رشتی که نمیبینیم!
قصه رشت، به همین بازار و کاروانسراها و بنای تاریخی خلاصه نمیشود. رشت را باید کوچه به کوچه گشت. رشت را باید خیابان به خیابان نگریست. باید سر به هوا بود توی رشت تا بناهای تاریخی، کوچههای با اصالت و بارانِ نقرهایاش را چشید. باید رشت را نفس کشید.
خبرگزاری فارس، فاطمه احمدی: کافیاست نگاهی گذرا به فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و صفحات شخصی توریستهای ایرانگرد بیندازید. محال است که تصویری، فیلمی یا به اصطلاحِ شبکههای مجازی امروزی ولاگهای منتشر شده در این فضا اثری از رشت را در آن نبینید. آن هم با صدای خاطرهانگیزِ اساتیدِ شعر و موسیقی استاد فریدون پوررضا وقتی هم کمی هوای رشت بارانی شده باشد و این تلاقی چه حیرتانگیز و زیبا خواهد شد.
اما آیا تابحال به گذشتههای رشتِ زیبایمان نگاه کردهایم؟ به اینکه در دلِ این شهر تاریخی چه گذشته است و رشت چگونه رشت شد؟ یا نگاهی به بازار بزرگش که مقصد تمامی گردشگران است کردهایم و در کوچهپسکوچههایش قدم زدهایم تا تاریخ را مرور کنیم؟
با نگاهی به ساختمانهای سفید و زیبای به جا مانده از تاریخِ کهن رشت، مانند ساختمان شهرداری، ساختمان پست، ساختمان کتابخانه ملی و بنای استانداری قدیم میتوان سفری کوتاه به تاریخِ مردم رشت کرد. مسافرخانههای قدیمی که هنوز دست نخورده باقی مانده است ما را به سفری میبرد که دلمان نمیخواهد از آن برگردیم.
بازار رشت
نامگذاری رشت
رشت، که نخستین بار در سده چهارم در کتاب حدود العالم به آن اشاره شده یکی از نواحی ۱۱ گانه کرانههای غربی سفیدرود در گیلان است. محدودهای که دستکم از قرن نهم بیهپس یا گیلانِ بیهپس نام گرفته است. با این همه اگر مراد از قریهالرصد در احسنالتقاسیم مقدسی چنانکه محمد قزوینی حدس زده همان رشد یا رشت باشد، میتوان از وجود روستای رشت هم در سده چهارم اطمینان یافت.
بر اساس کتاب تاریخ اولجایتو، نوشته کاشانی، رشت در اوایل سده هشتم، شهری آباد بود و در کنار میدان بزرگ آن، مسجد و مزار استاد ابوجعفر قرار داشت که اکثر اقوام گیلانی به ارشاد او مسلمان شده بودند.
شهر رشت بیش از چهار و نیم قرن است که مرکزیت کل گیلان را بر عهده دارد و به عنوان بزرگترین شهر سواحل شمالی ایران جزو کوچکی از جلگه گیلان و دشتهای جنوبی دریای خزر محسوب میشود. این جلگه که در دو حد جنوبی و شمالی خود، بین کوههای البرز و نوار سلحلی قرار داشته، شهرهای رشت، بندرانزلی و لاهیجان را در برگرفته است.
شهر رشت کنونی که امروز مرکز گیلان است، در ادوار گذشته به صورت روستایی بین دو منطقه گیلان یکی «بیهپیش» که مرکز آن لاهیجان و دیگری «بیهپس» که مرکز آن فومن بود، قرار داشت و چون در مسیر ارتباطی واقع شده بود، یکی از توقفگاههایی بود که مورد استفاده کاروانهای عبوری قرار میگرفت.
شکلگیری رشتِ بازار یا بازار بزرگِ رشت
موقعیت استقرار رشت در عرصه فضایی گیلان و نقش آن در اتراق کاروانهای عبوری بین شرق و غرب گیلان، مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته و از آن در حکم یکی از سازوکارهای مهم تجمع جمعیت و فعالیت نام میبرند. این شهر تا قبل از دوره صفویه اهمیتی نداشت و رشد آن از این دوره، به خصوص در دوره شاه عباس شروع شد و تا امروز بر اهمیت آن افزوده شده است.
بدون شک گذر دو رود گوهر رود (غرب شهر) و سیاه رود (شرق شهر) در رشت برای نخستین ساکنان آن اهمیت فراوانی داشته و از علل اصلی پیدایش نخستین هستههای شهری رشت بودهاند و شاید «رشت بازار» بین این دو رود و در دو سوی حریم آن برپا شده است. بسیاری از محلات دیرین رشت چون صیقلان، ساغریسازان، رودبارتان، دباغیان، نقرهدشت، قلمستان، کیاب و چمارسرا در پیرامون این دو رود شکل گرفتهاند.
بازار اصلی شهر رشت از دیرباز مهمترین کانون فعالیتهای تجاری و اقتصادی شهر بوده است. بازار رشت را راستهای مرکب از سه یا چهار کوچه تنگ موازی با هم تشکیل شده که کوچههای دیگری به طور عمودی آنها را قطع میکند و در آن کاروانسراها و دکانهای نزدیک به هم و انبارهای ذخیره کالا وجود دارد. برای جلوگیری از رسیدن نم و رطوبت به کالاها معمولاََ با فاصلهای از سطح زمین سکوهایی درست میشود و دکاندارها در بازار رشت معمولاً کالاهای خود را به صورت تودهای روی پیشخوان قرار می دادند که از سطح زمین در حدود یک متر بالاتر بود.
امروزه این دکانها با تغییراتی، محل فعالیت حرفههایی چون مسگری، بلورفروشی، میخفروشی و غیره شده است. این بازار با مساحتی حدود ۳۲ هکتار در میان خیابانهای امام خمینی (ره)، شهید مطهری، انقلاب ،حاجیآباد و شریعتی قرار گرفته است. محدوده بازار متشکل از بافتی متراکم است که به صورت ارگانیک شکل گرفته است.
چند راسته این بازار در این مجموعه وجود دارد از جمله راستههای طلافروشان، طوافان، بلورفروشان کتابفروشان، میوه فروشان، لباس فروشان، مواد غذایی و پلاستیک فروشان، مبل فروشان و لوازم خانگی است. نحوه قرارگیری صنوف و مشاغل مختلف در بازار دارای نظم و ترتیب حساب شدهای است.
بازار طلافروشان رشت
طلافروشیها در ابتدای بازار قرار دارند صحافی و کتابفروشیها و راسته طوافان در دالان و اطراف مساجد قرار گرفته و سپس پارچه و بلور و چینیفروشان در امتداد یا به موازات بازار زرگرها شکل میگیرند و مواد غذایی نیز عموماً در امتداد آنها است. یکی از دلایل همجواری این راستهها در جوار یا در امتداد یکدیگر و همچنین علت قرار گرفتن آنها در ورودی بازار به جهت سهولت دسترسی مشتریان به این راستهها بوده است. تیمچههای ظروف و بلور و بازارچههای پارچه و منسوجات گرانقیمت از پرمخاطبترین و پُررفتوآمدترین محلههای بازار به شمار میروند.
کاروانسرای ملک
سفری به کاروانسراهای تاریخی رشت
به سبب رونق تجارت ابریشم گیلان از دوران صفویه به بعد، رشت به عنوان مرکز ثقل تجارت و بازرگانی ایران بوده و وجود کاروانسراهای بزرگ با دروازههای چوبی و آهنین و محوطههای وسیع انبار کالا، حکایتگر گذشته پررونق تجاری در این شهر بارانی است.
یکی از ویژگیهای مهم معماری کاروانسراهای رشت، تزئینات آن است. در محوطه داخل سراها، به علت تجاری بودن آن، تزئینات کمتری دیده و توجه معماران بیشتر به ترکیب فضاها و تزئینات سر درها معطوف بوده است. نقوش سردرها تقریباََ یکسان است و از جمله آنها میتوان به نقشهای چندپره کوچک در اطراف یک کادر اشاره کرد.
کاروانسرای محتشم
از کاروانسراهایی که از دوران گذشته در رشت وجود داشته و برخی از آنان هنوز نیز پابرجاست میتوان به کاروانسراهای سعادت، طاقی بزرگ، طاقی کوچک، ملک، چینیچیان، گلشن و محتشم اشاره کرد.
قصه رشت، به همین بازار و کاروانسراها و بنای تاریخی محدودی که گفتیم خلاصه نمیشود. رشت را باید کوچه به کوچه گشت. رشت را باید خیابان به خیابان نگریست. باید سر به هوا بود توی رشت تا بناهای تاریخی، کوچههای با اصالت و بارانِ نقرهایاش را چشید. باید رشت را نفس کشید.
حقی که از رشت بر گردن ماست
اما با همه این اصالت و زیباییها، هستند خاطراتی که در حال فراموشیاند. عمارتهایی که جایشان را به ساختمانهای عریض و طویل دادهاند و کوچههایی که به خیابانهای پر از آپارتمان تبدیل شدهاند. منکر این قضیه نیستیم که برای توسعه شهری و شهرسازی مدرن باید برخی از ساختمانهای کهنه را نو کرد اما برخی کملطفیها (نمیخواهم بگویم بیتدبیریها!) منجر به این شده که نسبت به عمارتها، کاروانسراها، سرای مسافر یا همان مهمانخانههای قدیمی که از روزگارانی بسیار دور هنوز سروقامتانه در رشت خودنمایی میکنند، بدون هیچ توجهی به حال خود رها شدهاند تا کم کم از بین رفته و مجبور به تغییر کاربری آن شوند و در نهایت این عمارتهای تاریخی را تخریب کنند.
متأسفانه برخی از این عمارتها و ساختمانهای قدیمی بر اثر ناملایمتیها و رها شدنها چهره درهمی به خود گرفتهاند و این دلگیری ظاهر منجر میشود تا رشت نیز دلش به حال این ظاهر دردمند بسوزد و دلگیر شود. و در نهایت منجر به زشت شدن چهره شهری خواهد شد که روزانه مسافران زیادی از آنجا گذر میکنند.
قطعاََ شهری همچون رشت که همواره بخشنده و دلربا بوده و از جای جای ایران زمین برای چند روز نفس کشیدن در این شهرِ زیبا به آن سفر میکنند، حقی بر گرده رشتوندان و مسؤولانش دارد. حفاظت و حراست و نگهداری از آثار کهن، عمارتها و بافت قدیمی شهری که خود یک نوع جاذبه گردشگری و امانتی تاریخی است، تنها اقدامی کوچک در پاسخ به بخشندگی این شهرِ بهشتی است.
پایان پیام/۸۴۰۰۷