روایت یک مهمانی ویژه در محضر رهبری
اگر من به عنوان یک خانم امروز این فرصت را پیدا کردم که در مقابل رهبر انقلاب، مسئولان و مردمی که در حسینیه امام خمینی (ره) حضور دارند و مردمی که از طریق رسانهها برنامه را تماشا میکنند، در چنین سطحی حضور پیدا کنم، حتما به برکت انقلاب اسلامی و خونهای مطهر شهداست.
فارس پلاس؛ خط رهبری – صبح چهارشنبه ۲۹ مردادماه ۱۴۰۲، پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت در حسینیه امام خمینی (ره) با رهبر انقلاب دیدار کردند. این دیدار به صورت زنده از صدا وسیما پخش شد. انتخاب مجری خانم برای این دیدار، حضور خانوادههای شهدا از جمله خانواده شهدای دفاع مقدس، مدافعان حرم و شهدای امنیت و حضور بیش از پیش خانم ها، این دیدار را متفاوت تر از گذشته کرده بود.
انتخاب مجری خانم برای دیداری با موضوع دفاع مقدس و با حضور شرکت کنندگان آقا و خانم کم سابقه بود.
برای روایت زوایای مختلف این برنامه و فرامتن آن به سراغ خانم "فضه سادات حسینی" مجری و گوینده خبر رفتیم که مجریگری این برنامه را برعهده داشتند. از ایشان خواستیم تا از نحوه انتخابشان، خصوصیات و فضای برنامه، فضای معنوی و عاطفی حاکم بر این برنامه و… برایمان بگویند.
*******
چه موقع اطلاع پیدا کردید به عنوان مجری برنامهی دیدار فعالان دفاع مقدس با رهبر انقلاب انتخاب شدهاید؟ چه کسی با شما تماس گرفت و اجرای برنامه را هماهنگ کرد؟
فضه سادات حسینی: هفته گذشته بود که آقای دکتر جعفری از بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس با من تماس گرفتند و گفتند که برای این دیدار انتخاب شدهام. این حضور قطعا برای من باعث افتخار بود و به ایشان گفتم من حتما دوست دارم باشم اما به دلیل شرایطی که ما در کار خبر داریم باید حتما هماهنگی صورت بگیرد که آن نامهنگاریها و هماهنگیها انجام شد و ما یکی دو جلسه خدمت سردار کارگر بودیم و هماهنگیها انجام میشد تا اینکه که الحمدلله افتخار این را داشتم که در محضر رهبر عزیزمان اجرا کنم.
فضای این دیدار مربوط به دفاع مقدس و موضوع جنگ بود. به نظرتان اجرای یک خانم در چنین فضایی چه خصوصیت و ویژگیای میتواند داشته باشد؟
فضه سادات حسینی: برای اولین بار بود که این اتفاق میافتاد. حتی یکی دو نفر از دوستان که من را قبل از شروع برنامه دیدند فکر کردند احتمالا دیدار فقط زنانه است که مجری خانم برای این دیدار انتخاب شده است. پرسیدند که این دیدار فقط برای خانمهاست؟ گفتم نه اتفاقا خانمها و آقایان ۵۰، ۵۰ هستند. یعنی امسال سهم حضور خانمها در این دیدار بیشتر شده ولی آقایان هم در دیدار حضور دارند.
این افتخاری بود که نصیب من شد تا بتوانم در چنین جلسهای اجرا کنم. امسال بحث حضور زنان و نقششان در دفاع مقدس را دوستان بنیاد حفظ آثار میخواستند پررنگتر بپردازند. اگر شما صحبتهای حضرت آقا را دقیق شنیده یا خوانده باشید، ایشان بارها بر نقش زنان در دفاع مقدس تاکید کرده اند و دوباره از کتاب «حوض خون» اسم آوردند و نقش زنان در پشت جبههها را مجددا بیان کردند. در همهی این سالها همین سرداران بزرگواری که از فرماندهان دفاع مقدس بوده اند و هنوز هم در رده های بالای نیروهای مسلح هستند و یا بسیاری بزرگان و مسئولان دیگر، وقتی با هرکدامشان صحبت میکنید خودشان را مدیون همسرانشان و فداکاریها و صبوریهایشان میدانند. این نشان میدهد که زنان در همهی این سالها چه به عنوان همسر، چه به عنوان مادر، همسرانشان را، فرزندانشان را تشجیع میکردند و آنها را راهی جبهه میکردند؛ محیط خانه را امن میکردند تا آنها با خیال راحت بروند، دفاع بکنند و بجنگند و از این طرف خودشان نقشهایی را پشت جبههها ایفا میکردند، چه به عنوان پرستار، چه به عنوان امدادگر، چه زنانی که لباسهای رزمندگان را میشستند، زنانی که خیاطی میکردند، کمپوت درست میکردند، خوراکیهای رزمندهها را آماده میکردند، ملحفه و لباس برای آنها میدوختند و … همهی اینها نشان میدهد که چقدر زنها حضورشان در دفاع مقدس پررنگ بوده و خب شاید در این سالها آنطور که باید به آن پرداخته نشده و بیشتر وجههی مردانهی جنگ بیان شده است. یک اتفاق خیلی خوب این مراسم هم این بود که فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس با همسرانشان دعوت شده بودند تا ارج نهاده شود بر همه صبوری ها و ایثارهایشان.
به من گفته بودند اول صحبتت خودت را معرفی کن ولی چون مقدمه طولانی شد من معرفی نکردم. آخر صحبت گفتم، هم خدمت حضرت آقا اسمم را بگویم (با اینکه ایشان قاعدتا میشناسند) هم اینکه خواستم این را یادآوری بکنم، اگر من به عنوان یک خانم امروز این فرصت را پیدا کردم که در مقابل رهبر انقلاب، مسئولان و مردمی که در حسینیه امام خمینی (ره) حضور دارند، و مردمی که از طریق رسانهها برنامه را تماشا میکنند، در چنین سطحی حضور پیدا کنم، حتما به برکت انقلاب اسلامی و خونهای مطهر شهداست. انقلاب اسلامی هم که به چهل و چند سالگی خود رسیده، حتما به خاطر ایثار و فداکاری شهدا و خانوادههایشان و ایثارگران بوده است. من این را وظیفهی خودم میدانستم که تاکید کنم این فرصت پیش از انقلاب، هرگز برای هیچ زنی فراهم نبوده است. یعنی حضور زنان نهایتا در عرصهی رسانه و سینما و هنر و تلویزیون فقط در حد همان شوهای مبتذل تلویزیونی بوده که ایکاش همان هم نبود. اگر من میتوانم اخبار بگویم، میتوانم در چنین سطحی اجرا کنم، فقط و فقط به برکت انقلاب اسلامی است. خود من همیشه دلم میخواست و مترصد فرصتی بودم تا این نکته را بگویم و از آن قدردانی کنم. من که در مدرسه و دانشگاه دولتی درس خواندهام، در همین نظام کار میکنم، آبرویی اگر دارم، شهرتی اگر دارم، قطعا همهاش به برکت همین نظام و انقلاب است و امیدوارم تا پایان جانم پای همین نظام و انقلاب باشم و جانم را برای همین نظام و انقلاب بدهم. همهی امید و آرزوی من همین است. امیدوارم که لایق آن باشم.
دربارهی محتوای اجرا و مطالبی که بیان کردید از طرف دفتر رهبری یا مجموعهی حفظ و نشر آثار دفاع مقدس با شما هماهنگی خاصی شد؟
فضه سادات حسینی: بله ما با سردار کارگر جلساتی داشتیم. به من کلیات را گفتند اما اینکه بخواهند در جزئیاتش ورود کنند، اینکه من چه میخواهم بگویم، نه واقعا. دست من را باز گذاشتند. صحبتهای ما فقط بحث مدیریت زمان بود و محتواهای سخنرانی ها و رزومه های سخنرانان و اطلاعاتی که لازم بود راجع به فضای حسینیه، زمان جلسه، مهمانهایی که در حسینیه هستند، مهمانهایی که از طریق فضای مجازی و از طریق رادیو تلویزیون دارند برنامه را دنبال میکنند واینکه چه سالهایی این برنامه برگزار شده و به چه صورت بوده و امسال با چه هدفی تغییر کرده و … داشته باشم که همه اینها به صورت دقیق در اختیار من قرار داده شد.
برای اجرای مطلوب در این دیدار و در محضر رهبر انقلاب چه کارهای مقدماتیای کردید؟ از جهت آماده کردن محتوای اجرا و…
فضه سادات حسینی: من الحمدلله توفیق داشتم سال 97 برای رونمایی از کتاب «فرنگیس» آمده بودیم دفتر نشر حضرت آقا. در آن جلسه همکاران دیگر هم بودند. بعد از جلسه توفیق شد نماز را رفتیم خدمت حضرت آقا و دقایق کوتاهی ایشان را دیدیم که آن دیدار رسانهای هم شد. بعد از آن هم ۱۷ مرداد ماه سال ۹۸ بهمناسبت روز خبرنگار همکاران معاونت سیاسی و مدیران و تعدادی از گویندهها مشرف شدیم محضر آقا. بعد از آن توفیق داشتم در جشن فرشتهها اجرای دیدار را بر عهده بگیرم که آن فضا خیلی شیرین بود و با توجه به مدل خود جشن فرشتهها حس و حال بسیار خوب و عجیبی داشت. بعد از آن دیگر فرصتی پیش نیامده بود و من توفیق نداشتم تا این دیدار که الحمدلله سعادت پیدا کردم و خب با توجه به اهمیت برنامه و اینکه برای اولین بار به این صورت این اتفاق می افتاد، قطعا حساسیتش برای من خیلی بیشتر بود و خودم هم میدانستم چه رسالت و مسئولیت سنگینی بر عهدهی من گذاشته شده، لذا میخواستم طوری باشد که هم قدردان این فرصتی که به من داده شده باشم و هم به بهترین شکل این ماموریت را اجرا بکنم و هم انشاالله خطشکن باشم برای همکاران دیگر بهخصوص خانمها که قرار است در این مسیر قرار بگیرند. پیش از این هم تجربه چنین خط شکنی را داشتم، وقتی که بعنوان اولین خانم در قالب اجرای برنامه ملازمان حرم در استودیوی حرم مطهر حرم رضا (ع) با مادر شهید مدافع حرم شهید قاسمی دانا گفتگو کردم و بعد از آن الحمدلله به لطف امام رضا جان، راه برای بقیه همکاران خانم باز شد.
سوال دیگری که از شما داشتم این بود که آیا اجرا در محضر آقا مخصوصا با تنوع برنامههایی مثل چندین سخنرانی، اجرای سرود و مداحی و… برای شما سخت و چالشآفرین نبود؟ چقدر استرس داشتید؟
فضه سادات حسینی: فکر کردم خیلی رسالت سنگینی است به همین خاطر برای من خیلی کار پر استرسی بود اگرچه سعی کردم در اجرا مشخص نباشد و خودم و فضا را مدیریت کنم که الحمدلله خوب بود ولی حتما برای من جزء سنگینترین اجراها بود. به خاطر اینکه در محضر حضرت آقا علیرغم آرامش و حس و حالِ خوب و نشاطی که هست، با توجه به اوج دانش ادبیات و تخصص ایشان در زمینه سخنرانی و سخنوری، و بسیار اهل مطالعه بودنشان، استخدام کلمات و جملهبندیها و ادبیات صحیح و مناسب، در محضر ایشان کار بسیار سختی است؛ حالا غیر از جایگاه رهبری و ابهتی که ایشان دارند. بعلاوه خیلی سعی کردم که برای استخدام کلماتم مدیریت زمان هم داشته باشم و حتی کلمه ای اضافی به کار نبرم تا زمان ارزشمند ایشان بخصوص، و مخاطبان را هدر ندهم. حالا نمیدانم چقدر از عهدهی آن برآمدم ولی تمام تلاشم را کردم.
استرسش از این بابت است که یک رسالت بزرگ را روی دوش خودت احساس میکنی، میدانی که میلیونها چشم نشسته و تو را میبیند. اینکه یک خانم محجبهی چادری آمده در این سطح اجرا میکند و اینکه باید خیلی مراقب باشی هم به خاطر آن سختیهای کاری که اجرا در مقابل حضرت آقا دارد و اشاره کردم، هم به خاطر اینکه اولین باری است که چنین اتفاقی افتاده و به یک خانم اینچنین فرصتی را دادهاند برای اجرا در چنین برنامهای. باید طوری اجرا میکردم که راه برای بقیه باز شود. علاوه براین باید مراقب می بودم سخنرانها هم طبق قراری که با هم گذاشته بودم زمان را رعایت کنند تا همه چیز در بهترین حالت ممکن پیش برود به فضل خدا.
این دیدار از حیث شرکتکنندگان تنوع و تکثر خیلی زیادی داشت. کمی دربارهی اقشار و افراد مختلفی که با آقا دیدار کردند بگویید.
فضه سادات حسینی: سردار کارگر گزارش کاملش را در جلسه دادند. توضیحی که به من دادند و آن چیزی که از جلسه در خاطرم مانده این است که پیشکسوتان عرصهی ایثار و شهادت بودند و همسرانشان، همچنین هنرمندان، مداحان، خانواده های شهدا، یکسری از مسئولان و تاکید هم این بود که ترجیحا کسانی که تا به حال دعوت نشدهاند و نتوانستهاند خدمت حضرت آقا برسند شرکت کنند. مثلا یک همسر شهیدی بودند که همسرشان سال ۹۶ شهید شده بود و تا الان اصلا دیدار حضرت آقا نیامده بودند؛ یعنی شهید مدافع حرمی که ۶ سال است شهید شدهاند و همسرشان در هیچکدام از دیدارهای حضرت آقا نیامده بودند. خب راویان دفاع مقدس و نویسندگان و شاعران و محققان حوزه ایثار و شهادت هم بودند. خیلی متنوع بود و از همهی ایران هم آمده بودند. یکسری مهمانهای ویژه هم امسال بود که یک تعدادیشان ردیف اول نشسته بودند و آن هم خانوادهی شهدای امنیت بودند که بعضی از آنها هنوز سالگرد شهیدشان نشده؛ شهدای اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱. من الان مادر شهید اجاقی و مادر شهید عجمیان در ذهنم مانده. یک دختر شهید دیگری بود که بعد جلسه با ما در دیدار خصوصی حضرت آقا آمدند، از همین شهدای امنیت سال گذشته که ۱۲ مهر سالگرد شهادتشان است، شهید پوریا احمدی و خب اینها مهمانهای خیلی ویژه مراسم بودند.
کمی از حال و هوای معنوی و عاطفی جلسه با وجود حضور خانوادههای شهدا و رزمندگان برایمان بگویید. فضای جلسه چطور بود؟
فضه سادات حسینی: من فرزندان خیلی از شهدای شاخص را هم که میشناختم در جلسه دیدم، چه شهدای مدافع حرم امثال علیِ شهید حججی و نهال قاضی خانی که حالا برای خودش خانمی شده بود یا فرزندان فرماندهان شهید دفاع مقدس، از جمله فرزند سردار شهید حاج ابراهیم همت یا احسان باکری فرزند شهید حمید باکری. به نظر من به خاطر حضور خانوادهی شهدا چه پدر و مادر، چه همسر، چه خواهر و برادر یا فرزند عزیز شهید، حتما شهید عنایت ویژهای به این مراسم میکند. حالا غیر از وجود حضرت آقا و بزرگواران دیگری که در جلسه حضور داشتند، حتما حضور خانوادهی شهدا باعث میشود که ارواح مطهر شهدا در این محفل نورانی حضور پررنگتری داشته باشند و این معنویت را با تمام وجود میشد حس کرد. همه اینها علاوه بر آن دکور قشنگ دفاع مقدسی است که زده شده بود، یا آیه "فتح" یست که نوشته شده بود. وجود بچه های پاک و معصومی هم که در چلسه بودند، چه آنهایی که شعر خواندند چه فرزندان شهدا همهی اینها به این حس و حال معنوی مراسم کمک کرد. مداحی حماسی آقای حسین طاهری هم که خیلی حس خوبی به جمعیت حاضر داده بود.
نکتهای از جلسه و یا پس از اتمام جلسه بود که برای شما خیلی شیرین و جذاب بوده باشد و بخواهید آن را بگویید؟
فضه سادات حسینی: من پیشتر توفیق داشتم در شبهای خاطرهگویی هم مهمان حضرت آقا باشم،در برخی دیدارهای دیگر هم حاضر بوده ام الحمدلله، اغلب مواقع در روضه های حضرت آقا در حسینیه هم شرکت میکنم. کلا در محضر حضرت آقا بودن چون نایب امام زمان (عج) هستند برای همه پر از نور و برکت است و من به شخصه هر وقت میروم تا مدتها این انرژی را با خودم دارم و دعا میکنم تا تمام نشده دوباره قسمت من بشود. اینها اغراق نیست و همهاش حرف و اعتقاد من است.
من هر موقعی که دیدار دعوت شده ام رفته ام برای اینکه ایشان را از نزدیک ببینم و انرژی بگیرم. همیشه از فرصت روضهها استفاده کردم اما امسال به خاطر بیماری و اینکه بستری بودم نتوانسته بودم در روضههای آقا شرکت کنم و خیلی دلم شکسته بود و نمیدانستم اینقدر زود صدای من را میشنوند و این مدلی میطلبند! رفتم برای اینکه ایشان را از نزدیک ببینم و از نورانیت ایشان برای ادامهی مسیر سخت پیشِ رویم انرژی بگیرم. الحمدلله انگشتر متبرک ایشان را هم دریافت کردم، خیلی به من لطف کردند.
الحمدلله این دیدار روزی من شد. خیلی این حضور و این دعاها برای من ارزشمند است و مطمئنم که حتما دعای ایشان و دعای شهدا به همهی کسانی که در این جلسه بودند میرسد. انشالله این آرزو برای هرکسی که چنین آرزویی دارد، بهزودی زود محقق شود. من همه عزیزانم و کسانی که التماس دعا داشتند را یاد کردم.
شما قبلا هم سابقهی فعالیتهایی در زمینهی ترویج فرهنگ دفاع مقدس و جبههی مقاومت و مدافعان حرم و… را داشتهاید. به نظرتان برای آشنایی بیشتر نوجوانان و جوانان با ذخایر فرهنگیِ دفاع مقدس بیشتر روی چه مولفهها و موضوعاتی باید کار کرد؟
فضه سادات حسینی: به نظر من باید اینقدر خوراک های مختلف آماده شود و در دسترس باشد که کسی جا نماند. ببینید شما فقط کافیست که در پایگاه Khamenei.ir یک جستجو کنید. ببینید آقا در بحث ثبت و ضبط خاطرات خانواده شهدا، همسرانشان و پدر و مادرهایشان چقدر تاکید دارند. بارها تاکید کرده اند و حتی گفتهاند که اگر ننویسید برایتان مینویسند و این بخش مهمی از تاریخ است که باید ثبت و ضبط بشود. قبلا فقط دفاع مقدس بوده و حالا این سالها بحث شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت و … هم اضافه شده و لازم است که همهی ما در این موضوع در حد توانمان نقش داشته باشیم. من توانستهام اجرا بکنم، الحمدلله لطف خدا بوده، عنایت شهدا بوده که به من این اذن را دادهاند. شاید کارهای دیگری هم بشود کرد. الان الحمدلله دارد برای سلیقههای مختلف کارهای مختلفی آماده میشود ولی هم باید در حد بسیار زیاد آماده شود و هم به درستی برسد به دست مخاطب. یعنی باید اینقدر همه جا تزریق شود که مخاطبی نباشد که به دستش نرسد. شما ببینید همین خاطرهای که یک راوی در این دیدار مطرح کرد و حضرت آقا آن خاطره را مجددا اشاره کردند و مورد تاکید قرار دادند، اثرگذاری جریانی مثل راهیان نور را نشان میدهد. ببینید با این همه اردوهای راهیان نوری که دارد برگزار میشود باز هم خیلیها هستند که به آن نمیرسند. اصلا ممکن است خبردار نشوند! باید اردو را برایشان آورد اینجا. یعنی اینقدر همه جا از جمله در مساجد و مدارس و دانشگاهها، مراسمها شبهای خاطره و خاطرهگوییها و روایتگریها برگزار شود که به همه مخاطبان برسد. برای سلیقه های دیگر هم باید سایر خوراکها از جمله کتاب، فیلم، سریال، مستند، پادکست، موشن گرافی و… آماده شود به طوری که هیچکس نباشد که ندیده باشد و نشنیده باشد. البته اگر کسی وارد این عرصه شود قطعا نمکگیر میشود و ان شاءالله در همین مسیر هم می ماند. من از کودکی در فضای جبهه و جنگ بوده ام، چه در فضای خانواده چه دوستان پدر و هم کلاسی هایم. یادم هست همیشه نمایشگاههای هفته دفاع مقدس را هم خانوادگی می رفتیم و برایم خیلی جذاب بود. من هنوز مدیون اولین کتابهایی هستم که در نوجوانی از شهدا خوانده ام «نیمه پنهان ماه» شهید همت اولین کتابی بود که من در این زمینه در سن راهنمایی خواندم و بعدها همه کتابهای روایت فتح مثل «نیمه پنهان ماه»، «به مجنون گفتم زنده بمان»، «اینک شوکران»، «از آسمان» و… همهی اینها را خوانده ام و با تمام وجودم آن زندگی کرده ام و آرام آرام جلو آمده ام و بزرگ شده ام. فیلم دیدم، کتاب خواندم، با همسران و فرزندان شهدا زندگی کرده ام. کنار اینها بودن برکت و سرمایهی زندگی من شده است الحمدلله. به نظر من که نوجوانیام با نام همین قهرمانها گذشته، به نظرم لازم است هر چقدر میشود این مطالب و معارف در اختیار نوجوانها قرار بگیرد. یکی با کتاب حالش خوب میشود، یکی فیلم میبیند، یکی مستند میبیند، یکی سریال میبیند و … اینقدر باید متنوع باشد و همه جا بهخصوص در فضای مجازی در اختیار مخاطبان بویژه نوجوانان قرار گیرد.
من چند ماه پیش توفیق داشتم از نمایشگاهی که زحمت دوستان دفتر نشر حضرت آقا زحمتش را کشیده بودند بازدید کردم. نمایشگاه «در لباس سربازی» که در باغ موزهی دفاع مقدس برپا شده و انشاءالله قرار است عمومی شود. خب ببینید این فضاها اینقدر باید گسترش پیدا بکند که به اطلاع همه برسد. الان دفتر نشر حضرت آقا هم یک بخش و صفحه ویژه برای ترویج فرهنگ دفاع مقدس دارد با نام خامنه ای دفاع مقدس. همه مسئولان و خانوادهها باید اهتمام داشته باشند. الان هفتهی دفاع مقدس پیشروست و فرصت بسیار خوبی است. از فرصت فضای مجازی که بیشترین مراجعه نوجوانها و جوانها را این روزها به خود اختصاص داده، نباید غافل شد تا کسی نباشد که این مطالب به او نرسیده باشد و بگوید من ندیدم، نخواندم یا نمیدانستم. باید عذر و بهانه را از همه گرفت. الان که دشمن همه جوره دارد با جنگ ترکیبی و شناختی به ما حمله میکند، ما هم باید با تولید محتواهای درست و دقیق و متکثر مراقب مخاطبانمان باشیم. این سرمایه ها و گنجینه ها بخصوص پدران و مادران شهدا دارند از دست ما می رود، باید بجنبیم که زمانمان کم است.
پایان پیام/.