13 دی؛ پرواز در شب
13 دی؛ پرواز در شب سهشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ قرار بود ابوباقر برای هماهنگی و پیگیری بعضی از کارها، همراه هیأتی برای چند روز به سوریه بیاید. طبق هماهنگیها، بنا بر این گذاشته شده بود که من برای استقبال از ایشان به فرودگاه دمشق بروم. کمی زودتر به فرودگاه رفتم و در دفتر سیدرضی به انتظار ایشان نشستم.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- جام جم نوشت: سیدرضی در دفتر خودش نبود. وقتی از راه رسید و مرا آنجا دید، گفت: «آقاسید، خیر است انشاءا…! چه خبرشده؟» گفتم: «ابوباقر چند ساعت دیگر با پرواز میرسد دمشق. میخواهم او را به محل جلسه ببرم. قرار است امشب جلسهای داشته باشیم.»
با سیدرضی در فرودگاه چند دقیقهای منتظر ماندم. تا اینکه گفتند پرواز مسافربری ماهان از تهران آمده و الان به زمین نشسته. از مسیر پاویون وارد باند فرودگاه شدیم. تازه در مخصوص هواپیما باز شده بود. دیدیم ابوباقر از پلهها پایین آمد و به من و سیدرضی گفت: «بروید بالا.» تعجب کردیم.
از ابوباقر پرسیدم: «برای چی برویم بالا؟» گفت: «حاجی آمده.» یک لحظه من و سیدرضی هنگ کردیم، چون اوضاع فرودگاه برای آمدن حاجقاسم مهیا نبود. داخل هواپیما شدیم و دیدیم ب..