نمیشود هم رضا شاه روحت شاد بگویی و هم دغدغه آب سیستان را داشته باشی
یکی از راهکارهایی که دشمن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی پیدا کرده، سوءاستفاده از فقدان آگاهی جامعه در خصوص موارد مختلف است که آخرین آن به مسأله حقآبه سیستان برمیگردد.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- فقدان آگاهی تاریخی لطمه بزرگی به جامعه ایران زده است، یکی از نمونههای جدید از فقدان آگاهی تاریخی مخالفان جمهوری اسلامی هستند که با پرچم سلطنتطلبی موضوع حقآبه سیستان و بلوچستان را ابزار ایجاد نارضایتی کردهاند و بدون ذرهای به دانش تاریخی مردم ایران فکر کنند، مطالبه حقآبه هیرمند حتما باید توسط دولت جمهوری اسلامی به نمایندگی از کلیت مردم ایران انجام شود، و حتما باید سیستان و بلوچسان را نجات داد، کما اینکه همه اسناد نشان از تغییر مسیر رودخانه و کم شدن آب برای ایران دارد، اما نباید فراموش کنیم که بلای محرومیت سیستان و بلوچستان از آب هیرمند نیز محصول پهلوی اول و دوم است.
رضاخان به نیابت از انگلیسها در توافقی با افغانستان، ترکیه و عراق برای حفظ منافع انگلیسیها امتیازاتی به این سه کشور داد، یکی از این امتیازات در مورد افغانستان چشمپوشی درباره بخشی از سرزمین ایران بود.
توافقنامه سعدآباد، در ششم بهمن ماه 1317 قرارداد تقسیم آب هیرمند بین تهران و کابل بود، که در شانزده ماده منعقد شد.
بر این اساس ایران از حاکمیت بر «دشت ناامید» به مساحت 3 هزار کیلومتر که بخشهایی از شعبات هیرمند هم در آن بود، صرفنظر کرد، و در عوض آن تقسیم پنجاه پنجاه از آب هیرمند را پذیرفت، وقتی هم که افغانها روی هیرمند سد زدند یعنی عملا سرچشمه هیرمند از دسترس ایران خارج شد، در واقع رضاخان برای سد دفاعی انگلیسها در برابر اتحاد جماهیر شوروی بخشی از ایران را شوهر داد.
سرچشمه مصیبت امروز خشکسالی سیستان و بلوچستان به واگذار کردن بخشی از خاک ایران به دیگری است که سرچشمه هیرمند بخشی از آن بود، کاری که پهلوی دوم بعدها یک بار در سال 51 در مورد تقسیمبندی آب هیرمند کرد، هویدا با دستور محمدرضا پهلوی پای قراردادی را امضا کرد که سهم آب ایران از هیرمند را از 50 درصد به 14 درصد تنزل میداد و یکبار دیگر در مورد بخشهای دیگری از سیستان و بلوچستان در سال 56 با این بهانه که سیستان و بلوچستان ارزش اقتصادی برای ما ندارد اتفاق افتاد، مثل کاری که محمدرضا پهلوی در خصوص بحرین کرد.
بخشهایی از جغرافیای ایران در دورانهای مختلف سلطنتی از دست رفته است، اما پهلویها حتی آن قدر مرد نبودند، که خاک ایران را بعد از شکست در جنگ بدهند، آنها بدون ذرهای دفاع از تمامیت ارضی ایران33، خاک ایران را می بخشیدند./میکائیل دیانی