نقش قدرت فرهنگی در ‌دیپلماسی عمومی کشور

نقش قدرت فرهنگی در ‌دیپلماسی عمومی کشور

ارتقای قدرت فرهنگی موجب افزایش ضریب قدرت نرم و دیپلماسی عمومی کشور خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران در زمره کشور‌هایی است که تمدن غنی چند هزار ساله بر پایه هویت ایرانی و اسلامی دارد و با وجود هجمه‌های تاریخی اقوام مهاجم به ایران و نابودی بخش‌هایی از میراث فرهنگی، همچنان ذخایر ارزشمند فراوانی برایمان باقی مانده است.

نقش قدرت فرهنگی در ‌دیپلماسی عمومی کشور

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- راهبرد معاصر نوشت: ‌دیپلماسی عمومی (Public diplomacy) عبارت است از برنامه‌های مورد حمایت دولت که هدف از آن اطلاع‌رسانی یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی دیگر کشورهاست که با ابزارهایی همچون انتشار متن، تصاویر، دادوستد فرهنگی، رسانه‌های همگانی و اینترنت انجام می شود.

دیپلماسی عمومی با گسترش وسایل ارتباط جمعی و شکل‌گیری دهکده جهانی اهمیت بیشتری نسبت به گذشته یافته است و دولت‌ها می‌کوشند حوزه نفوذ خود را در این راستا افزایش دهند .در کنار دیپلماسی عمومی، مفهوم قدرت نرم به عنوان یکی از عناصر مهم قدرت نوین کشور‌ها مطرح شده است؛ قدرتی در برابر قدرت سخت که مبتنی بر توان نظامی تعریف می‌شود.

قدرت نرم (soft power) در سیاست (به ویژه در سیاست بین‌الملل) به جای اجبار (برخلاف قدرت سخت)، توانایی جذب و انتخاب است. به عبارت دیگر، قدرت نرم شامل شکل‌دادن به ترجیحات دیگران به وسیله جذابیت است. یکی از ویژگی‌های تعیین‌کننده قدرت نرم این است که اجباری نیست. قدرت نرم شامل فرهنگ، ارزش‌های سیاسی و سیاست‌های خارجی است. در سال ۲۰۱۲ میلادی جوزف نای، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد درباره قدرت نرم عنوان کرد، «بهترین تبلیغ، تبلیغ نیست» و بیشتر توضیح داد در عصر اطلاعات، «اعتبار کمترین منبع است».

در دوره معاصر ترکیب متوازنی از قدرت های نرم و سخت موجب به وجود آمدن قدرت هوشمند «soft power» می‌شود که به زعم دانشمندان روابط بین‌الملل، مؤثرترین و مفیدترین نوع قدرت برای یک کشور به شمار می‌رود. به بیان دیگر، هر کشور در کنار قدرت و آمادگی نظامی، می‌بایست از نفوذ فرهنگی، فکری و هنری کافی میان کشور‌های دیگر برخوردار باشد که بر اثر ترکیبی از این دو، قدرت ملی کشور به میزانی که منافع ملی را اعاده کند، افزایش یابد.

لزوم ارتقای قدرت فرهنگی کشور

ارتقای قدرت فرهنگی موجب افزایش ضریب قدرت نرم و دیپلماسی عمومی کشور خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران در زمره کشور‌هایی است که تمدن غنی چند هزار ساله بر پایه هویت ایرانی و اسلامی دارد و با وجود هجمه‌های تاریخی اقوام مهاجم به ایران و نابودی بخش‌هایی از میراث فرهنگی، همچنان ذخایر ارزشمند فراوانی برایمان باقی مانده است.

می‌توان مدعی شد، ایران در زمینه ادبیات منظوم و شعر سرآمد تمام کشور‌های جهان است و مهم ترین شعرای جهان در ایران می‌زیسته‌اند. البته جهان با شعر فارسی چندان بیگانه نیست؛ برای نخستین بار ادوارد فیتز جرالد، نویسنده و شاعر نامی انگلیس اشعار خیام را ترجمه و به اروپاییان معرفی کرد. علاوه بر این، حافظ و مولانا شاعران شناخته شده‌ای در جهان هستند، اما در حال حاضر تنها بخش کوچکی از اشعار فارسی به جهانیان معرفی شده است.

در کنار ادبیات کهن، ادبیات معاصر ایران ظرفیت بالایی برای بین المللی شدن دارند که نیازمند ارائه ترجمه‌های دقیق و درست و بازاریابی فرهنگی است. علاوه بر اشعار فارسی، کتب داستانی، سفرنامه‌ها، تذکره‌ها و دیگر قالب‌های ادبی، کتاب‌های تاریخی و فلسفی ایرانیان نیز گنجینه‌های ناشناخته‌ای هستند که می‌توانند منبع مناسبی برای معرفی قدرت فرهنگی کشور به جهان باشند .

درس گرفتن از تجربه سینما

سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی با فراهم آمدن شرایط تولید محتوای هنری و دوری از ابتذال فیلمارسی‌های پیش از انقلاب، قادر به خلق آثار قابل توجه زیادی شد. آنچه متأسفانه این روند مثبت را تحت الشعاع قرار داد، رویکرد جشنواره‌های خارجی به آن دسته از فیلم‌هایی بود که ایران را یا کشوری فقیر و بدوی یا خشن و بی‌رحم در روابط اجتماعی نشان می‌دادند. بر این اساس، سینما روند معکوسی را در دیپلماسی عمومی ایران پیمود و به جای اینکه معرف فرهنگ و هویت والای کشور باشد، مایه رواج کلیشه‌های منفی درباره ایرانیان شد.

اغوای فیلمسازان مهم کشور با طمع شهرت، اعتبار و منافع مالی ناشی از برنده شدن در جشنواره‌های خارجی موجب شد آنها با شناسایی سلیقه و خواست جشنواره‌ها، به جای اینکه سفیر و نماینده فرهنگ غنی ایرانی باشند، تصویری سیاه و اغراق شده از ایرانیان نشان دهند.

در زمینه نشر کتاب، بایستی هوشیار بود تجربه تلخ سینما تکرار نشود. جوایز ادبی در غرب همانند جشنواره‌های سینمایی ممکن است برای بعضی نویسندگان ایرانی وسوسه کننده باشند تا با نگارش کتبی با مضامین غرب پسند، وجهه و آبروی ایرانیان را در جهان با جوایز خارجی معامله کنند .

بی شک هر فرهنگ و تمدنی نقاط ضعف و قوت توأمانی دارد که کشور‌ها در راستای پیشبرد دیپلماسی عمومی و ارتقای قدرت نرم خود عموماً بر نقاط قوت متمرکز می‌شوند. می‌توان نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را گامی مؤثر در راستای ارتقای فرهنگ کشور و ترویج کتاب و کتابخوانی قلمداد کرد که با اتخاذ راهبردی جامع نگرتر می‌تواند ابزاری برای پیشبرد اهداف دیپلماسی عمومی و ارتقای قدرت نرم کشور قرار بگیرد.

با وجود پیدایش سایر قالب‌های تولید محتوا، همچنان کتاب به عنوان قالبی مؤثر و متداول جایگاه خود را به ویژه میان طبقات تحصیلکرده و نخبه جوامع حفظ کرده است و می‌توان از این ظرفیت عظیم به شیوه های مؤثر‌تری بهره برد./بشیر اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *