دبیر جایزه ادبی شهید غنیپور: در اوج خداحافظی کردیم!
جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور که یک جریان مردمی ـ مسجدی است، بعد از برگزاری ۲۲ دوره، اعلام بازنشستگی کرد. دبیرخانه جایزه البته برگزیدگان این دوره را هم اعلام کرد و آنچه دیده نشد، نام برندگانش بود! محمد ناصری، دبیر جایزه میگوید: «ما در اوج خداحافظی کردیم.»
خبرگزاری فارس ـ گروه کتاب و ادبیات ـ حمید محمدی محمدی: دبیرخانه جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور که همیشه مراسم اختتامیه و اهدای جوایزش را در شبستان مسجد جوادالائمه علیهالسلام برگزار میکرد، بعد از ۲۲ دوره اعلام تعطیلی کرد. این تنها جایزهای بود که نویسندگان برای گرفتن «نشان حبیب» کفشهایشان را از پا در میآوردند.
دبیرخانه این جایزه ادبی، سهشنبه گذشته خبری منتشر کرد که هم نام برندگان هر بخش در آن بود و هم اعلام پایان کار جایزه. کمتر کسی نام برگزیدگان را دید و بازتاب داد، اما رسانهها نسبت به خبر «تعطیلی جایزه ادبی شهید غنیپور» حساس شدند. بیانیه فقط نوشته بود: «شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع)، برگزارکننده جایزه کتاب سال شهید غنیپور با تحلیل چالشها و اولویتهای ادبیات داستانی معاصر ایران و توجه به شرایط موجود و پیدایش نیازهای جدید مخاطبان، تصمیم گرفت همزمان با اعطای جوایز برندگان دوره بیست و دوم، پایان فعالیت این جایزه را اعلام کند.»
خبر به همین اندازه مبهم بود، اما ابراهیم زاهدی مطلق، نویسنده، روزنامهنگار و عضو شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه علیهالسلام میگوید: «هرچه لازم بوده در بیانیه آوردهایم.»
اصرار میکنم که بیانیه، گویا نیست و درباره «شرایط موجود» و «پیدایش نیازهای جدید مخاطبان» چیز زیادی نمیگوید، اما زاهدیمطلق مرا به محمد ناصری که دبیر جایزه است، ارجاع میدهد: «قرار شده فقط او حرف بزند.»
نویسندگان در میان مردم ـ مصطفی رحماندوست، احمد دهقان، داوود امیریان، محمد میرکیانی، گلعلی بابایی، محمود جوانبخت و … در پایان یکی از آئینهای اختتامیه جایزه شهید غنیپور
تعطیلی جایزه، علت مالی ندارد
اعضای شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه علیهالسلام، شاگردان مرحوم امیرحسین فردی هستند که دهه ۱۳۶۰ روی پشت بام مسجد، جلسات داستاننویسی تشکیل میدادند. حبیب غنیپور هم یکی از شاگردان همان کلاس بود که بعد از نوشتن دو کتاب «عمو سبدی» و «گل خاکی» و البته با انبوهی از نوشتههای منتشرنشده، دهم اسفند ۱۳۶۵ در جریان جنگ تحمیلی به شهادت رسید. حالا هر کدام از همکلاسیهای حبیب و شاگردان امیرحسین فردی، یا نویسنده و صاحب تألیفاند یا مدیر فرهنگی.
محمد ناصری، نویسنده و مدیرکل پیشین دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، بعد از درگذشت امیرحسین فردی، دبیری جایزه را عهدهدار شد. فردی که سالها مدیرمسئول کیهان بچهها بود و نویسندگان و شاعران فراوانی زیر پر و بال او بار آمده بودند، ۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ درگذشته بود و شورای نویسندگان مسجد، ناصری را به جای او انتخاب کردند.
دبیر جایزه در همین فاصله کوتاه با چند رسانه صحبت کرده است و به آنها گفته که «تعطیلی جایزه، علت مالی ندارد» اما اصرار داشتم که چه دلیلی غیر از این میتواند داشته باشد؟ مخصوصاً اینکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگیاش هم برای حمایت از جایزه کتاب سال شهید غنیپور اعلام آمادگی کردهاند.
ناصری با ذکر این جمله که «جایزه برای ما بار مالی نداشت» میگوید: «پس، کار با پول درست نمیشود.»
امیرحسین فردی (سمت چپ) و شهید حبیب غنیپور (نفر وسط عکس) پشت وانت نشستهاند
آدم اجارهای نیاوردیم
گفتوشنود من با ۲ عضو فعلی و قبلی شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه علیهالسلام به مصاحبه با محمد ناصری ختم میشود که همه او را برای گفتوگو نشان میدهند. دبیر جایزه تعطیلشده شهید غنیپور، که پیش از اینها مدیرمسئول «نشریات رشد» بوده، مثل سایر اعضای شورا با خبرنگاران رابطه خوبی دارد. میگوید: «به زودی در شبستان مسجد، یک نشست خبری میگذاریم و همه چیز را میگوییم.» و بعد از اینکه بخش عمدهای از حرفهایش برچسب «اینا رو برای خودت میگم» میخورد، سعی میکند تاریخچهای از جایزه بگوید که البته ۵ دورهاش در بیانیه آخر منتشر شده است.
من اما دنبال رسیدن به جواب این سئوال هستم: «اگر تعطیلی جایزه غنیپور، دلیل مالی ندارد، پس چه علتی دارد؟» چون برگزارکنندگان جایزه اهل ناز کردنهای رایج هم نیستند که با جلب حمایت وزارت ارشاد و حوزه هنری به صحنه برگردند.
«ما تیم امید نداشتیم که اگر داشتیم، امروز کل کار را به جوانها میسپردیم و کنار میرفتیم. شاگردانی را که امروز زیر دست خسرو باباخانی، مصطفی خرامان، حبیب احمدزاده و ناصر نادری تربیت میشوند، نمیتوانیم بچههای مسجد جوادالائمه علیهالسلام بدانیم.» این جملههای محمد ناصری است که ادامهاش هم میدهد: «جایزه شهید غنیپور، اداره نیست که بشود برایش آدم اجارهای آورد. همه کسانی که پای کار بودند، با دلشان آمده بودند. برای همین، کار با پول درست نمیشود.»
مرحوم امیرحسین فردی در اردوی بچههای کتابخانه مسجد جوادالائمه در سالهای قبل از انقلاب اسلامی
جایزهای که روی سقف مسجد شکل گرفت
اینها را نه من میگویم نه ناصری، بلکه در بیانیهای آمده که به قول محمد ناصری «حاصل خرد جمعی» بوده است. این بیانیه، پیشینه جایزه را در ۳ دوره خلاصه کرده است. اینکه در دوره اول و اواسط دهه ۵۰، به همت زندهیاد امیرحسین فردی، محافل داستانخوانی و قصهگویی در کتابخانه مسجد جوادالائمه(ع) در یکی از محلههای جنوب غرب تهران برگزار میشد و در این دوره تلاش میشد ذائقه مخاطبان و اعضای کتابخانه (بالغ بر ۷ هزار نفر) با روایتهای جذاب و اثرگذار شیرین شود و ظرفیت قصه و داستان ـ که نزدیکترین رسانه به تارهای فطرت بشر است ـ برای پرورش فکر و روح کودکان و نوجوانان به کار گرفته شود.
دوره دوم در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت و جلسات هفتگی داستاننویسی با حضور اعضای فعالتر و علاقهمندان به داستاننویسی، آغاز شد و رونق خاصی به فعالیتهای این جمع بخشید. جلسات صمیمی و پرشورِ این گروه یادگیرنده، ۱۸ سال دوام داشت که حاصل آن معرفی چند نویسنده و منتقدِ ادبی به جامعه ادبیات داستانی ایران بود.
دوره سوم از سال ۱۳۶۵ و پس از شهادت حبیب غنیپور ـ که آن زمان دانشجوی ادبیات فارسی بود ـ شکل گرفت و ایده برپایی «جایزه انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنیپور» توسط امیرحسین فردی، در کنار مزار آن نویسنده شهید مطرح و در سال ۱۳۷۶ اولین دوره این جایزه خودجوش و مردمی برگزار شد. در ۲۲ دوره این جایزه، آثار برتر نویسندگان در زمینه داستان کودک، نوجوان و بزرگسال معرفی شدند، که جزئیات آن در وبگاه habibghanipoor.ir ثبت شده است.
اینجاست که این شورا، با تحلیل چالشها و اولویتهای ادبیات داستانی معاصر ایران و توجه به شرایط موجود و پیدایش نیازهای جدید مخاطبان، تصمیم میگیرد همزمان با اعطای جوایز برندگان دوره بیست و دوم، پایان فعالیت این جایزه را اعلام دارد و از این پس، توان خود را صرفِ زمینههای دیگری کند که تربیت نسل جدید داستاننویسان و انتقال تجربه به نویسندگان نوقلم، از آن جملهاند.
محمد ناصری (سمت راست) و مرحوم امیرحسین فردی (سمت چپ) سال ۱۳۷۱ در جلسه قصهنویسی مسجد جوادالائمه
وزیر ارشاد: حمایت میکنیم تا تعطیل نشود
ایمان شمسایی، مدیرکل مطبوعات داخلی در سفر پنجشنبه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به اصفهان با او همراه است. خبر را به محمدمهدی اسماعیلی نشان میدهد و او که گمان میکند جایزه شهید غنیپور، مثل همه برنامههای مردمی، لنگ پول و اعتبار است، میگوید: «حمایت میکنیم تا تعطیل نشود.» اما قضیه، این است که ناصری به سایر رسانهها گفته و برای من تکرار کرده که «مشکل ما مالی نیست». بعد هم قضیه را باز میکند و میگوید: «برگزاری جایزه غنیپور به رقم کلانی نیاز نداشت که بگوییم به خاطر پول تعطیل شده است. کتابها را با کمک خانه کتاب تهیه میکردیم، داوری را هم بچههای خودمان انجام میدادند. جایزهها را هم یا ارشاد یا حوزه هنری تقبل میکردند و مستقیماً به برگزیدگان میدادند.»
پیش از این، یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزیر هم گفته بود: «اگر دلیل تعطیلی جایزه حمایتهای مالی باشد، تلاش میکنیم این مسأله حل شود، اما اگر دلایل دیگری مطرح باشد، تصمیمگیران این جایزه باید تصمیم نهایی را بگیرند.»
وزیر ارشاد و معاون فرهنگیاش
شاید کلاس داستاننویسی راه بیندازیم
از محمد ناصری میپرسم: بر اساس گفته خود شما که میگویید: «کاش تیم امید داشتیم» آیا سن و سال بالای مجریان و خستگی آنها جایزه را تعطیل کرده است که میگوید: «ما میخواستیم در اوج خداحافظی کنیم و حتما به آینده کار فکر میکنیم. ممکن است گاهنامه یا مطبوعه آموزش داستاننویسی منتشر کنیم و احتمال دارد کلاس داستاننویسی ذیل عنوان شهید غنیپور تأسیس کنیم. همه اینها منوط به آینده و تصمیم جمع است.»
او در عین حال میگوید: «اعضای شورا حالا میخواهند بیشتر رمان بنویسند و برای خودشان وقت بگذارند.»
جایزه نفرات برتر جایزه شهید غنیپور را پدران شهدا میدادند
جایزه ادبی شهید غنیپور، پارسال هم برگزار نشد و امسال، فهرست برگزیدگان بر اساس ۲ سال انتشار یافت. چیزی که باعث گلایه ابراهیم زاهدی مطلق هم هست: «چرا سال گذشته که مراسم نگرفتیم و برنده معرفی نکردیم، کسی علتش را نپرسید؟»
محسن مومنی شریف، رئیس سابق حوزه هنری میگوید: «خبر تلخی است. کاش دوستان به خاطر رفیق شهیدشان هم شده چراغ این جایزه را خاموش نمیکردند.»
میان پرسوجوهایم از نزدیکان جریان ادبی مسجد جوادالائمه علیهالسلام به نقل قولی هم برمیخورم که گویندهاش میل ندارد نامش را بگوید: «دلیل تعطیلی جایزه را باید در تعلقات متنوع سیاسی گردانندگان آن پیدا کرد.»
یک نویسنده هم در بخش خصوصی صفحه شخصی پیام میدهد که: «جایزه غنیپور زمانی تعطیل شد که امیرخان فردی از دنیا رفت.»
پایان پیام/