نوربالا| اینجور کربلا نرفتن، بیشتر مزه دارد!
مادر شهید امیدواری میگوید: چند سال قبل حسین ۵۰۰ هزار تومان داشت و میخواست برود کربلا، اما ماجرایی را فهمید که موجب شد نرود.
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، حسین یازدهمین فرزند خانواده و بسیار عزیز پدر و مادرش بود. از آن بچههایی که بین بقیه خواهر و برادرها یکجورهایی سوگلی پدر و مادر میشوند. بچه آرامی بود و کارهایی میکرد که معلوم بود جنسش با بقیه بچههای هم سن و سالش فرق دارد. مثل آن چراغ قوه، تنها جایزهای بود که در مدرسه گرفت و علی رغم عزیز بودنش آن را به مسجد برد و هدیه کرد. حالا حسین در سن ۲۹ سالگی تصمیم گرفته بود به سوریه برود و این بار عزیزترین نعمتی را که خدا به هر بندهاش میدهد در راه خودش فدا کند. اینگونه شد که حسین امیدواری، ۲۱ دی سال ۹۴ در خان طومان سوریه جان داد و شد شهید مدافع حرم. مادرش میگوید:
چند سال قبل حسین ۵۰۰ هزار تومان داشت و میخواست برود کربلا. اما نزدیک رفتنش فهمیده بود خانوادهای سید هستند که دو تا بچه دارند. صاحبخانه جوابشان کرده و پول پیش خانه نداشتند که اجاره کنند. دیدیم یک شب ساعت ۹، حسین رفت و به ما هیچ چیز نگفت.
وقتی برگشت، گفتیم: کجا بودی؟ گفت: یک نفر دو تا بچه دارد و سید هستند و پول پیش خانه نداشتند. من ۵۰۰ تومان پول سفر کربلا و اربعین را دادم به آنها و مشکلشان حل شد. پولم را دادم و با بچههایش هم بازی کردم. همان شب که خوابید، خواب دید به کربلا رفته….
پایان پیام/