد که درباره حقوق زنان اظهارنظر کند. تنها در یک نمونه، این طیف در ماجرای قتل همسر دوم نجفی، قاتل را در حد یک قهرمان بالا برده و مقتول را که زنی جوان بود، آماج توهین و تهمت قرار داد.
در یک نمونه دیگر، وقتی مدعیان اصلاحات در شورای شهر پنجم برای انتخاب اولین شهردار خود دست به کار شدند و نام الهه کولایی استاد دانشگاه را نیز به عنوان تنها زن در لیست کاندیداها منتشر کردند. کولایی بعدها به نمایشی و ویترینی بودن کاندیداتوریاش در انتخابات شهرداری تهران اذعان کرد.
زهرا شجاعی رئیس مرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات نیز پیش از این با افشاگری در خصوص استفاده ابزاری مدعیان اصلاحات از زنان گفته بود: «اصولگرایان حمایت بیشتری از زنان انجام میدهند و در عوض اصلاحطلبان موقع انتخابات از زنان استفاده میکنند و بعد کاری برایشان نمیکنند».
پایان پیام/ت