اجرا در تلویزیون، از گزینههای موجود تا مجریگری مدیران
این روزها برنامههای متفاوت سیما با تعداد کمی از مجریهای موجود برگزار میشود، در این میان بعضی از مدیران شبکههای تلویزیونی دست به مجریگری زدهاند.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، در طول سالیان مختلف برنامههای ترکیبی سیما با مجریان متفاوت و مختلفی پخش شده و به نوعی برخی مجریان حوزههایی تخصصی پیدا کرده و حتی برای سالهای متمادی به اجرای تنها یک برنامه پرداختهاند.
نمونهاش هرمز شجاعیمهر که چندین سال تنها اجرای برنامه «سیمای خانواده» شبکه یک سیما را برعهده داشت و به مجری تخصصی این حوزه تبدیل شده بود؛ جدای از این مورد بسیاری از افراد هم مجریگری برنامههای صبحگاهی را برعهده داشند و یا برنامههایی تحلیلی را روی آنتن میبردند.
شاید مجید یحیایی و حامد مهربانی که برنامه «درانتهای الوند» شبکه 2 سیما را برعهده داشتند همین شرایط را تجربه کرده و برای چند سال مجریان تخصصی برنامه صبحگاهی شبکه دوم سیما بودند، تجربهای که امروز در همین برنامه و با مجریگری یحیایی و وحید رونقی ادامه دارد.
*وضعیت مجریان صدا و سیما
شاید امروز وضعیت تعداد مجریان تلویزیون رو به بهبود باشد، شاید اتوبوس مجریان جدید سیما به مقصد ساختمان شیشهای رسیده و در خیلی از موارد به موفقیت هم رسیده باشند اما همچنان باز هم هستند مجریانی که چندین برنامه را بهصورت همزمان اجرا کنند و این چندان به مذاق منتقدان خوش نمیآید.
تا چندی پیش حامد سلطانی مجری شبکه سوم سیما اجرای برنامههای «سلام صبح بخیر»، «اعجوبهها» و «حسینیه معلی» را برعهده داشت که البته با تغییر ترکیب امروز تنها «اعجوبهها» را اجرا میکند؛ هرچند مجری جدیدی برای دیگر برنامهها انتخاب نشده و لاجرای «حسینه معلی» را نجمالدین شریعتی مجری نام آشنای شبکه سوم سیما برعهده گرفته است.
مصطفی قاسمیان روزنامه نگار و منتقد تلویزیون در رابطه با شرایط مجریان در سیما به خبرنگار فارس گفته است: «وضعیت بغرنجی است. از سویی رسانه ملی علاقمند به همکاری با بعضی چهرههای باتجربه نیست و از سوی دیگر، برخی از آنها هم تمایلی به اجرا در سیما ندارند. بر همین اساس فهرست مجریان شاخصی که در تلویزیون برنامهای اجرا نمیکنند، از انگشتان دو دست هم فراتر رفته است. طبعا این امر کاهش کیفیت را به دنبال دارد.»
قاسمیان: چهرههای تازه مجریگری اگر به مهارت اجرای پیشینیان برسند که باعث ایجاد مشکل کوتاه مدت میشود. اگر هم استعداد و توانایی جایگزینی با مجریان پیشین را نداشته باشند تلویزیون دچار مشکلات بلندمدت خواهد شد.
اما تعدادی از چهره های جدید وارد عرصه اجرا در تلویزیون شدهاند که هر کدام از کیفیت متفاوتی برخوردارند؛ قاسمیان در رابطه با حضور چهرههای جدید در سیما متذکر شد: «چهرههای تازهای هم که به جرگه مجریان پیوستهاند، ممکن است در آینده دور به مهارت اجرای پیشینیان برسند که باعث ایجاد مشکل کوتاه مدت میشود. حتی ممکن است به رغم بعضی ارزشها، این افراد در نهایت استعداد و توانایی جایگزینی با مجریان پیشین را نداشته باشند و در این صورت، تلویزیون دچار مشکلات بلندمدتی هم خواهد شد. این امر نیز که مدیریت جدید تلویزیون هم رویه سپردن سکان اجرای برنامهها به بازیگران را ادامه میدهد، روشن میکند بحران در امر اجرا، به نظر مدیران نیز رسیده، اما برای آن راه حل تازهای وجود ندارد.»
همانگونه که قاسمیان مطرح کرد، استفاده از بازیگران به جای مجری؛ راه دیگری است که برخی از شبکههای سیما پیش گرفتهاند، برای مسابقه «پنج ستاره» شبکه 4 سیما از زمان شروعش در سال 1396 تا امروز از مجریانی استفاده کرده که سابقه بازیگری دارند، حسین رفیعی مجری سابق این مسابقه است و امروز هم بیژن بنفشهخواه اجرای آن را به عهده دارد؛ اما نکته تکراری بودن این سلبریتیها در شبکههای مختلف است، بنفشهخواه هم اجرای این مسابقه را داشته و هم داور مسابقه «بگو بخند» شبکه نسیم است.
حتی کیفیت برخی از مجریان تلویزیون هم جای بحث دارد؛ رشید کاکاوند، مجری و استاد ادبیات فارسی در گفتوگویی با انتقاد از برخی رویههای غلط در اجرای تلویزیونی، از مجریانی گفت که صمیمت را با راحت بودن افراطی اشتباه گرفتهاند.
کاکاوند که زمانی هم آموزش مجریان در تلویزیون را عهدهدار بوده است، با اشاره به معیارهای اجرا توضیح داد: «بعد از شاخصهای فیزیکی و ظاهری، مهمترین نکته فن بیان و جنس صداست، برخی سالهاست مجری هستند اما هنوز مجریان خوبی نیستند. یا برخی بداهه گویی لازم در موقعیتهای پیش آمده را ندارند.»
او در ادامه انتقاد کرد: «برخی از جوانان مجری، معنای صمیمیت را نمیدانند. بی تریبت بودن را با صمیمت اشتباه میگیرند و برخیشان به شکل ناراحت کنندهای راحت هستند. هر گونه که دلشان میخواهد حرف میزنند.»
این وضعیت در حالی رقم خورده است که تعدادی از مجریان سیما از تلویزیون خداحافظی کردهاند و یا بازنشسته شدهاند، اتفاقی که باعث خالی شدن سبد صدا و سیما شده است، هرچند تعدادی از این مجریان حتی اگر به لحاظ اجرا توانمند باشند صلاحیت حضور در آنتن رسانه ملی را نداشتند و رفتنشان هم ضرری نخواهد داشت.
علی مرادخانی از مجریان سازمان صدا وسیما در زمان خداحافظی برخی از اجرا در تلویزیون نوشته بود: «حالا که بعضی رفقا و بزرگترها تصمیم به ترک صداوسیما گرفته اند، منِ علی مرادخانیِ کوچکترین عضو مجریان و گویندههای سازمان اعلام میکنم تا وقتی عمر دارم و خدا بخواهد در رسانه ملی فعالیت خواهم کرد. ما با بیتالمال رشد کردهایم و هویت یافتهایم که در روزهای ناخوشی کنار مردم باشیم، نه آنکه فقط در خوشی و کسب اعتبار همراه صداوسیما بمانیم. و با تمام گلایههای و ناملایمتیهایی که دیدهایم و میبینیم پاپس نمیکشیم، میمانیم و تلاش میکنیم کار باکیفیت رسانهای بسازیم برای مردم.»
اما جدای از تمامی این افراد استفاده از ظرفیتهای صدا و سیما و افرادی که به وسیله آنتن تلویزیون به شهرتی رسیدهاند در اولویت است، بهنظر باید سازمان از سرمایههای خودش محافظت کند، پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما در همین رابطه گفته بود: «از ضوابط حرفهای و قانونی رسانه ملی است که از تمام ظرفیت ها و قدرت آنتن برای جلب اعتماد و نظر مخاطب استفاده کند و هیچگونه ظرفیتی را نباید نادیده بگیرد.»
قاسمیان هم در رابطه با راه حل ارتقاء سطح مجریان سیما گفت: «خلاصهاش بالا رفتن تحمل و مدارا از سوی تلویزیون در برابر مجریانی که گاه گفتار و کردار انتقادی دارند و باز شدن آغوش رسانه ملی برای چهرههای شاخصی که بتوانند مخاطب گسترده را پای تلویزیون بنشانند. اگر امکان این امر وجود ندارد، لااقل قدرتمندتر شدن گروه پشت صحنه، خصوصا تیم سردبیری، نویسندگان متن مجری و… میتواند وضعیت را کمی بهتر کند.»
در رابطه با حفظ سرمایههای صدا و سیما و افراد باسابقه آن هم رییس سازمان صداوسیما در اظهار نظری دیگر هم تاکید کرده است: «تمام ظرفیتهای انسانی که در قالبهای مختلف هنرمند کارگردان، مجری و … عوامل تولید همه سرمایههای تلویزیون هستند و از هر کدام باید به بهترین نحو ممکن استفاده کرد که این پازل زیبا شکل بگیرد. هیچ ظرفیتی را در دوره جدیدی نمیگذاریم هدر برود از همه ظرفیتها در حد امکان بهره مند خواهیم شد. تمام عزیزان ما و سرمایههای انسانی ما برای ما عزیز و محترم هستند و جایشان در رسانه ملی همیشه باز خواهد بود اما اینکه در دوره تحولی جدید در ارتباط با چهرهها چه خواهیم کرد، امیدواریم ان شاءالله بتوانیم صیانت بهتری از چهره ها انجام دهیم.»
*مدیرانی که مجری شدند
اما در این میان اتفاقی جدید رخ داده که به نوعی خرق عادتی بزرگ به حساب میآید، تعدادی از مدیران شبکههای سیما در شبکه تحت اختیار خودشان و یا در دیگر شبکهها دست به اجرای برنامههای مختلف زدهاند و یا حتی بهعنوان کارشناس و منتقد حاضر شدهاند.
علی عبدالعالی شاید یکی از چهرههای است که در بین مدیران بیشتر از باقی به دوربین علاقه دارند، با این همه مقابل دوربین هر برنامه و هر مدیومی رفته همیشه تنها یک کار را مقابل دوربین انجام داده است، عبدالعالی همیشه مشغول انجام آزمایشات مختلف است.
وی که مدیریت شبکه آموزش سیما را برعهده دارد با اجرا در برنامه «رویانیوم» بیشتر از همیشه شناخت شد، وی که در مدرسه تلویزیونی شبکه آموزش هم تدریس میکرد در برنامههای بسیاری هم بهعنوان کارشناس مقابل دوربین رفته است.
عبدالعالی حتی سریال را هم از دست نداده و در سریال «وضعیت زد» در نقش خودش مقابل دوربین رفت و باز هم دست به انجام آزمایشات علمی زد.
لازم به ذکر است که عبدالعالی در بین اهالی رسانه به واسطه پر تلاش بودن و دغدغه داشتن از جایگاه مثبتی برخوردار است. در اینجا نگاه انتقادی معطوف به موضوع مدیر/مجری است که از نظر منتقدان در دراز مدت باعث آسیب میشود.
حسین شاهمرادی دیگر فردی است که همزمان با در اختیار داشتن مدیریت یک شبکه در قاب همان شبکه اجرا میکند، «نیمفاصله» نام برنامهای بود که توسط آرش دریابندری فرزندند نویسنده نامدار و فقید نجف دریابندری اجرا میشد تا با اندیشمندان خارجی گفتوگو کند، این برنامه که از سال گذشته روی آنتن میرود بعد از مدتی با تغییر مجری روبهرو شد و حسین شاهمرادی مدیر شبکه 4 سیما خود، اجرای این برنامه را برعهده گرفت.
محسن سوهانی مدیر رادیو نمایش هم دیگر مدیری است که همین روند را در رادیو پیش گرفته است، سوهانی بارها و بارها در برنامههای مختلف رادیو نمایش در جایگاه منتقد به گفتوگو نشسته است.
قاسمیان: اگر حضور مدیران جلوی دوربین به یک رویه تبدیل شود، بسیار خطرناک خواهد بود. چون ممکن است فردا یک مدیر تصمیم بگیرد خودش پشت صندلی کارگردانی یا جلوی دوربین بازیگری سریال هم قرار گیرد و بدیهی است که این امر با شایسته سالاری منافات دارد.
قاسمیان در رابطه با این موضوع و ایراد آن تأکید کرد: «هم مدیریت شبکه، یک شغل تماموقت است و هم اجرای یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی، به صرف زمانی فراوان نیاز دارد. بنابراین اولین عیب، این است که فرد مورد نظر برای هردو کار، انرژی، تمرکز و زمان کافی ندارد. به علاوه این که جایگاه یک مجری حرفهای، اشغال میشود و مجری مناسبتر برای این برنامهها که خارج از دایره مدیران شبکههاست، از اجرای این برنامه دور میماند که طبعا به کیفیت برنامه ضربه میزند. مگر این که مدیران مذکور، مدعی باشند بهترین افراد برای اجرای این برنامهها هستند که البته این ادعا، به گواه خروجی برنامهها، چندان با واقعیت سازگار نیست. در نهایت این که اگر این کار به یک رویه تبدیل شود، بسیار خطرناک خواهد بود. چون ممکن است فردا یک مدیر تصمیم بگیرد خودش پشت صندلی کارگردانی یا جلوی دوربین بازیگری سریال هم قرار گیرد و… . بدیهی است که این امر با شایستهسالاری منافات دارد.»
*کلام آخر
سلبریتیزدایی شاید از اتفاقاتی است که در لبه خط موفقیت و شکست حرکت میکند، نبود افراد توانمند برای اجرا در تلویزیون مخاطب آن را کاهش میدهد و از طرفی معرفی افراد جدید برای حضور در قاب رسانه ملی در صورت موفقیت میتواند آن را سربلند کند.
اما نکته مهم آن است که شاید مدیران صدا و سیما در این برهه زمانی بهتر است بهجای اجرا در برنامههای مختلف تلویزیونی سرمایههای جدیدی از جنس منابع انسانی برای صدا و سیما دست و پا کنند. بیشک اگر به این دغدغهها توجه و در این باره دیدگاههای تخصصی به کمک گرفته شود، در آیندهای نزدیک شاهد حضور مجریان توانایی خواهیم بود که دههها بتوانند برنامههای تلویزیون را تضمین کنند.
پایان پیام/