انگیزههای سیاسی پروژه «کریدور هند-خاورمیانه-اروپا»
بررسی اهداف و زمینههای پروژه جدید آمریکا موسوم به کریدور هند-خاورمیانه-اروپا نشان میدهد که انگیزههای سیاسی بر انگیزههای اقتصادی در این طرح غالب شده که امکان موفقیت آن را زیر سوال میبرد.
فارس پلاس؛ دیگر رسانهها – الف نوشت: در اجلاس سران گروه 20 در هند، حاضران از یک طرح کریدوری خبر دادند که مربوط به یک مسیر ترانزیتی بین هند-خاورمیانه و اروپاست. این کریدور درواقع یک طرح آمریکایی است که در سال 2021 در راستای همکاریهای مشترک ایالات متحده، هند، رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی اعلام شده بود. اسرائیل که سالهاست برای اجرای پروژه خط آهن با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تلاش میکند، اشتیاق زیادی برای این طرح کریدوری آمریکا داشت. در ادامه کاخ سفید سعی کرد عربستان را نیز برای اجرای پروژه مذکور خود وارد میدان کند.
وبگاه خبری-تحلیلی اکسیوس آمریکا هفته گذشته اعلام کرد که آمریکا در کنار عربستان و امارات و هند درحال آمادهسازی برای رونمایی از یک پروژه زیرساختی مشترک در زمینه توسعه شبکه خط آهن هستند و واشنگتن میخواهد خاورمیانه را از طریق خطوط دریایی و ریلی به هند متصل کند. این طرح نهایتا در 9 سپتامبر جاری در اجلاس سران گروه 20 که در کشور هند برگزار شده بود، اعلام شد که بازتاب زیادی در محافل و رسانههای جهان داشت.
این پروژه بسیار مورد استقبال صهیونیستها قرار گرفت. نشریه عبری «تایمز آو» در گزارشی به این منظور به نقل از یکی از دستیاران ارشد «جو بایدن» رئیس جمهوری ایالات متحده اعلام کرد که نام اسرائیل هم در طرح کریدوری هند-خاورمیانه-اروپا گنجانده شده است. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا نیز در این زمینه اظهار داشت که این مسیر ترانزیتی شامل هند، عربستان، امارات، اردن، اسرائیل و اتحادیه اروپا خواهد بود.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این طرح کریدوری در وهله نخست در مقابل طرح ترانزیتی «یک جاده-یک کمربند» چین مطرح شده است؛ طرحی که از بیش از یک دهه قبل توسط این کشور ترسیم شده و زیرساختهای آن درحال آمادهسازی است و شامل کشورهای زیادی میشود. بنابراین میتوان گفت یکی از اهداف اصلی پروژه مذکور آمریکایی، کنار زدن چین از مسیر ترانزیتی بزرگ شرق به غرب است.
برخی نیز درباره تلاش واشنگتن و تلآویو برای تسریع روند عادیسازی کشورهای عربی و در راس آنها عربستان با اسرائیل از طریق حضور در یک پروژه مشترک صحبت میکنند. به ویژه اینکه صحبت درباره امضای قرارداد سازش میان ریاض و تلآویو در چند هفته گذشته زیر سایه تحرکات آمریکا بیشتر شده و چند روز قبل عربستان علنا از یک هیئت صهیونیستی میزبانی کرد.
بر این اساس کارشناسان بر این باورند که انگیزههای سیاسی در پروژه ترانزیتی هند-خاورمیانه-اروپا بر انگیزههای اقتصادی غالب شده؛ به طوری که آمریکا قصد دارد از خلال این پروژه در وهله نخست نفوذ رقیب جهانی خود یعنی چین را در شرق کمرنگ کند و در وهله بعدی به روند عادیسازی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی سرعت ببخشد. روشن است که این پروژه هزینههای زیادی به سرمایهگذاران و تجار تحمیل میکند و در صورتی که گرفتار اهداف سیاسی شود، چندان موفق نخواهد بود.
اما این طرح، موجب نگرانی و نارضایتی کشورهایی چون ترکیه و مصر شده است. «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه در کنفرانس خبری بعد از اجلاس سران گروه 20 در هند عصبانیت خود را از طرح مذکور آمریکا اعلام و تاکید کرد کریدوری که ترکیه در آن نباشد اجرایی نیست؛ چرا که مناسبترین مسیر برای تردد از شرق به غرب، ترکیه است.
درست است که این واکنش اردوغان ناشی از خشم وی نسبت به نادیده گرفتن آنکارا در یک پروژه بینالمللی از سوی واشنگتن بود؛ اما واقعیت آن است که این مسیر ترانزیتی در صورت عبور از ترکیه و ایران میتوانست بخش بزرگی از مسیر خود را به شکل زمینی طی کرده و هزینههای این پروژه را بسیار کمتر میکرد.
نادیده گرفتن قاهره و موقعیت آن در این پروژه نیز با نارضایتی مصریها همراه بود. دکتر «علیاء المهدی» رئیس دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه قاهره با رد این پروژه آمریکایی میگوید: این تصور که این راهی که از هند و اراضی امارات و عربستان و اردن به اسرائیل و از آنجا به اروپا میرسد، می تواند جایگزین خوبی برای کانال سوئز جهت اتصال به اروپا باشد، اشتباه است؛ زیرا بهترین راه برای اتصال زمینی هند به اروپا، عبور از خاک ترکیه به عنوان تنها کشوری است که بخشی از آن در آسیا و بخش دیگر آن در اروپا واقع شده است.
وی افزود، بهتر بود این راه از هند به پاکستان و از آنجا به ایران و عراق و سپس ترکیه میرسید. روشن است که کانال سوئز ارزانترین راه دریایی برای اتصال خاورمیانه به اروپا بوده و موانع جغرافیایی نیز ندارد.
«زهدی الشامی» سیاستمدار مصری نیز در این زمینه معتقد است که هدف اصلی آمریکا و اروپا از این طرح ترانزیتی، رقابت با طرح جاده و ابریشم چین است و آمریکا امروز تلاش دارد نقش چین را در عرصه جهانی زیر سوال برده و سرمایهگذاریهای غربی را جایگزین آن کند. این پروژه آمریکا طبیعتا بر موقعیت تجاری کانال سوئز تاثیر منفی خواهد گذاشت اما لزوما به معنای پایان نقش این کانال در تجارت شرق با غرب نیست.
وی تصریح کرد، پروژه ترانزیتی جدیدی که با ابتکار آمریکا اعلام شده، نیازمند سرمایهگذاری هنگفت بوده و هنوز زود است که درباره میزان موفقیت آن در آینده در مقایسه با طرح جاده و ابریشم چین صحبت کنیم. اما آنچه که برای ما تاسفآور است، مشارکت دو کشور عربی در تامین بودجه مالی خطی است که از اسرائیل میگذرد و به نفع این رژیم است؛ رژیمی که حقوق مشروع ملتهای عربی را به رسمیت نمیشناسد و به هیچ یک از قطعنامههای بینالمللی درباره فلسطین پایبند نیست.
«فوزی العشماوی» یک دیپلمات عربی نیز بر این باور است که رژیم صهیونیستی روی این پروژه آمریکایی برای تقویت موقعیت خود حساب زیادی باز کرده؛ به ویژه اینکه طرح مذکور همزمان با تشدید تلاشهای واشنگتن و تلآویو برای سرعت بخشیدن به روند عادیسازی عربستان و اسرائیل است.
پایان پیام/غ