حمله به معیشت مردم با سلاح تحریف و سانسور

حمله به معیشت مردم با سلاح تحریف و سانسور

«کیهان: اردوغان دیکتاتور است»(!) برای فهم و درک این که این تیتر دروغ است یا خیر، حتی نیاز به رجوع به اصل گزارش کیهان هم نیست و داشتن یک ارزن سواد رسانه‌ای کافی است تا با دیدن آن دروغ بودنش معلوم شود.هیچ رسانه رسمی در کشور بنا به دلایل متعدد حرفه‌ای و سیاسی، چنین تیتری نمی‌زند و از چنین جمله‌ای استفاده نمی‌کند مگر رسانه‌های طیف زنجیره‌ای! (که دیدید زدند و استفاده کردند).

فارس‌پلاس؛ جعفر بلوری در یادداشتی نوشت: نوشتم «واکنش کیهان به انتخابات ترکیه» و دکمه اینتر را فشردم. نتیجه حیرت‌آور بود. آنچه حیرت‌زده‌ام کرد، مواجهه با یکی دو تیتر تحریف شده نبود چرا که، ناف برخی از این رسانه‌های زنجیره‌ای داخلی و خارجی را با «تحریف» بریده‌اند. آنچه باعث حیرت شد، مواجهه با ده‌ها تیتر یک شکل و تحریف شده بود که عیناً از هم کپی شده و در مقیاسی وسیع در داخل و خارج از کشور از سوی زنجیره‌ای‌ها منتشر شده بود.

نوعی «پخش مویرگی خبری تحریف شده» تا فرد، وارد هر محیط مجازی می‌شود، آن را ببیند! می‌شد نوعی «عصبانیت» را هم در این متن دید. همین بهانه‌ای شد برای نوشتن این یادداشت. بخوانید:
یکی از مهم‌ترین مسائلی که در فضای سیاسی و رسانه‌ای امروز کشور، نیاز به بررسی جدی و آسیب شناسی دقیق دارد، همین مسئله تحریف و انتشار اخبار دروغ است.

اهمیت این مسأله به ویژه در جامعه سیاسی ایران آن‌قدر زیاد است که رهبر انقلاب درباره آن بارها تذکر داده‌اند از جمله این که گفته‌اند «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم هم شکست خواهد خورد.»(10/5/99) و سایت khamenei.ir نیز با انتشار پوستری با عنوان «کار جریان تحریف آدرس غلط دادن برای حل مشکل تحریم است»، نسبت به تحریف گسترده بیاناتشان از سوی همین زنجیره‌ای‌ها واکنش نشان دادند.(آذر ماه 99)

از همین دو جمله و آنچه طی سال‌های گذشته تجربه کرده‌ایم می‌توان نتیجه گرفت، با «تحریف» مانع از حل مشکل تحریم و در نتیجه حل مشکلات اقتصادی می‌شوند. از این جمله اصلا تعجب نکنید. طیفی که در حال تحلیل رفتارش هستیم، تحریف که هیچ، سابقه دادن گرای تحریم را هم در کارنامه خود دارند. به عنوان فقط یک نمونه به گزارش روزنامه لس‌آنجلس تایمز در تاریخ 28 مهر 1388 که از رایزنی یک مقام آمریکایی با «سران اپوزیسیون و نمایندگان سران جنبش سبز» منتشر کرد توجه کنید.

«جان‌هانا»، عضو ارشد موسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک و مشاور امنیت ملی دیک چنی (معاون جرج بوش) به این روزنامه می‌گوید: «مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیت‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم این امکان را می‌دهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک‌ وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن… برخی از آنها نگرانند که رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود و به جای آن، جنبش سبز سرکوب شود. با وجود این نگرانی، آنها پیشنهاد دادند بمباران همزمان تأسیسات هسته‌ای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج- هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات جمع کردن بساط حکومت به دست مخالفان را تسریع خواهد کرد»!

تا این‌جا به این نتیجه رسیدیم که یک جریان سیاسی در کشور وجود دارد که با استفاده از ابزار «تحریف» مانع از رفع مشکلات اقتصادی می‌شود و حتی اگر لازم ببیند، گرای تحریم هم می‌دهد و از دادن پیشنهاد بمباران مردم هم هیچ ابایی ندارد. بهانه شروع تحلیلمان هم انتخابات ترکیه، و تحریف رسوای گزارش کیهان از سوی جریانی خاص بود. آنها این‌طور تیتر زده‌اند:

«کیهان: اردوغان دیکتاتور است»(!) برای فهم و درک این که این تیتر دروغ است یا خیر، حتی نیاز به رجوع به اصل گزارش کیهان هم نیست و داشتن یک ارزن سواد رسانه‌ای کافی است تا با دیدن آن دروغ بودنش معلوم شود. هیچ رسانه رسمی در کشور بنا به دلایل متعدد حرفه‌ای و سیاسی، چنین تیتری نمی‌زند و از چنین جمله‌ای استفاده نمی‌کند مگر رسانه‌های همین طیف! (که دیدید زدند و استفاده کردند) این طیف با همین ابزارِ «تحریف» بود که 8 ماه کشور را به آشوب کشیدند یا مشارکت 85 درصدی و بی‌نظیر در انتخابات سال 88 را که می‌توانست به «تولید قدرت و فرصت» برای کشور بینجامد، به «بحران و تهدید» بدل کردند.

خدا بیامرزد، سردار دل‌ها شهید سلیمانی را که می‌گفت: «من با تجربه این را می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.» تحولات بعد از انتخابات کم نظیر سال 88 اما نشان داد، هنر این طیف، تبدیل فرصت‌ها به تهدیدها، ترسیدن و ترساندن است! راجع به انتخابات 88 و خیانتی که این طیف به این فرصت بی‌نظیر کردند می‌شود، ساعت‌ها نوشت که آن نیز فرصت دیگری را می‌طلبد.

این‌جا فقط به این جمله اکتفا می‌کنیم که، اردوغان و قلیچدار اوغلو، با وجود اختلاف اندک در میزان آراء، تن به قانون دادند و مشارکت 88 درصدی را با جِرزنی و آشوب، «فرصت» نگه داشتند و به بحران تبدیلش نکردند اما طیفی که موضوع بحث ماست، با وجود اختلاف سیزده میلیونی در میزان آراء، زیر قانون زدند و با دروغ و تحریف کشور را به آتش کشیدند و چنان خسارت‌های سیاسی، اقتصادی، جانی و حیثیتی بر کشور زدند که هنوز جبران نشده است! اردوغان کودتاچیان سال 2016 را هنوز رها نکرده و در حال محاکمه و زندانی کردنشان است اما این کودتاچیان علیه رای مردم ایران، هنوز راست راست راه می‌روند و تئوری «عبور از بحران» و «چگونه توسعه پیدا کنیم» می‌بافند!

«سانسور» یکی دیگر از ابزارهای طیف مورد بحث ماست که با آن، به کمک تحریف و تحریم می‌روند. به عنوان فقط یک مثال، خبر توافقنامه ریلی رشت تا آستارا که دیروز با سرمایه‌گذاری
یک میلیارد و 600 میلیون یورویی روسیه، با ایران منعقد شد، امروز در رسانه‌های زنجیره‌ای ملاحظه کنید و ببینید چقدر و چگونه این خبر مهم را در صفحات نخست خود پوشش می‌دهند! با این پروژه که آسیا را از طریق ایران به اروپا متصل می‌کند، طبق برآوردهایی که شده می‌توان سالانه چیزی بالغ بر 20 میلیارد دلار درآمد کسب و یک میلیون مسافر و 15 میلیون تن کالا جا به جا کرد. کشورهای آسیایی مثل هند و چین نیز می‌توانند به جای 30 روز، طی فقط 10 روز کالاهای‌شان را به مقصد اروپا انتقال بدهند.

اجرایی شدن این پروژه که بنا به دلایلی-که خود نیاز جدی به بررسی دارد-23 سال بر زمین مانده بود، یعنی وارد آمدن یک ضربه کاری به تحریم‌های غرب. به این نکته هم توجه کنید که این طیف سال‌هاست که «لزوم سرمایه‌گذاری خارجی در کشور برای برون رفت از مشکلات اقتصادی» ورد قلم و زبانشان است و اگر در این گزاره صداقت داشته باشند، امروز این خبر باید تیتر یک رسانه‌هایشان شود!

اما این که «چرا با وجود خسارات فراوان اقتصادی، سیاسی و امنیتی تحریف، همچنان به تحریف ادامه می‌دهند؟» دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد که یکی از مهم‌ترین دلایل آن، «کم هزینه» یا به تعبیر دقیق‌تر «بی‌هزینه» بودن چنین جرم و تخلفاتی در ایران است. رسانه یک تکنولوژی است و مثل بسیاری از تکنولوژی‌های دیگر، در کنار صدها مزیت، معایبی هم می‌تواند داشته باشد و صاحبان این تکنولوژی‌ها، در بدو ایجاد آن، ضمن شناسایی این معایب، قوانینی را تصویب و اجرا می‌کنند تا بدین وسیله، از میزان این معایب بکاهند. اگر چه این تکنولوژی به خودی خود عیبی ندارد و این استفاده‌کننده از تکنولوژی است که باید نگران تخلف از این قوانین باشد و تا این «آسوده خیالی» هست، تخلفات ادامه خواهد داشت. به لطف خدا قوانینی در کشور برای چنین تخلفاتی تصویب شده است اما، مهم‌تر از تصویب قانون، اجرای آن است!

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *