چرا عاشورا عبرت است؟

چرا عاشورا عبرت است؟

حرکت امام حسین (ع) از عصر روز عرفه از صحرای منا به سمت کربلا و مانع شدن لشکر اشقیا از حرکت امام و در نهایت توقف کاروان عشق در این سرزمین، ظاهراً نباید بیشتر از ۲۱ روز طول کشیده باشد.

چرا عاشورا عبرت است؟

فارس پلاس؛ حسن رشوند در یادداشتی نوشت: حرکت امام حسین (ع) از عصر روز عرفه از صحرای منا به سمت کربلا و مانع شدن لشکر اشقیا از حرکت امام و در نهایت توقف کاروان عشق در این سرزمین، ظاهراً نباید بیشتر از ۲۱ روز طول کشیده باشد، اما هر روز و هر لحظه این حرکت و پس از آن، استقرار کاروان امام در این صحرای تفیده به‌ویژه در همان یک روز عاشورا، سراسر درس و عبرت، نه تنها برای جامعه شیعه، بلکه برای کل بشریت است. عبرتی که با نایستادن جماعتی پشت امام خویش از کوفه آغاز شد و هنوز که هنوز است به مردمان بی وفای کوفه شهره شده‌اند تا دعوت امام از برخی خواص و حتی نزدیکان خویش برای همراهی و یاری دین خدا و ایستادن در مقابل ظلم که به بهانه‌هایی اجابت نشد و امام را از رفتن به این سفر حذر داشتند تا شیرینی‌های حضور کسانی که از حمایت‌کنندگان خلیفه سوم بودند و پس از آن گوشه عزلت برگزیده بودند و با دعوت امام با اشتیاق پای رکاب حضرت تا آخرین قطره خون خویش و به تعبیر این فراز پایانی زیارت عاشورا «بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَینِ» ایستادند و شهید شدند.

در حرکت امام و جانفشانی آن حضرت، چند درس و عبرت است که نه برای یک عصر، بلکه در همه اعصار باید مبنای رفتار و عمل باشد.

۱- اولین درس عاشورا تشخیص درست حق و باطل و حمایت از حق تا پای جان است که در واقعه عاشورا علاوه بر نزدیکان امام از حضرت ابوالفضل (ع) گرفته تا حضرت علی اکبر (ع) و حضرت قاسم (ع) که به شهادت رسیدند، چهره‌های درخشان و با بصیرتی، چون میثم تمار، هانی بن عروه، مسلم بن عقیل و قیس بن مسهر را نیز می‌توان مشاهده کرد که پیش از عاشورا شهید شدند و در روز عاشورا نیز ابتدا اصحاب با یکدیگر عهد کردند که زودتر از بنی هاشم به میدان بروند. در میان یاران حضرت، با افرادی مواجه هستیم که قبلاً با امام نبودند، اما با اینکه سرنوشتی متفاوت داشتند، بالاخره تا روز عاشورا، به صف حق پیوستند. از افراد این جریان، شخصیتی همچون «زهیر بن قین» بود که شیعه نبود و به حقانیت خلیفه سوم باور داشت، اما به امام ملحق شدو در رکابش به شهادت رسید. یا «حر بن یزید ریاحی» در نقطه تقابل با امام بود و اولین کسی بود که کاروان حضرت را در کربلا محاصره کرد. اما به طریق حق رسید و به فیض شهادت نائل آمد. از افراد دیگری، چون «سعد بن سعد» و «ابوالتهوف بن سعد» یاد شده که ابتدا در میان دشمنان حضرت بودند، اما توبه کردند و به حضرت ملحق و شهید شدند. اما گروهی دیگر از اصحاب همچون «سلیمان بن صرد خزایی» بودند که آشکارا در دفاع از قیام حضرت تعلل کردند و با وقت نشناسی، به حمایت از مسلم و هانی و سپس شخص امام قیام نکردند و نهایتاً در قالب «جنبش توابین» کوشیدند تا کوتاهی سابق خود را جبران کنند که نتیجه‌ای در بر نداشت. یا کسان دیگری بودند که وقتی هدف و پافشاری امام را برای ایستادگی در مقابل جبهه کفر دیدند توصیه به عدم ادامه این سفر دادند یا در مقابل طلب یاری امام، پیشنهاد اسب و امکانات سفر را به حضرت می‌دادند.

همه این رفتار‌ها را در عمر ۴۵ ساله انقلاب اسلامی در میان افرادی که روزگاری با انقلاب همراه بودند و در لحظات حساس و سرنوشت‌ساز آن ساز جدایی زدند و در جبهه مقابل قرار گرفتند یا گوشه‌گیری و عافیت را بر مبارزه و در کنار رهبر و امام خویش بودن ترجیح دادند تجربه کرده ایم.

۲- حرکت امام حسین (ع) بر مبنای اصول ثابت و حقانیتی بود که پیامبر اسلام (ص) بنیان آن را گذاشته بود و پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین علی (ع) حکومت ۵ ساله خویش را بر همان مبنا اداره می‌کردند. اینکه امام حسین (ع) نتوانستند با جبهه ناحق سازش کنند، دلیل آن بدعت‌هایی بود که امویان گذاشته بودند. تا جایی این بدعت‌ها در شهر پیامبر ریشه دوانده بود که رقاصه‌ها در مرکز حکومت پیامبر خود نمایی می‌کردند. رفتار یزید و جریان حاکم آن روز براساس عرف‌های ساختگی بود که هیچ تناسبی با آرمان‌ها و آموزه‌های دینی پیامبر نداشت. عرف اگر مبنای حکومت باشد و مبانی دین در حکمرانی فقط زینت المجالس باشد، باید هم انتظار داشت بعد از ۵۰ سال از رحلت پیامبر در شهر پیامبر و سرزمین‌های اسلامی فساد چنان گسترده شود که پسر پیامبررا از دین خروج کرده معرفی کنند و مسلمان نما‌هایی که نماز شب آن‌ها ترک نمی‌شد کمر به قتل او ببندند. امروز پدیده عرفی گرایی بلیه‌ای است که دامان همه جوامع را گرفته است. در غرب، همجنس‌گرایی در کشوری تبدیل به عرف جامعه و امری پذیرفته شده ومتناسب با آن قوانین تدوین می‌شود تا آزادی همجنس گرایان تضمین شود. برخی همین عرفی‌گرایی را در حجاب می‌خواهند بر جامعه ایران تحمیل کنند و با این بهانه که حجاب امری شخصی و عرفی است بدون توجه به مبانی دین و حتی وجود اقلیتی از این جامعه بی حجاب به‌دنبال عرفی‌سازی بی حجابی در جامعه هستند. اتفاقاً قیام امام حسین (ع)، مقابله با این بدعت‌ها و عرفی سازی‌ها بود تا جامعه را از انحرافات بزرگی که اصل دین را نشانه گرفته بود، مصون نگه داشته شود.
۳- همراهی با ولی فقیه و امام جامعه یکی از مصادیق بارز عبرت آموزی از صحنه عاشورا و کربلاست زیرا حق در امام عصر (عج) و ولی او تبلور پیدا می‌کند و برای اینکه دچار انحراف از مسیر حق نشویم، نیازمند بصیرت و حمایت همه جانبه از ولی خویش هستیم. فراموش نکنیم کسانی که امام را همراهی نکردند و در روز عاشورا غایب یا در جبهه کفر بودند، روزگاری نه چندان دور جزو فرماندهان سپاه امام علی (ع) بودند. این امر نشان می‌دهد در صراط حق بودن نیازمند بصیرت و رصد لحظه لحظه رفتار است و کوچک‌ترین غفلت، ما را به ورطه سقوط می‌کشاند.

همواره باید این فراز سخنان رهبر عزیز انقلاب را در جمع فرماندهان و نیرو‌های لشکر ۲۷ محمد رسول الله در ۲۰ خرداد ۱۳۷۵ آویزه گوش خویش قرار دهیم که فرمودند: برای جلوگیری از تکرار تاریخ و از دست ندادن فرصت‌ها همواره باید عبرت‌گیری از کربلا برای فرزندان انقلاب درس اوّل باشد. وقتی امام حسین علیه‌السلام کشته شد، وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت، وقتی فاجعه اتفاق افتاد، وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگر چه فایده؟… اگر خواص در هنگام خودش، کاری را که لازم است، تشخیص دادند و عمل کردند، تاریخ نجات پیدا می‌کند و حسین بن علی‌ها به کربلا کشانده نمی‌شوند. اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند، یا نفهمیدند و با هم اختلاف کردند… معلوم است که در تاریخ، کربلا تکرار خواهد شد.

پایان پیام/غ

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *