افزایش مشارکت در انتخابات با شفافیت در نظارت
به نظر میرسد روایت کارنامه مردمسالاری جمهوری اسلامی کارنامه روشنی است اما این مسأله مستلزم ورودی روایتی – تاریخی است تا نشان داده شود حتی اگر کسی از بدنه نظام فاصله داشته ولی در چارچوب نظام کار کرده باشد نظام از رأی او صیانت میکند مثل جریانهای سالهای ۹۲،۸۸ و حتی ۷۶ که سطحی از اعتماد را در مردم ایجاد کرد که باید بازروایت شود.
فارسپلاس؛ حسین محمدی سیرت در یادداشتی نوشت: ارائه راهکار برای افزایش مشارکت در انتخابات کار سادهای نیست. البته با قاطعیت میتوان گفت مهمترین راهکار امید و امکان تغییری است که مردم برای اصلاحات چه در ساختار و چه در سیاستگذاری سالهاست منتظر آن هستند.
این مسئله به دلیل وجود فضای منفی در سال گذشته دچار خدشه شده و کمی نیازمند ترمیم است. نکته بعدی مسئله رقابت است. مشارکت زمانی توسعه پیدا خواهد کرد که انتخابات رقابتی باشد. البته ما ساختار نظارتی داریم که وظیفه تأیید صلاحیت کاندیداها را انجام میدهد، چنانچه این نظارت به یکدست شدن بینجامد طبیعتاً فضا به سمت کاهش مشارکت پیش خواهد رفت.
اما باید توجه داشت القای یکدست شدن، با یکدست شدن واقعی متفاوت است و اکنون این القا در حال اتفاق است. هر چند بعضاً دیده شده مؤلفههای سلیقهای فضای کشور را متأثر کرده و احتمال طرح چارچوب گفتمانهای جدید در داخل گفتمان اصلی کشور را کاهش میدهد که البته عمومیت ندارد.
برخی افراد و گروهها دست به القای یکدست شدن میزنند به خصوص افرادی که به دلایل مختلف اقتصادی، اخلاقی و امنیتی از چرخه انتخابات کنار گذاشته میشوند این کار را انجام میدهند. جریانهای نظارتی باید این دسته از نمایندگان یا طیفهای سیاسی را که به دلایل دیگر – غیر از سلایق سیاسی- کنار گذاشته میشوند را شفاف توضیح دهند. برخی آقایان در دوره فعلی به دلایل مالی و تخلفات خاص رد صلاحیت شدند که این افراد بدون بیان علت اصلی آن را به گرایش سیاسی خود ربط میدهند و اینجاست که دستگاههای نظارتی کشور در عین حفظ آبروی افراد باید از اصل مشارکت در انتخابات حمایت کنند.
همه جای دنیا این گونه است که هر چه قدر جایگاه سیاسی افراد بالا میرود نظارت بیشتری روی آنها اعمال میشود. در جمهوری اسلامی عمدتاً برعکس است مثلاً در امری، دانشجو یا کارمندی تخلف میکند سختگیریهایی اتفاق میافتد که هر چه به ردههای بالاتر میرویم عمل مشابه در ردههای بالاتر با سختگیری کمتر مواجه میشود. مثلاً در انگلستان، فرد میتواند در هاید پارک (پارک سلطنتی انگلستان) اعتراضاتی را به دولت داشته باشد اما اگر همین فرد معلمی در حومه لندن شود سطحی از نظارت روی او است که نمیتواند راحت اعتراض کند؛ چرا که ورود او به ساختار به معنای این است که ساختار را قبول دارد.
اما اگر همین فرد استاد دانشگاهی در کمبریج شود به راحتی نمیتواند به سیاست انگلستان توهین و اعتراض کند. سیدحسین نصر در کتاب حکمت و سیاست خود اشاره میکند که این مسئله طبیعی است و نهادهای اطلاعاتی باید تأیید کنند. این بدان معناست که وقتی فردی جزو هیئت علمی دانشگاه میشود نمیتواند هم به دولت توهین کند و هم از نظام حقوق بگیرد. این در همه جای دنیا پذیرفته شده است.
راهکار دیگر افزایش مشارکت، شفافیت است؛ شفافیت در مورد افرادی که برای خود سوءسابقه میتراشند اما مظلومنمایی میکنند و از واژه خالصسازی استفاده میکنند. این افراد با این گفتمان خود مشارکت را کاهش میدهند. البته کجسلیقگیهایی وجود دارد اما عدهای فساد اقتصادی و یا اخلاقی و امنیتی خود را تحت لوای ادبیات سیاسی پنهان و بدنه وزارت کشور را متهم میکنند در صورتی که مشکل اصلی متوجه خود آنهاست.
اینجا میبایست نهادهای نظارتی موارد را شفاف تا افراد نتوانند سوءاستفاده کنند.
به نظر میرسد روایت کارنامه مردمسالاری جمهوری اسلامی کارنامه روشنی است اما این مسئله مستلزم ورودی روایتی – تاریخی است تا نشان داده شود حتی اگر کسی از بدنه نظام فاصله داشته ولی در چارچوب نظام کار کرده باشد نظام از رأی او صیانت میکند مثل جریانهای سالهای ۹۲،۸۸ و حتی ۷۶ که سطحی از اعتماد را در مردم ایجاد کرد که باید بازروایت شود.
پایان پیام/ت