خبر خوب| اولین پژوهش‌سرای روستایی ایران در «یالقوز»/ این صنعتگر پدر ۳۰۰ یتیم است
«به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد»؛ بسته خبری امروزمان را با سرود آغازین شاهنامه‌ی فردوسی شروع کردیم. تا هم با نام خالق بخشنده و مهربان‌مان بسته خبر خوب را مزین و متبرک کنیم و هم روز شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سراینده شاهنامه را ارج بنهیم. بد نیست در این روز فرخنده دل و ذهن‌مان را با سروده‌های بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو تطهیر کنیم.
گروه خبر خوب: «به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد»؛ بسته خبری امروزمان را با سرود آغازین شاهنامه فردوسی بزرگ شروع کردیم. تا هم با نام خالق بخشنده و مهربان‌مان بسته خبر خوب را مزین و متبرک کنیم و هم روز شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سُراینده شاهنامه را ارج بنهیم. بد نیست در این روز فرخنده دل و ذهن‌مان را با جملاتی از بزرگ‌ترین سراینده‌ی پارسی‌گو تطهیر کنیم؛
این شاعر حماسه سرا ده صفت را در انسان با عنوان ده دیو بر می‌شمرد: «آز، ننگ، نیاز، کین، خشم، رشک، دورویی، ناسپاسی، سخن‌چینی و ناپاک دینی (بی‌دانشی)، چراکه وقتی روان انسان در دست اینان باشد، روشنی و فروغ می‌میرد و انسان در ظلمات گم می‌شود!» بنابراین سعی کنیم با پرهیز از این بدی ها، زندگانی خویش و دیگران را از گزند و آسیب حفظ کنیم.
حضرت محمد (ص) هم در این باره می‌فرماید: «من برای کسی که بگو مگو را رها کند، هر چند حق با او باشد و برای کسی که دروغ گفتن را اگر چه به شوخی باشد، ترک گوید و برای کسی که اخلاقش را نیکو گرداند، خانه‌ای در حومه بهشت و خانه‌ای در مرکز بهشت و خانه‌ای در بالای بهشت ضمانت می‌کنم.»
فراموش نکنید که خدا در همه لحظات در کنارمان است و همیشه یاری‌مان می‌کند. با این حال خوب خبرهای امروز را آغاز می‌کنیم؛
* آمپول بیماران هموفیلی، بیمه‌ای شد
اولین خبر خوب امروز اختصاص دارد به بیماران هموفیلی تا مرهمی بر زخم این بیماران عزیز باشد. اگر به خوبی بیماری هموفیلی را نمی‌شناسید، باید بگوییم که این بیماری یک اختلال خونریزی‌دهنده ارثی است که در آن خون به درستی لخته نمی‌شود. این اختلال می‌تواند منجر به خونریزی خود به خود و خونریزی پس از آسیب‌دیدگی یا جراحی شود. داروهای مورد نیاز این بیماران یک دارو و آمپول وارداتی است و هزینه ۶۰۰ هزار تا یک میلیون تومانی اش تحت پوشش بیمه قرار نداشت.
اما خبر خوب اینکه به لطف خدا به گفته «فاطمه رحمانی»؛ عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، با پیگیری‌های انجام‌شده توسط کمیسیون اجتماعی مجلس، آمپول مورد نیاز بیماران هموفیلی به‌ویژه فاکتور ۸ تحت بیمه سلامت و بیمه تامین اجتماعی قرار گرفت. به حق خدایی که نامش دوا و ذکر و یادش شفا است، انشاءالله که بر تن همه بیماران لباس سلامتی بپوشاند. آمین یا رب العالمین.
* دانشمندان کوچک در اولین پژوهش سرای روستایی ایران
خبر خوب بعدیمان از معلم و دانش‌آموزان مبتکر و خلاق یک روستاست که وقتی دیدند مدرسه راهنمایی شان برای درس خواندن مناسب نیست، کاربری آن را عوض کردند و آن را به اولین پژوهش سرای روستایی ایران تبدیل کردند. «سیروس میرزازاده»؛ معلم باتجربه و خلاق این مدرسه است که در تاسیس اولین پژوهش سرای روستایی در روستای یالقوز آغاج شهرستان ترکمنچای استان آذربایجان‌شرقی دلاوری ها کرده است.
این معلم از ابتکار دانش آموزان استفاده کرد و با پیشنهاد بچه ها در یکی از کلاس‌ها گل کاشت. در یکی از کلاس‌ها با استفاده از میز پینگ‌پنگ فرسوده و غیرقابل استفاده یک میز شنی ساختند و بچه‌ها ماسه را الک کرده و با خاک اره قاطی کردند، مخلوط خاک اره و ماسه را روی میز ریخته و در یکی از کلاس‌ها گذاشتند. کم کم بچه‌ها اسباب‌بازی‌های خودشان را آوردند و کاردستی درست کردند. در یک قسمت از محوطه ایجاد شده نقشه ایران را درست کرده و منطقه گرم و خشک، کوهستانی و و رشته کوه‌های مختلف الوند، زاگرس، شیرکوه، خلیج فارس، دریای عمان و کشورهای همسایه را مشخص کردند. در بخش دیگر داستان، دهقان فداکار را با اسباب بازی از جمله ریل قطار بازسازی کردند.
دانش آموزان، گیاهان دارویی، گردو و شیرینی مراغه را بسته‌بندی کرده بودند و به مهمانان تبریزی هدیه می‌دادند و به این ترتیب مدرسه آنها به اولین پژوهش سرای روستایی ایران تبدیل شد. این معلم از ۲۰ نمره درس علوم ۱۵ نمره کتبی و ۵ نمره به فعالیت‌های خارج درس اختصاص داد که شامل این کارها می‌شد. این آقا معلم و بچه‌هایش حدود ۱۰۰ قلم گیاهان دارویی منطقه را جمع آوری کرده و داروخانه گیاهی ایجاد کرده‌اند. دانش آموزان موارد مصرف آنها را می‌نویسند و به دیگران معرفی می‌کنند. خدا قوت آقا معلم خوش ذوق!
* صنعتگری که پدر ۳۰۰ یتیم است
رسول خدا (ص) می‌فرماید: «کسی که یتیمی را سرپرستی کند و عهده دار نفقه و مخارج او گردد من و او در بهشت پهلوی یکدیگر هستیم. سپس انگشت سبّابه و انگشت وسطی را پهلوی هم گذاشت و فرمود: مانند این دو که پهلوی یکدیگرهستند. در کشورمان کم نداریم از افرادی که این حدیث را سرلوحه کارشان قرار داده‌اند.
«ایوب امیر شعربافی»، کارآفرین تبریزی یکی از آن‌هاست که با حضور در کمیته امداد امام خمینی (ره) آذربایجان شرقی، حمایت معنوی ۳۰۰ فرزند یتیم و محسنین را پذیرفته است و در همان گام اول، هزینه یک سال نیازمندی‌های فرزندان معنوی خود را تقبل کرده است. خدا اجرتان دهد.
دانش‌بنیانی ها توانسته‌اند با استفاده از فناوری پلاسما، با هدف حذف آلایندگی‌ها به ویژه آلاینده های بیمارستانی، زمینه را برای کمک به ارتقای سلامت فراهم کنند
* هنرنمایی جدید دانش بنیانی ها
خبر خوب بعدیمان از هنرنمایی جدید دانش بنیانی های عزیز است. یک فناور ایرانی دانش‌بنیان توانسته است با استفاده از فناوری پلاسما، با هدف حذف آلایندگی‌ها به ویژه آلایندگی های بیمارستانی، زمینه را برای کمک به ارتقای سلامت فراهم کند. این محصول به کشور هند و فیلیپین صادر شده است.
مدیرعامل این شرکت دانش‌بنیان، با اشاره به نیروی کار ارزان‌تر در ایران و همچنین تولید قطعات توسط خودشان، مزیت رقابتی این محصول را قیمتی بسیار پایین‌تر آن نسبت به محصولات خارجی با کیفیت مشابه دانسته است.خبر خوب دیگر هم اینکه علاوه بر پرسنلی که در این شرکت مشغول به کار هستند وافرادی که به صورت غیرمستقیم در حوزه معدن و فرآوری محصولات معدنی برایشان ایجاد شغل شده، بلکه از خام فروشی جلوگیری شده و این باعث می شود تا ماده اولیه‌ای که از معادن استخراج می‌شود در همین کشور خودمان فرآوری شود. خدا قوت دانش بنیانی های عزیز!
* افشاندن دانه با من، آبیاری با خدا
«روزهای بسیار دور پیرزنی بود که هر روز با قطار از روستا برای خرید مایحتاج خود به شهر می‌آمد. کنار پنجره می‌نشست و بیرون را تماشا می‌کرد. گاهی چیزهایی از کیف خود در می‌آورد و از پنجره قطار به بیرون پرتاب می‌کرد. یکی از مسئولان قطار کنار ایشان آمد و با تحکم پرسید که: خانم چکار میکنی؟! پیرزن نگاهی به وی انداخت و لبخندی مهربان گفت: من بذر گل در مسیر می‌افشانم. آن مرد با تمسخر گفت: درست شنیدم؛ تخم گل در مسیر می‌افشانی؟! پیرزن جواب داد: بله تخم گل. مرد خنده‌ای کرد و گفت: این را که باد می‌برد، بنده خدا! پیرزن جواب داد: من هم می‌دانم که باد می‌برد، ولی مقداری از این تخم‌ها به زمین می‌رسند و خاک آنها را می‌پوشاند. مرد که خیال می‌کرد پیرزن پیر شده و بیماری بر او مستولی شده است، گفت: با این فرض آب هم می‌خواهند. پیرزن گفت: افشاندن دانه با من، آبیاری با خدا. روزی خواهد رسید که گل و گیاه تمام مسیر را پر خواهد کرد و رنگ راه تغییر خواهد کرد و بوی گل‌ها همه جا را پر می‌کند و من و تو و دیگران از رنگی شدن مسیر لذت خواهیم برد.
مرد از صحبت خود با پیرزن جواب نگرفت و با تمسخر و خندیدن به عقل آن پیرزن، سرجای خود برگشت. مدت‌ها گذشت. آن مرد دوباره سوار قطار شد و کنار پنجره نشست و بیرون را نگاه کرد. که یک دفعه متوجه بوی خاصی شد. کنجکاو که شد؛ دیدکه رنگ مسیر هم عوض شده است. مسافران با شوق و ذوق گل‌ها را به همدیگر نشان می‌دادند. آن مرد، نگاهی به صندلی همیشگی پیرزن انداخت، ولی جایش خالی بود. سراغش را از دیگران گرفت. گفتند: چند ماه است که از دنیا رفته است. آن پیرزن رنگ و بوی گل‌ها را ندید، ولی هدیه‌ای زیبا به دیگران تقدیم کرد.»
یادتان باشد، همواره عشق و محبت به دیگران هدیه بدهید. روزی خواهد رسید، آنکس که به او محبت می‌کنید در میان همه از شما به نیکی یاد خواهد کرد. فردوسی با کلام شیرینش در این باره می‌سراید: «بیا تا جهان را به بَد نَسپَریم/به کوشش همه دستِ نیکی بریم. نباشد همی نیک و بَد پایدار/ همان بِهْ که نیکی بُوَد یادگار»
*خوش‌خبر باشید!
و اما سخن پایانی، خبرهای خوبتان را در قالب دلخواه خود (عکس، متن، فیلم، صوت و…) تولید کنید و آن را با هشتگ #خبر_خوب در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید تا هم دیگران را در حال خوش خودتان شریک کنید و هم ما بتوانیم اخبار شما را بازنشر کنیم. اگر هم تمایل داشتید در هر یک از شبکه‌های اجتماعی که فعال هستید، خبرتان را از طریق اکانت khabar_khoub_iran@ یا شماره تلفن ۰۹۳۳۰۸۲۶۳۱۲ برای ما بفرستید. در این جشنواره فرقی نمی‌کند در ایتا و بله و روبیکا و گپ باشید یا در تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و واتساپ؛ مهم این است که سهمی در حال خوش اطرافیان‌تان داشته باشید.
منتظر خبرهای خوب شما هستیم. خوش‌خبر باشید.
پایان پیام/