ماجرای دیداری که «گردمیران» را صنعتیترین روستای غرب کشور کرد
همه چیز از دیدار با رهبر معظم انقلاب شروع شد، فریدهخانم توصیه رهبری را به خوبی جامه عمل پوشاند و با ایجاد و توسعه کارگاههایی تولیدی، الگویی برای جوانان روستا شد و با گسترش صنعت و تولید، «گردمیران» به صنعتیترین روستای غرب کشور تبدیل شد.
خبرگزاری فارس استان کردستان/شیرین مرادی؛ روز از نیمه گذشته است که مسیر 88 کیلومتری سنندج به روستای گردمیران از توابع شهرستان دهگلان را در پیش میگیریم تقریبا 15 و 40 ساعت به ورودی روستا میرسیم روستایی که از همان ورودی وجود واحدهای صنعتی و تولیدی کوچک و بزرگ آهنگ خوش تولید گوشها را مینواخت..
اولین مقصدمان واحد تولیدی جوراببافی بود واحدی که توسط شیرزن کرد روستازاده با اعتباری کمتر از 10 میلیون تومان از محل تسهیلات کمیته امداد ایجاد شده و در کنار اشتغالزایی خانوادگی برای پسران فریده خانم، دست چند جوان دیگر را در روستا بند کرده است.
قصه زندگی فریده خانم از روزی شروع شد که به عنوان عروس آقای کرمی از روستای زادگاهش سنگ سفید به گردمیران آمد تا در کنار همسری، مادری دلسوز برای فرزندان مردی باشد که او را به همسری اختیار کرده بود همان سالهای اول با همراهی همسرش، دخترهایش را سامان داد و هر کدام به سراغ بخت و اقبال خود رفتند.
قصه زندگی فریده خانم از روزی شروع شد که به عنوان عروس آقای کرمی از روستای زادگاهش سنگ سفید به گردمیران آمد
همسرش در میان ناباوریها درست زمانی که چند کودک قد و نیم قد از او برایش به یادگار مانده بود دار فانی را وداع گفت و فریده ماند با یک زندگی که باید به تنهایی جور سختیهایش را میکشید.
همه چیز خوب پیش میرفت، اردشیر دانشگاه پیام نور قبول شد بود و راهی شهر شد همه تلاشم را میکردم بچههایم کم و کسری نداشته باشند شبانهروز روی زمین کشاورزی کار میکردم حتی دوست داشتم شبها هم در مزرعه بماند روزها از پس هم میگذشت دخترها را راهی خانه بخت کردم.
اردشیر در کنار درس و تحصیل در کارخانه نساجی در ساوه مشغول به کار شده بود، بالاخره بعد از دو سال تصمیم گرفت بقای دانشگاه را به لقایش ببخشد هرچه اصرار کردم فایده نداشت میگفت مادر جان درس هم که بخوانم بالاخره همین کار را دنبال میکنم پس بهتر است به کارم بچسبم و بیدغدغه کمک حال زندگیمان باشم.
اردشیر قید دانشگاه را برای همیشه زد، پیشرفت خوبی در کار داشت تا جایکه مسوول واحد شده بود دو پسر دیگرم هم بعد از اتمام سربازی هردو در ساوه به برادرش پیوستند و در همان واحد تولیدی مشغول به کار شدند.
همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه پسرها تنهایی من را بهانه کردند و ساز برگشت به روستا را کوک کردند و بالاخره زور آنها بر نارضایتیهای من غلبه کرد و راهی روستا شدند.
خیلی نگران بودم، آخر در روستا کاری جز کشاورزی و دامداری نبود ما هم که اراضی و دام زیادی نداشتیم بارها از آنها خواستم بهتر است کارشان را در ساوه ادامه بدهند و به خاطر من چنین ریسکی نکنند ولی عزم هرسه برادر جزم بود و میگفتند نگران نباش مادر کاری میکنیم کارستان!
قدم نخست
پسران فریدهخانم به محض برگشت به روستا با قرض و قوله دو دستگاه جوراببافی خریداری کردند و این آغازی شد بر برداشتن قدمهای بلند در مسیر کار و تلاش و کارآفرین شدن پسرها با شور و ذوق کار میکردند باید کار را توسعه میدادیم این مهم بدون سرمایه ممکن نبود به همین دلیل سراغ کمیته امداد رفتم و درخواست تسهیلات دادم خوشبختانه خیلی زود با دریافت تسهیلات 15 میلیون تومانی و کم بهره کمیته امداد فاز توسعه را کلید زدیم.
چند دستگاه جوراببافی جدید کامپیوتری خریداری کردیم و کارگاه را از 2 نفر نیروی ثابت مشغول به کار به 6 نفر افزایش دادیم، پسران شبانهروز تلاش میکردند وضعیت روز به روز بهتر میشد انگیزه برای کار بیشتر و بیشتر…
روی ریل توسعه
ریسکپذیری اردشیر خیلی بالا بود همین مسئله موجب شد به یک کارگاه و چند نیروی مشغول به کار راضی نباشد، سازش را عجیب کوک کرده بود کارگاه جوراببافی را به برادرش واگذار کرد و کارگاه دوم را البته این بار با تولید دستکش در روستا کلید زد.
ریسکپذیری اردشیر خیلی بالا بود همین مسئله موجب شد به یک کارگاه و چند نیروی مشغول به کار راضی نباشد
کارگاهی که خروجی آن ایجاد اشتغال برای چندین جوان اهل همین روستا شد که به دلیل نبود شغل تا قبل از راهاندازی کارگاه دستکشبافی در روستای گردمیران فرسنگها دور از خانه و خانواده در استانهای دیگر مشغول به کار بودند.
افزایش تعداد دستگاههای تولید و خرید دستگاه خاص پولیشزنی در این واحد تولید بستر اشتغال 50 نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم را فراهم کرده که امروز بیدغدغه در کنار خانواده زندگی و دیگر اجباری به مهاجرت برای کسب درآمد ندارند.
مهمان سفره افطار رهبری
حلاوت راهاندازی این واحدهای تولیدی وقتی کاملا کام فریده خانم را شیرین کرد که به عنوان یک بانوی سرپرست خانوار موفق و کارآفرین مهمان سفره افطاری رهبری شد.
تقریبا یکی دو سال پیش بود که فریده خانم به عنوان نماینده استان کردستان همراه دیگر بانوان کارآفرین برتر کشور به دعوت کمیته امداد در ماه مهمانی خدا مهمان سفره افطار رهبری شد و با همراهی پسرانش برای حضور در این مهمانی راهی تهران گشت.
دنیایی از اضطراب او را در خود گرفته بود، اصلا نمیدانست قرار است این ملاقات چگونه اتفاق بیفتد و باید در محضر رهبر معظم انقلاب چه بگوید.
اسمم را که بر زبان جاری کرد قلبم تندتند میزد
به دلیل بیسوادی و عدم توانایی صحبت با زبان فارسی، این مهمانی را به کابوسی برایم تبدیل کرده بود بالاخره روز مهمانی فرارسید از استانهای مختلف کارآفرینهای برتر که بیشترشان زنان سرپرست خانوار زیرپوشش کمیته امداد بودند خدمت رهبری حضور پیدا کردیم.
اسمم را که بر زبان جاری کرد قلبم تندتند میزد "وجود بانوان کارآفرین همچون خانم فرهنگیان کارآفرین کردستانی که در حوزه تولید جوراب و دستکش کار می کند بسیار ارزشمند است".
بیان همین جمله از زبان رهبری کافی بود که عزمم را برای رونق و توسعه کار به کمک فرزندان دلسوزم بیشتر و بیشتر کند برای همین بود که به محض برگشت از تهران چندین دستگاه دیگر را خریداری کردیم و به نوعی کار را توسعه دادیم.
از مهاجرت معکوس تا کارآفرینی
همراه فریده خانم مسیر بالادست روستا را به سمت واحد تولیدی جوراببافی این بانوی کارآفرین که امروز توسط پسر کوچکترش آقا جمشید اداره میشود و در مجموع زمینه اشتغال برای 4 نفر را فراهم کرده است، میشویم.
آقا جمشید به گرمی پذیرایمان میشود، صدای خرچخرچ چرخهای ریسندگی گوشهایمان را در همان ورودی درب کارگاه مینوازد، کارگران شیفت دوم هنوز نیامدهاند به همین خاطر آقای کرمی به همراه پسر نوجوانش مشغول کار است.
فریده خانم 60 و چند ساله که حالا مسوولیت کار را کلا به بچههایش سپرده و خودش به کشاورزی مشغول است از تایمهای بیکاری هم غافل نمانده و در حوزه اتوکشی جورابها جمشید را یاری میدهد.
با تجربهای چند ساله واحد تولیدی خود را با سرمایه 5 میلیون تومان راهاندازی کردیم
پای حرفهای از جنس تولید آقا جمشید مینشینیم، تولیدی که با مهاجرت معکوس این 3 برادر و همراهی مادری سختکوش در این آبادی رقم خورده و توانسته الگوی موفقی برای راهاندازی واحدهای دیگر در این روستا شود تا جایکه تا چشم کار میکند واحدهای تولیدی است که در کنار هم در انواع مختلف از جوراببافی، دستکشبافی، ساخت ترازوی دیجیتال، تولید وسایل آشپزخانه، پوشاک مردانه و …در این روستا شانه به شانه هم، گردمیران را به صنعتیترین روستای غرب کشور تبدیل کرده است.
بعد از سالها غربت و دوری از زادگاه و مادرمان بالاخره تصمیم گرفتیم به روستا برگردیم و با تجربهای چند ساله واحد تولیدی خود را با سرمایه 5 میلیون تومان راهاندازی کردیم.
واحدی که با دو دستگاه جوراببافی مکانیکی چرخهای زندگی من و برادرانم بر مدار آن میچرخید، وجود بازار مناسب موجب شد تسهیلاتی از کمیته امداد دریافت کنیم و دستگاهها را به 10 مورد افزایش دهیم.
افزایش سرمایه از 5 میلیون به 2 میلیارد
بروزرسانی و توسعه براساس نیاز بازار دیگر اقدامی بود که انجام دادیم از محل دریافت تسهیلات کمیته امداد توانستیم 5 دستگاه کامپیوتری که از بروزترین مدلها در نوع خود است را تهیه و در حال حاضر در زمینه تولید جورابهای مردانه، زنان و کودکانه در کیفیت بالا فعالیت کنیم.
سرمایه 5 میلیون تومانی اولیه این واحد الان به 2 میلیارد تومان رسیده و 4 نفر به صورت مستقیم در این واحد فعالیت و چندین نفر هم به صورت غیرمستقیم کار میکنند.
روزانه بیش از 1200 جفت جوراب در این واحد تولید میشود و خوشبختانه با توجه به اینکه سفارشی کار میکنیم به محض تولید محصول روانه بازار میشود و مشکلی به عنوان مرجوعی و برگشت نداریم.
توانستهایم با راهاندازی هر دو واحد تولیدی جوراببافی و دستکش برای بیش از20 نفر به صورت مستقیم و 50 نفر به صورت غیرمستقیم اشتغال ایجاد کنیم.
ظرفیت تولید بیشتر را با توجه به داشتن بازار مناسب داریم که اگر از سوی متولیان امر حمایت و بتوانیم تسهیلات ارزانقیمت دریافت کنیم میتوانیم زمینه توسعه این واحد تولیدی و بکارگیری چندین نفر دیگر از جوانان این روستا را در این واحدهای تولیدی فراهم سازیم.
صادرات دستکش به ترکیه
در مسیر رسیدن به واحد تولیدی دستکشبافی برادران کریمی سری هم به یکی دو واحد تولیدی دیگر در این روستا میزنیم واحدهایی که در این روستای کوچک اتفاقات بزرگی را رقم زده و توانستهاند در کنار ایجاد اشتغال زمینه مهاجرت معکوس را فراهم و محصولی را تولید کنند که در عین کیفیت بالا ارزانتر از نمونههای مشابه به دست مصرف کننده برسد.
سرمایه 5 میلیون تومانی اولیه این واحد الان به 2 میلیارد تومان رسیده است
صدای چرخ دندههای دستگاههای دستکشبافی از همان دم در واحد تولیدی برادران کرمی به گوش میرسد مهمان لحظههای ناب جوانانی میشویم که در پازل تولید نقشآفرینی میکنند.
آقا اردشیر کرمی جوانی 38 ساله که به نوعی نخستین بانی راهاندازی چرخهای صنعت در این روستا است و توانسته برای خود و 20 و چند نفر دیگر اشتغال پایدار ایجاد کند.
اوایل سال84 بود که به علت بیکاری برای گذران زندگی و امرار معاش به تهران عزیمت کردم و در واحد تولیدی نساجی در ساوه مشغول به کار شدم، تلاش چندین ساله در عرصه تولید موجب شد خیلی زود پیشرفت کرده و به عنوان سرپرست تولید انتخاب شود.
چند سال بعد از شروع فعالیت در واحد صنعتی نساجی در ساوه برادرانم هم به من پیوستند و در کنار هم کار میکردیم تنها دغدغه هر سه نفر ما، تنهایی مادری بود که فرسنگها دور از ما در روستای گردمیران روزگار میگذارند.
این بود که به خاطر مادرمان ساز برگشت به روستا را البته با برنامهریزی و هدفگذاری جدی راهاندازی یک واحد تولیدی نواختیم و راهی روستا شدیم.
واحد تولیدی که با سرمایه 5 تا 6 میلیونی راهاندازی شد، خوشبختانه تقریبا کار خوب پیش میرفت پتانسیل منطقه برای مصرف محصول تولیدی کارگاه ما بالا بود.
به همین دلیل کار را توسعه دادیم نیروهای مجموعه را از 2 نفر به 6 نفر ارتقا دادیم و تعداد دستگاههای بافت را افزایش دادیم تا اینکه در سال 97 تصمیم گرفتم واحد تولیدی دستکشبافی را با توجه به شناختی که از بازار مصرف داشتم راهاندازی کنیم.
واحد تولیدی که نیاز استان بود نمونه دیگری از آن وجود نداشت، کارگاه جوراببافی را به برادرم سپردم و کارگاه دستکشبافی را با سرمایه اندک و 5 دستگاه بافندگی کلید زدم.
از محل تسهیلات اشتغال پایدار روستایی استفاده کردم و تعداد 10 دستگاه دستکشبافی و یک دستگاه روتوشزنی مواد لاستیکی را خریداری و واحد را توسعه دادم.
پتانسیل و ظرفیت کار در منطقه بالا بود همان سالهای نخست شروع کار توانستیم حتی مشتریهایی در کشور همسایه پیدا کنیم و استانهای همجوار را هم پوشش دادیم.
بازار این محصول به واسطه شغل کشاورزی در منطقه و صادرات به دیگر نقاط کشور و همچنین خارج از مرزها از جمله عراق و ترکیه فراهم است
هرچه جلوتر رفتم تولید را بیشتر کردیم در حال حاضر روزانه 4 هزار جفت دستکش تولید میکنیم و زمینه اشتغال مستقیم 15 نفر و غیرمستقیم 50 نفر در سه شیفت کاری در این واحد فراهم کردهایم.
ظرفیت و بازار این محصول به واسطه شغل کشاورزی در منطقه و صادرات به دیگر نقاط کشور و همچنین خارج از مرزها از جمله عراق و ترکیه فراهم است اگر بتوانیم واحد را توسعه دهیم اتفاقات خوبی را در حوزه اقتصاد و اشتغال در روستا رقم خواهیم زد.
تولید 1.2 میلیون جفت دستکش
ظرفیت روتوشزنی در این واحد تولیدی با استفاده از چندین دستگاه بیش از 6 هزار جفت دستکش است که 4هزار جفت آن را در خود این واحد تولید و برای تامین مابقی دستکشها به صورت خام از دیگر استانهای کشور وارد میکنیم.
ماهیانه 100 هزار جفت و سالانه یکمیلیون و 200 هزار جفت دستکش در این واحد تولید میشود وارد کردن دستکش خام حاشیه سود تولید را افزایش داده است
ظرفیت هرکدام از این دستگاهها روزانه تولید 150 جفت دستکش است اگر بتوانیم تعداد دستگاهها را افزایش دهیم جدیدا توانستهایم در کشور ترکیه مشتریهایی را پیدا کنیم که این مهم در کنار ارزآوری بستر اشتغالزایی برای چند نفر دیگر در این واحد تولیدی فراهم خواهد کرد.
اردشیر نبود سرمایه در گردش برای ورود مواد اولیه را یکی از مشکلات در حوزه تولید میداند و معتقد است اگر سرمایه داشته باشند و مستقیم مواد اولیه را وارد کنند حاشیه تولید کاهش و سود افزایش مییابد این مهم زمینه را برای رونق هرچه بیشتر واحد تولید فراهم میسازد.
حمایت مسوولان کلید توسعه صنعت در گردمیران
فریبرز کشاورز مسوول بخش تولید این واحد تولیدی هم با ابراز رضایت از حضور و فعالیت در این کارگاه میگوید: خیلیها بعد از تحصیل دانشگاه تنها به فکر پشت میز نشستن و شغل اداری هستند همین موضوع آمار بیکاری را افزایش داده است.
خوشبختانه با راهاندازی واحدهای تولیدی و صنعتی در روستای گردمیران جوانان تحصیلکرده شاید شغلی مرتبط با تحصیلات خود را ندارند اما توانستهایم اشتغال پایدار را رقم بزنیم و برای تامین معاش مجبور به مهاجرت به شهرها و استانهای دیگر نیستیم.
ضمن جلوگیری از مهاجرت تعدادی از جوانان زمینه مهاجرت معکوس را هم فراهم کرده است
اگرچه تحصیلات دانشگاهی دارم اما الان حدود 5 سالی است به صورت تجربی در واحد تولیدی آقای کرمی کار را یاد گرفته و به عنوان سرپرست تولید در این واحد تولیدی با حقوق و مزایا و بیمه مشغول به کار هستم.
این واحد تولیدی در روستای گردمیران زمینه اشتغال پایدار را برای جوانان فراهم کرده به گونهای که ضمن جلوگیری از مهاجرت تعدادی از جوانان زمینه مهاجرت معکوس را هم فراهم کرده است.
حمایت مسوولان از این واحد تولیدی و پرداخت تسهیلات ارزان قیمت میتواند بستر توسعه این واحد تولیدی را فراهم و زمینهساز اشتغالزایی برای چند نفر دیگر شود.
و کلام آخر…
بیشک توجه به تولید، اشتغال و اجرای طرحهای هدفدار و نظاممند اقتصادی به توسعه پایدار روستا و کاهش مهاجرت روستاییان میانجامد در غیر اینصورت با افزایش بیکاری و مهاجرت روستانشینان به شهر روند توسعه دچار اختلال و گسست مزمن میشود.
در تعریف سادهتر، توسعه روستایی به این معناست که روستائیان میتوانند در روستا به تمام امکاناتی که نیاز دارند دسترسی داشته باشند و با دارا بودن شغلی پایدار بدون وابستگی به شهر به احساس رضایت ذهنی از ماندن در روستا برسند، در عین حال در چنین حالتی روستا از ویژگی تولیدکنندگی جدا نمیشود.
دوام و استمرار دو دهه پدیده خشکسالی کشور شرایط زندگی را در روستاها دشوار و روستاییان و عشایر را به زندگی در شهرها سوق داده اما با ایجاد مزیتهای زندگی در این مکانها و اجرای طرحهای اقتصادی و اشتغالزا میتوان از مهاجرت آنان جلوگیری کرد.
حال که با همت و تلاش جوانانی همچون خانواده کرمی و شیرزنان این روستا ساز تولید در گردمیران کوک شده و این روستا به یکی از صنعتیترین روستاهای غرب کشور تبدیل شده و زمینه مهاجرت معکوس در آن در حد قابل قبولی فراهم شده است باید مسیر را برای رونق هرچه بیشتر آن تسهیل ساخت و با حمایتهای مختلف ضمن ایجاد انگیزه بیشتر در وجود کارآفرینان حاضر فرهنگ کارآفرینی را بیش از پیش در دل این روستا رونق بخشید.
انتهای پیام/2330/71