ثبات به روایت جان کربی!

ثبات به روایت جان کربی!

فارغ از تمام جدل‌ها و تنش‌های چهل ساله واشنگتن و تهران، کاش جان کربی سخنگوی شورای امنیت آمریکا یک‌بار برای همیشه مشخص کند که «اقدام بی‌ثبات کننده» دقیقا چه نوع اقداماتی هستند که کاخ سفید ایران را متهم به انجام آن می‌کند!

ثبات به روایت جان کربی!

فارس پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- ایرنا نوشت: خاورمیانه‌ای‌ها به صرافت رفع سوتفاهمات خود افتاده‌اند، تهران و ریاض روابطی عادی و عاری از تنش می‌خواهند، سوریه در مسیر بازگشت به اتحادیه عرب و یافتن ثبات، پس از یک دهه بی‌ثباتی است، دیپلماسی راه خود را به نزاع یمن گشوده، لبنان در آستانه تکمیل روند سیاسی و انتخاب رئیس‌جمهور است و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس درپی تصویب طرحی برای همراهی و همکاری بیشتر هستند و کیست که نداند این دومینوی صلح و تکاپوی ثبات با نگاه خاص جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است. با تمام این توصیفات و دقیقا زمانی که خاورمیانه یکی از عقلانی‌ترین برهه‌های خود را می‌گذراند، سخنگوی شورای امنیت آمریکا از بی‌ثباتی سخن می‌گوید و از آن عجیب‌تر هم جمهوری اسلامی ایران را متهم به این بی‌ثباتی می‌کند!

واقعیت خاورمیانه و آنچه آمریکا ادعا می‌کند

خاورمیانه و غرب آسیا مدت‌هاست که اینگونه در راستای منافع خود همراه و همگام نبوده است، شاهد این گزاره هم افزایش رفت‌وآمدها، گفت‌وگوها و رایزنی‌های دیپلماتیک میان سرزمین‌های این جغرافیاست. برای آغاز تحولات تازه در منطقه گرچه نمی‌توان تاریخ دقیقی در نظر گرفت اما می‌توان گفت، نگاه تازه به روابط منطقه‌ای، نیمه اسفند سال گذشته و در پکن کلید خورد جایی که دبیران شوراهای امنیتی ایران و عربستان در دو سمت مقام چینی ایستادند و جهان فهمید که تهران و ریاض به هشت سال تنش در روابط پایان خواهند داد و این پایان، آغاز رویدادهای بسیاری بود، رویدادهایی که خود غرب هم از آن استقبال کرده و معتقد به ثبات‌ساز بودن آنهاست.

پس از تلاش‌های ایران و عربستان برای عادی‌سازی روابط خود، گمانه‌زنی‌ها از شروع گفت‌وگوها برای پایان دادن به جنگ در یمن هم حکایت‌های قوی دارند. جنگ در یمن به یکی از مهمترین عوامل بی‌ثبات کننده منطقه تبدیل شده است. جنگی که هزاران کشته و ویرانی زیرساخت‌های یمن را در پی داشته و عامل تنش‌های سیاسی در جنوب غرب آسیا بوده که با کاهش تنش میان تهران و ریاض، امیدها به صلح و ثبات در صنعا هم افزایش یافته است. این امیدها در بخش دیگری از منطقه؛ در بیروت هم در حال افزایش است و با احتمال بالایی در هفته‌های آینده شاهد انتخاب رئیس‌جمهور لبنان خواهیم بود. همزمان با پیشبرد روند عادی‌سازی با ریاض، تهران در پی طی همین روند با قاهره هم است.

دفتر درگیری‌ها و جنگ سوریه هم با تکاپوی کشورهای ضامن صلح در روند آستانه، در آستانه بسته شدن است و بیانیه‌ای که امضای مولود چاووش‌اوغلو و فیصل مقداد وزرای امورخارجه دو کشور را دارد نشان این بسته شدن. جمهوری اسلامی ایران در راستای سیاست منطقه و همسایه‌محور خود تلاش بسیار دارد تا با حداقل تنش رویدادهای مرزی خود با جمهوری آذربایجان و افغانستان را در شمال‌غرب و شرق خود مدیریت کند و خویشتنداری تهران در برابر برخی اقدامات در این مرزها در راستای همین مدیریت قابل ارزیابی است.

با وجود چنین سیری در تحولات منطقه، ایالات متحده آمریکا نگران اقدام بی‌ثبات‌کننده جمهوری اسلامی است! و با این موضع‌گیری نشان می‌دهد که یا مفهوم ثبات را نمی‌داند یا نقش ایران را در آنچه روی‌داده در موضع‌گیری خود دخالت نمی‌دهد. واقعیت اما آن است که واشنگتن هم این حقیقت را دریافته است که مقامات منطقه غرب آسیا برای حفظ مصالح و منافع خود هم شده در مسیر اصلاح روابط و تنش‌زدایی گام‌هایی را با پیشگامی ایران برداشته‌اند و با نتیجه‌ دادن آن‌ می‌توان امیدوار بود صلح و ثبات مهمان این نقطه از زمین هم شود.

اینکه اما چرا جان کربی، هر از گاهی مدعی بی‌ثبات‌سازی ایران در منطقه می‌شود و ابراز نگرانی می‌کند و در پی افزایش توان نظامی آمریکا می‌رود، حکایت دیگری است که ریشه در موضوع دیگری دارد. میانجیگری میان ایران و عربستان، میان سوریه و ترکیه، میان ایران و مصر، در انتخابات لبنان و بسیاری دیگر از تحولات منطقه با دو رقیب دیرینه آمریکاست. ایران هم که انزوای سیاسی و اقتصادی آن راهبرد استراتژیک واشنگتن، دستکم در ۱۰ سال گذشته بوده و تمام این تحولات معنای شکست این استراتژی را می‌دهد.

کاخ سفید نه تنها حضور هژمونیک خود در منطقه را به چین و روسیه در حال باختن است که نتوانسته سناریوی ایران هراسی خود را هم به دکترین سیاست خارجی کشورهای منطقه تحمیل کند و پایتخت‌های عربی و همسایه، همچنان همراهی با تهران را در اولویت دارند. بخش دیگری از نگرانی‌های واشنگتن در این مهم ریشه دارد که کشورهای منطقه تصمیم دارند ثبات را نه در مسلح شدن زرادخانه‌های تسلیحاتی از سلاح‌های آمریکایی که در ارتباط و اعتماد به یکدیگر بیابند و بسازند و این یعنی صنعت ۲۰۰ میلیارد دلاری اسلحه‌سازی آمریکا بزرگترین و مهمترین بازار خود را از دست خواهد داد. برای حراست از این بازار و کشاندن پترودلارهای حاشیه خلیج‌فارس به خزانه آمریکا، جان کربی و روسا از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کنند که ایران‌هراسی هم در این راستا قابل ارزیابی است.

بی ثبات‌کننده منطقه کیست؟

سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا، در تازه‌ترین موضع‌گیری خود مدعی شده است که کاخ سفید در واکنش به «اقدامات بی‌ثبات‌کننده» ایران، نیروهایش را در خلیج فارس تقویت می‌کند. این البته نخستین بار نیست که واشنگتن در پی تقویت نیروهای خود در منطقه برآمده و در واقع هر آن زمانی که تحلیلگران خاورمیانه وزارت خارجه آمریکا، سیگنال‌های هشدارآمیز درباره کاهش نقش‌ آمریکا در منطقه دریافت می‌کنند ناوها و ناوبرها و دیگر تجهیزات نظامی آمریکا در پروپاگاندای رسانه‌ای و سیاسی به سوی منطقه در حال حرکت نشان داده می‌شوند و هدف هم در همین پروپاگاندا، مقابله با اقدامات بی‌ثبات‌کننده ایران! این استراتژی تکراری سال‌هاست از سوی آمریکا در حال اجراست اما به نظر می‌رسد شورای امنیت ملی آمریکا اگر در راستای سیاست ماجراجویانه خود در منطقه در پی اعزام تجهیزات تازه است، بهتر است با بهانه‌ها و ادعاهای عجیب این کار را پیش نبرد. اگر برای کاستن از درد زخمی که هژمونی ایالات متحده آمریکا پس از نقش‌آفرینی چین و روسیه در منطقه برداشته، نیاز به اعزام ناو و ناوچه است، این اقدام با ادعای ثبات‌آفرینی برای منطقه نباید انجام شود که منطقه خود در مسیر ثبات است و این اقدامات در راستای خلاف آن.

با نگاهی به آنچه در یک هفته گذشته در خاورمیانه روی داده به خوبی مشخص می‌شود که عامل بی‌ثبات کننده منطقه کیست؟ جمهوری اسلامی ایران در راستای حل و فصل چالش‌ها میان ترکیه و سوریه در نشست مسکو شرکت کرده و رژیم صهیونیستی هم منازل مسکونی مردم فلسطین را بمباران. با این توصیف سوال اساسی از جان کربی این است که کدام یک از این اقدامات را در راستای ثبات‌آفرینی در منطقه می‌داند؟ آیا بمباران شبانه زنان و کودکان بی‌دفاع از سوی رژیم صهیونیستی همان اقدام ثبات‌ساز مورد نظر کربی و کاخ سفید است؟!

پایان پیام/غ

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *