ماجرای خواهرخواندگی دزفول و سعده در گفتوگو با نویسنده «دزفول، پایتخت مقاومت»
مسؤولان شهر سعده یمن، سال گذشته در سفر به دزفول، با امضای تفاهمنامهای این 2 شهر را خواهرخوانده اعلام کردند و این اتفاق از آن جهت افتاد که مقاومت مردم هر 2 شهر در جنگهای متفاوت، شبیه هم بود، چند سال پیش هم همین اتفاق برای دزفول و شهر سور لبنان افتاد.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- تسنیم نوشت: چهارم خردادماه مصادف است با روزی که در تقویم کشور ما با عنوان مقاومت تاریخی مردم یک شهر کشورمان در مقابل دشمن متجاوز ثبت شده است. مقاومتی بینظیر و باورنکردنی که مردم دزفول در سال 66 از خود نشان دادند و زیر موشکباران و بمباران صدام این شهر را تخلیه نکردند تا این شهر بماند. ماجرای مقاومت تاریخی مردم دزفول ماجرای مهمی است که باید بیشتر از پیش درباره آن گفت و مردم کشورمان باید درباره تاریخ پر افتخار این خطه از کشور عزیزمان بیشتر بدانند.
اخیراً پویش کتابخوانی از کتاب «دزفول پایتخت مقاومت» برگزار شده است که تا پایان خرداد هم ادامه دارد. درباره این کتاب با نویسندهاش یعنی عبدالرضا سالمینژاد گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
*آقای سالمینژاد درباره کتاب «دزفول پایتخت مقاومت» توضیح میدهید که چه محتوایی دارد؟
-این کتاب قبلاً توسط نشر نیلوفران چاپ شده بود اما امسال به مناسبت 4 خرداد که در تقویم جمهوری اسلامی با عنوان روز دزفول و روز مقاومت ثبت شده است، توسط نشر آوان جنوب منتشر شد. ماجرایش هم این است که بنیاد 4 خرداد تصمیم گرفت از این کتاب که نسبت به کتابهای دیگر من درباره دزفول کلیت بیشتری دارد، مسابقهای بگذارد.
* این کتاب شما با دیگر کتابهایتان درباره دزفول چه تفاوتی دارد؟
-من بیش از 15 عنوان کتاب درباره مقاومت مردم دزفول نوشتهام اما این کتاب این ویژگی را دارد که اولاً پایهاش پژوهش است و در کتابهای دیگر از روایت و خاطره و داستان هم بهره بردهام. از سوی دیگر شیوه ارائه مطالب در کتاب به صورت برشهای تاریخی است و بیش از 200 مطلب را روایت کرده که گویای بخشی از مقاومت مردم یا رزمندگان در این شهر است.
*چرا اسم کتاب دزفول، پایتخت مقاومت است؟
-چون دزفول در 4 خرداد سال 66 از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان شهر نمونه مقاومت معرفی شد و لوحی هم به مردم این شهر داده شد که این لوح را در یکی از میادین شهر نصب کردند و این لوح زرین در موزه شهر دزفول نگه داری میشود.
*چرا این شهر به عنوان پایتخت مقاومت انتخاب شد؟
-چون در مقابل اشغالگری مقاومت کرد. این شهر در مقابل اراده دشمن برای اشغالگریاش که میخواست با بمباران و موشک باران هوایی این شهر را تصرف کند تا نمونهای باشد برای شکستن روحیه مردم دیگر شهرها، ایستاد و چون دشمن به خاطر مقاومت مردم دزفول به این هدف نرسید، این شهر به عنوان یک شهر نمونه در مقاومت انتخاب شد.
*این 200 برش و ماجرای تاریخی که در کتاب آمده و شما از آن یاد کردید به چه صورت در کتاب آمدهاند؟
-درست است که این کتاب برشهای تاریخی از ماجرای شهر دزفول است اما یک روند را طی میکند. این روند روزشمار است و این نخ تسبیح که وقایع کتاب را به هم مربوط کرده است تاریخ وقوعشان است. من از قبل از پیروزی انقلاب با شیب تندی نقش مردم دزفول را بررسی کردم و وقتی به دوران دفاع مقدس رسیدم با شیب آرامی وقایع دزفول را روز به روز یا ماه به ماه بسته به نوع هر حادثه مطرح و بیان کردم و تا روز آخر مقاومت این سیر تاریخی ادامه پیدا میکند و کتاب با آمار شهدای دزفول و خواهر خواندگی این شهر به پایان میرسد. این شهر هم با صور لبنان و هم با صعده یمن خواهر خوانده شده است.
*درباره ماجرای خواهرخواندگی دزفول با این دو شهر بیشتر توضیح میدهید؟
-شهرهای متعددی در همه کشورها با هم خواهر خوانده شدهاند؛ مثل اصفهان با پاریس. این رسم است که گاهی دو دولت تصمیم میگیرند دو شهر را که ویژگیهای متعدد مشترک یا مراودات فرهنگی اقتصادی یا تاریخی با هم دارند، به عنوان خواهر خوانده اعلام کنند. مثلاً مسئولان شهر صعده یمن سال گذشته به دزفول آمدند و تفاهم نامهای نوشته شد و چون شکل مقاومت مردم صعده یمن شبیه مردم دزفول بود، خواهر خوانده شدند. چند سال پیش هم همین اتفاق برای دزفول درباره شهر صور لبنان افتاد.
*یعنی میزان مقاومت مردم دزفول به اندازهای بوده که به عنوان الگوی دیگر شهرها شده است؟
-مقاومت این دو شهر به هم شبیه است. خواهر خواندگی یک رسم متداول بین همه کشورها است. مثلاً بعضی شهرهای ایتالیا با فرانسه خواهر خوانده هستند. در ایران، تهران با چند شهر دنیا خواهر خوانده است. منتها در خواهرخواندگی دیگر شهرها سبقه تاریخی و اجتماعی و فرهنگی مطرح است اما اینجا علاوه بر آنها مقاومت دربرابر دشمن متجاوز باعث شده، این شهر را انتخاب کنند. مقاومت مردم در مقابل دشمن خارجی چه در صور و چه صعده و چه در دزفول با هم شبیه است و من پایان این کتاب به این مطلب اختصاص دادم.
*شما در میان صحبتهایتان اشاره کردید به نوشتن 15 کتاب درباره مقاومت مردم دزفول. چرا این تعداد کتاب را نوشتید؟ در آن زمان در دزفول بودید و ماجرای مقاومت مردم را از نزدیک دیدید؟
-خودم با افتخار دزفولی هستم. هر چند، چند سالی است که تهران زندگی میکنم اما در زمان جنگ آنجا بودم. خانوادهام هم آنجا بود و در موشک باران و بمباران بین مردم بودیم و آن روزها را درک کردم. چون شهر دزفول شهر دور افتادهای است و رسانه در اختیار ندارد وبه آن پرداخته نمیشود من این وظیفه را حس کردم که بیایم و کتاب بنویسم و این کتابها بعضی برای تمایلات شخصی خودم بود و بعضی هم به سفارش بعضی ارگانها که علاقه مند به موضوع دزفول بودند. درمجموع کتابهای متعددی نوشتم که بیش از 15 عنوان است.
* برای این کتاب پویش مطالعاتی در نظر گرفته شده و مسابقه گذاشته شده است. به نظرتان خواندن این کتاب توسط عموم مردم چه اهمیت و در عین حال چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
-مسابقه بیشتر برای خواندن کتاب به مردم انگیزه میدهد. مسابقات فرهنگی ماموریتشان این است که تمایل و انگیزهای در مردم برای مطالعه ایجاد کند. چه به خاطر اسم کتاب و چه به خاطر جایزه بالاخره مخاطب کتاب را تهیه کند و آن را بخواند. این کتاب نقشش این است که وقتی میخواهیم مقاومت شهرمان را به مردم ایران معرفی کنیم یک راهش این است که با کتاب این کار را انجام دهیم. اگر کتاب همین طوری روی پیشخوان قرار بگیرد در کنار هزاران کتاب دیگری که الان در نمایشگاه کتاب است، ممکن است خیلی دیده نشود. ولی وقتی کتابی از طریق پویش مطالعاتی یا مسابقه کتابخوانی برجسته میشود، توجهها به آن بیشتر میشود و در خواننده رغبت بیشتری ایجاد میکند.
*شما مدیر نشر نیلوفران هم هستید، آیا کتاب جدید دیگری هم در این باره دارید که فکر میکنید پرمخاطب شود؟
-«دزفول پایتخت مقاومت» را پیش از این نشر نیلوفران به سفارش بنیاد 4 خرداد منتشر کرده بود و الآن آوان جنوب آن را منتشر کرده است. کتاب دیگری داریم با عنوان شبیشه که اولین رمان عاشقانهای است که شهید سلیمانی هم در آن نقش دارد. یعنی شهید سلیمانی باعث ازدواج دو نفر از شبیشه میشود. این کتاب درباره مردم دزفول و سیل سالهای اخیر است که توسط نویسنده خوب کشورمان خسرو مرادی نوشته شده است و تا کنون استقبال خوبی از آن شده است.
پایان پیام/ت