تربیت جاسوس خبرنگار؛ برنامه مشترک ناتو و برخی رسانههای ایرانی
برخی نشریات زنجیرهای در حالی ادعا میکنند «خبرنگاری در ایران جرم است»، که جرم همکاران بازداشت شده آنها جاسوسی و همکاری با نهادهای جاسوسی دولتهای متخاصم است و نه خبرنگاری.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – کیهان نوشت: روزنامه جوان در این زمینه با مرور برخی واقعیات تاریخی نوشت: تابستان سال ۷۸، کنفرانس قبرس «اسلام سیاسی و غرب» با کارگردانی حسین علیخانی برگزار شد و بسیاری از چهرههای رسانهای محافل اصلاحطلب، چون حلقههای کیان و سلام در آن حضور داشتند. و بعضی از آنها با عناصر مهم اطلاعاتی، سیاسی در دولت آمریکا دیدار کردند.
عزت سحابی مدیرمسئول ماهنامه ایران فردا درباره این اجلاس نوشته است: من چیزی که از آن کنفرانس مشاهده کردم این بود که در جلسات علنی و پنلها هر کس حرفهایی میزد ولی روابط و صحبتهای خاصی در اتاقهای خصوصی اشخاص صورت میگرفت که از دید دیگران پنهان بود. آقای شمسالواعظین خودشان تعریف کردند که آقای گری سیک از صحبتهای آقایان صالحآبادی و عبدی راضی بوده است!
پس از برگزاری نشست نیکوزیا و نیز کنفرانس جنجالی برلین در فاصله زمانی کم از یکدیگر، «جلب رضایت آمریکاییها» بهعنوان یکی از سرفصلهای اساسی روزنامههای اصلاحطلب تعریفشد تا جایی که یک سال پیش از فتنه ۸۸ مسعود بهنود و صادق صبا به تهران سفرکرده و با حضور در تحریریه روزنامه سرمایه، برای بیبیسی فارسی کارمند استخدام میکردند! یکی از خبرنگاران اصلاحطلب نوشته که بهنود با ما در اتاق سردبیری این روزنامه قرار گذاشته و در تهران فرم همکاری با انگلیسیها را پر میکرد.
بعدها فائزه هاشمی اعتراف کرد بسیاری از کارمندان رسانههای ضدایرانی و فارسیزبان خارج از کشور از تحریریه همین روزنامهها جذب میشدند، رعنا رحیمپور مجری سابق بیبیسی فارسی نیز در یک فایل صوتی گفته که بسیاری از این خبرنگاران جذب سرویسهای اطلاعاتی، چون سازمان سیا و موساد شده و در پیوستهای رسانهای پروژههایی، چون تجزیه ایران، اقدامات تروریستی و جنگ سایبری به کار گرفته میشوند.
ماجرای جاسوسهایی که تحت پوشش خبرنگار مدتی در ایران مشغول به کار بوده و سپس از کشور متواری شدهاند طوماری بلند و بالا است. مصی علینژاد، رکسانا صابری، مازیار بهاری، رضا رفیعی، مجتبی واحدی، علیاصغر رمضانپور، کاملیا انتخابیفر، نیلوفر منصوریان، حسین باستانی، فرشته قاضی، مانا نیستانی، امید معماریان و نازنین زاغری که هرکدام در بازه زمانی خاص جذب سرویسهای امنیتی غربی و عبری شدهاند تنها بخشی از این تراژدی عمیق در تاریخ روزنامهنگاری معاصر است و آنها را باید همردیف نویسندگان ماهنامه نوید حزب توده یا گویندگان رادیو مجاهد (منافق) قرار داد که در لابهلای تحلیلها و اخبار روزانه گرای وضعیت نیروهای ایرانی در جبهه را به استخبارات رژیم بعث میدادند.
انتشار احکام دو خبرنگار اصلاحطلب بار دیگر بحث شبکه ماتریسی خبرنگارانی را که با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در ارتباط هستند داغ کرد. در اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ یکی از مهمترین مأموریتهای این شبکه تولید تنفر سلب امنیت روانی اقشار مختلف بوده است. دو خبرنگار اصلاحطلب تا جایی به این پروژه ترکیبی متصل بودند که یکی از آنها پس از دسترسی به عکسی از مهسا امینی آن را برای وبسایت ایران وایر نزدیک به فرقه ضاله بهائیت ارسال کرده و در هماهنگی با یکی از سرپلهای منافقین در پاریس، ضمن سفر به شهر سقز، خط به خط طرح عملیات رسانهای سازمان سیا را پیادهسازی میکردند.
اهمیت جنگ رسانهای و استفاده از خبرنگاران پوششی برای دولتهای غربی در سطحی است که سال ۲۰۱۸ وزرای دفاع اتحادیه اروپا توافق کردند که مدرسه آموزش جاسوسی مشترکی راهاندازی کنند، این مرکز اطلاعاتی در یونان مدیریت میشود و مربیان جنگهای ترکیبی این مدرسه از سراسر اروپا و در همکاری با ناتو و نهادهای اطلاعاتی کشورهای عضو انتخاب شدهاند.
این طرح بهعنوان مکمل پروژه «پنج چشم» فعال بوده و یکی از وظایف آن تربیت خبرنگارانی است که در ارتش واحد ناتو خدمت کنند.
نکته قابلتوجه در ماجرای اعلام حکم این دو خبرنگار آن است که رسانههای اصلاحطلب، بهجای عذرخواهی از همکاری با این افراد دست پیشگرفته و بهگونهای ژست میگیرند که گویی خبرنگاری در ایران جرم است!
در حالی که این روزها امانوئل مکرون در حال پاکسازی گسترده رسانههای فرانسوی پس از آشوبهای تابستانی در پاریس است، در تهران برخی آمدنیوزها همچنان با بیگانگان همکاری میکنند تا جایی که برخی از مطالب روزنامههای اصلاحطلب، پیش از انتشار، از اینترنشنال و بیبیسی سر در میآورد.
پایان پیام/ت