تلاش قطر برای حل بحران افغانستان

تلاش قطر برای حل بحران افغانستان

قطر بازیگر توانمندی در عرصه منطقه و بین‌الملل به شمار می‌رود، میزبانی این کشور از نشست سازمان ملل متحد درباره پرونده افغانستان نشان از اهمیت بازیگری دوحه در کابل دارد. با وجود این، محدودیت‌هایی برای ایجاد ارتباط میان طالبان و دیگر کشورهای جهان وجود دارد که رفع محدودیت‌ها بدون انجام برخی اصلاحات درون هیئت حاکمه افغانستان ممکن نیست.

تلاش قطر برای حل بحران افغانستان

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- راهبرد معاصر نوشت: چندی پیش قطر میزبان نشستی بود که به وسیله سازمان ملل متحد ترتیب داده شده و هدف از آن تلاش مشترک کشورها و سازمان‌ها برای دستیابی به موضع واحد در زمینه حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و مواد مخدر در افغانستان و نیز دفاع از حقوق زنان در واکنش به محرومیت آنها از اشتغال و تحصیل به وسیله طالبان بود.

پیش تر نیز قطعنامه محکومیت اعمال محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها از سوی طالبان بر زنان افغانستان مورد حمایت ۹۰ عضو سازمان ملل متحد واقع شده بود. در نشست اخیر دوحه، طالبان که خود موضوع جلسات بود، دعوت نشد. سهیل شاهین، رئیس‌دفتر طالبان در دوحه در واکنش به این نشست گفت: تا زمانی کشورها حرف ما را به‌عنوان حاکمیت افغانستان نشنوند، تصمیمات یک‌جانبه آنها نتیجه‌ای نخواهد داشت، زیرا افغانستان کشوری مستقل است که حق تعیین سرنوشت خود را دارد.

قطر اما به‌عنوان میزبان این نشست، نقش‌آفرینی دیرینه‌ای در پرونده افغانستان داشته است، به‌گونه‌ای که بسیاری این کشور را بازیگر اصلی تحولات اخیر کابل می‌دانند.

رد پای قطر در تحولات افغانستان

حمایت از گروه‌های افراطی در منطقه از سال ۱۳۷۰ به بخش مهمی از سیاست خارجی قطر بدل شد. دوحه در پرونده‌های مختلفی بر خلاف دیگر همسایگان عرب خود از گروه‌های افراطی حمایت کرده است. این رویکرد قطر سبب شد طالبان در سال ۱۳۹۲ دوحه را محل مناسبی برای استقرار دفتر سیاسی خود بدانند.

برخی مقام‌های میانی طالبان در سال‌های قبل به‌عنوان نیروی کار به قطر مهاجرت کرده بودند و با گذشت زمان توانستند تشکیلات خود را در این کشور سازماندهی کنند. دوحه میزبان خوبی برای فعالیت‌های طالبان بود؛ در سال ۱۳۹۷ با رایزنی‌های مقام های قطری ملا عبدالغنی برادر (یکی از چهار بنیان‌گذار اصلی طالبان) با موافقت آمریکا از زندان آزاد شد.

سپس قطر میزبان مذاکراتی بود که میان طالبان و نماینده‌های آمریکا و نیز میان طالبان و دولت قبلی افغانستان رخ می داد. در واقع قطر سرزمینی بی‌طرف بود که نقش «ژنو غرب آسیا» را ایفا می‌کرد. در این سال‌ها با رایزنی‌های سرویس اطلاعاتی قطر مبادله زندانیان میان طالبان و آمریکا انجام می‌شد و در نهایت با توافقی که شکل‌گرفت، پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، طالبان با یک فروند هواپیمای نظامی قطر به کابل رفتند و کنترل امور افغانستان را به دست گرفتند.

قطر سپس پل هوایی ایجاد کرد تا بتواند شهروندان افغانستانی و نیز نیروهای خارجی را از کابل خارج کند و به آنها اسکان و پناهندگی موقت بدهد. بسیاری از کشورها از این اقدام قطر قدردانی کردند. دوحه همچنین برای تسهیل ارسال کمک‌های بشردوستانه با طالبان همکاری کرد تا فرودگاه کابل را بازگشایی کند.

دوحه به دلایل مختلفی در این پرونده نقش غیرقابل‌انکاری ایفا کرده است؛ علاوه بر حمایت دیرینه قطر از گروه‌های افراطی، نزدیکی این کشور به آمریکا نیز سبب شد قطر میانجی به شمار رود که مقام‌های طالبان و نمایندگان آمریکا بتوانند با تسهیلگری این کشور به مذاکره و رایزنی بپردازند.

علاوه بر این، پیش از آنکه قطر به‌عنوان گزینه منتخب میزبانی مذاکرات افغانستان انتخاب شود، گزینه‌های دیگری وجود داشتند که از چنین موضوعی استقبال نکرده و سکوت کرده بودند. قطر با بلندپروازی‌های دیپلماتیک خود نه‌تنها از میانجی‌گری استقبال؛ بلکه به‌مرور زمان ثابت کرد در حال ایفای نقشی بسیار پررنگ‌تر از یک میانجی است.

اکنون قطر با وجود آنکه طالبان را به رسمیت نشناخته است؛ اما متحد آن به شمار می‌رود و مقام های طالبان امیدوارند دوحه مسیر خروج از انزوا را برای آنان هموار کند، زیرا شرایط انزوا و تحریم‌های فعلی بحرانی تمام‌عیار در عرصه اقتصاد برای افغانستان رقم زده است.

شرایط بحرانی افغانستان

کابل از سال‌ها قبل با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کرد؛ خشکسالی شدید وضعیت اقتصادی را وخیم کرده بود و شیوع ویروس کرونا اوضاع را بدتر کرد. بخش عمده جامعه افغان یا بیکار شدند یا مهاجرت کردند و کاهش اعتماد عمومی به هیئت حاکمه افغانستان بر شدت بحران افزوده است.

پس از به‌ قدرت‌ رسیدن طالبان، اقتصاد افغانستان با شرایط تازه‌ای مواجه شد؛ به دلیل وضع تحریم‌های گسترده علیه طالبان و نیز به رسمیت شناخته نشدن آنها به وسیله دیگر کشورها، بانک مرکزی کابل به ذخایر ارزی بین‌المللی خود که حدود ۹ میلیارد دلار برآورد شده است، دسترسی ندارد. کمک‌های خارجی نیز که پیش‌تر حدود ۷۰ درصد بودجه افغانستان را تشکیل می‌داد، به‌یک‌باره قطع شد. واردات به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت، زیرا کشورهای دیگر به دلیل نگرانی از تحریم، از مبادله با طالبان خودداری می‌کنند. میزان تولید نیز حدود ۲۰ درصد کاهش دارد که ناشی از شوک اقتصادی انتقال ناگهانی قدرت و نیز تحریم‌های وضع شده است.

بسیاری از تحلیلگران معتقدند تداوم روند فعلی طالبان را در آستانه ورشکستگی قرار خواهد داد؛ لذا مقام های هیئت حاکمه افغانستان، قطر را به چشم منجی می‌بینند که می تواند دروازه‌های ارتباط با کشورهای جهان را به روی آنها باز کند.

بهره سخن

قطر بازیگر توانمندی در عرصه منطقه و بین‌الملل به شمار می‌رود، میزبانی این کشور از نشست سازمان ملل متحد درباره پرونده افغانستان نشان از اهمیت بازیگری دوحه در کابل دارد. با وجود این، محدودیت‌هایی برای ایجاد ارتباط میان طالبان و دیگر کشورهای جهان وجود دارد. رفع محدودیت ها بدون انجام برخی اصلاحات درون هیئت حاکمه افغانستان ممکن نیست، همان گونه که قطر برای کسب و حفظ میزبانی خود از جام جهانی فوتبال ناگزیر از تن‌دادن به برخی اصلاحات درونی بود.

طالبان اگر می‌خواهد قدرتی مشروع یا دست کم قابل ‌تعامل شناخته شود و به این وسیله تا حدی مشکلات اقتصادی افغانستان را رفع کند، راهی جز تن‌دادن به اصلاحات ندارد و در این میان قطر که مدت‌ها میزبان نمایندگی سیاسی طالبان بوده است، نقش اصلی را می‌تواند ایفا کند.

قطر می تواند افغانستان را از بحران داخلی و تبدیل‌ شدن به کشوری ورشکسته برهاند و این موضوع تنها با درک شرایط فعلی از سوی سران طالبان و فشارهای سیاسی از سمت قطر ممکن خواهد بود.

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *