جریانشناسی مجلس خبرگان قانون اساسی از روز نخست
سابقه تدوین قانون اساسی و تاریخِ نهاد خبرگان قانون اساسی یا نهادهای شبیه به آن در ایران معاصر به دوران مشروطه بازمیگردد که البته در دورههای مختلف شاهد تغییرات اساسی در اصول آن هستیم.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پیشنویس بهنگارش درآمدهی قانون اساسی در مجلس خبرگان قانون اساسی که نمایندگان آن با رای مستقیم مردم انتخاب شده بودند به بحث گذارده شد و با پایان بحثها و اصلاح موارد متعددی در پیشنویس اولیهی قانون اساسی، متن کامل این قانون در 12 آذرماه 1358 به همه پرسی عمومی گذارده شد و با اکثریت مطلق آراء مورد تایید ملت قرار گرفت. به همین مناسبت در گفتوگویی با مسعود رضایی پژوهشگر تاریخ و سیاست، به برخی نکات در اینباره پرداخته شد. مشروح این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد.
* تاریخِ نهاد خبرگان قانوناساسی یا نهادهای شبیه به آن در ایران معاصر چیست؟
-بسمالله الرحمنالرحیم. سابقه تدوین قانون اساسی در ابتدا به دوران مشروطه برمیگردد؛ که آن زمان اولین بار ماجرای قانون اساسی در ایران مطرح شد. البته قبل از آن قوانین، رویهها و یا سنتهایی هم بود؛ اما چیزی به این معنای قانون اساسی که امروز آن را میفهمیم وجود نداشت.
بعد از آن پیچ تاریخی با تتمهی قانون اساسی مواجه میشویم که در دورهی قاجار نوشته میشود. سپس تا کودتای سوم اسفند ماهِ رضاخان مسیری را طی میکنیم که به تغییر حکومت از قاجار به پهلوی منتهی میشود؛ در این زمان مجلس موسسان در آذر ماه ۱۳۰۴ تشکیل میشود و تغییر رژیم را تثبیت میکند. البته کل قانون مشروطه را عوض نمیکند و فقط بخشی از آن را عوض میکند که مربوط به حکومت قاجار است.
تا آنجایی که یادم هست چند اصلاح جزیی در طول این حکومت بر قانون اساسی انجام شده بود؛ ولی آن هم مربوط به یکی دو اصل میشده است؛کلیت قانون ثابت مانده بود. این تاریخچهای مختصر درباره مسئله قانونگذاری و مجلس موسسان است که مسئولیت قانون اساسی را تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دارا بود.
طبیعی است که بعد از استقرار نظام جمهوریاسلامی ایران توسط مردم در فروردین ۱۳۵۸ قرار بر این میشود که مجلس خبرگان قانونگذاری جدیدی برگزار شود که قوانین کاملا جدید را به تصویب برساند.
*مجلسخبرگان قانون اساسی چه وجوه متمایزی، چه در وجه خود انتخابات آن، چه در وجه حوزههای محتوایی و راهبردی قانون اساسی دارد؟
– عمده تفاوت در ماهیت فکری و سیاسی نمایندگانی بود که انتخاب میشدند. آن البته پیش از انقلاب اصلاح مجلس موسسان مطرح بوده؛ حضرت امام هم در سخنرانی بهشت زهرا برطبق آنچه تاکنون وجود داشته، از واژه مجلس موسسان استفاده کردند.
با توجه به اینکه روال شکلگیری مجلس موسسان تا حد زیادی وقتگیر بوده است بنابراین برای تسریع در قانونگذاری، مجلس خبرگان قانون اساسی برپا شد.
با این حال عمدتاً تفاوت در نوع تفکر و در نوع رویکرد های مجلسه خبرگان بوده است. با توجه به اینکه در فروردین ۵۸ تخصیص نظام جمهوری اسلامی مورد تایید و تثبیت مردم قرار گرفته بود طبیعتا این مجلس هم باید قوانین نظام جمهوری اسلامی را تاسیس کند.
*جریانشناسی و طیفهای موجود در مجلس خبرگان قانون اساسی چگونه بود؟
– اگر مجلس آن سالها را در نظر بگیریم بسیاری از قومهای مختلف کاملا فعال بودند و از مارکسیستها تا قومگراها .به هرحال اگرچه پیروزی امام خمینی با رویکرد کاملاً اسلامی به پیروزی رسیده بود سعی میکردند که نظر خود را اعمال کنند. در انتخابات مجلسخبرگان قانون اساسی شاهد هستیم که نمایندگان طیفهای مختلف فکری حضور داشتند از اسلامگرایان فقهی و روشنفکر تا روشنفکرهای لاییک و چپ.
بعضی از روشنفکران هم راه پیدا کردند اما اغلب از جریان اسلامگرایان اصیل و فقهگرا به مجلس راه پیدا کردند. اعم از روحانیون و سیاسیون غیر روحانی. افراد روشنفکر اسلامگرا هم حضور دارند که یکی از افراد شاخصشان ابوالحسن بنیصدر بود و از قومگرایان و تشکلهای قومی و منطقهای میتوانیم از عبدالرحمان قاسملو که از شاخصان حزب دموکرات بود نام ببریم. یا رحمتالله مراغهای از حزب خلق مسلمان آذربایجان اینها در مجلس حضور داشتند و آزادانه حرف خود را میزدند و در مسائل مختلف وارد میشدند.
کمااینکه مقدم مراغهای بعد از طرح اصل۵ قانون اساسی درباره ولایت فقیه ایشان مخالف بود؛ با دلایل خودشان_ نه از موضع یک چپ کامل او به اسلام و رهبر اظهار ارادت کرده بود_ اما با این حال بنا بر دلایل خودش با اصل ولایت فقیه مخالفت کرد. یعنی اینکه افراد با آزادی کامل انتخاب کرده بودند و بعد از آن رای نوشته و طبیعتا رایگیری میشد.
*برخی جریانات در مجلس حضور نداشتند که حتی دربارهی پیشنویس قانون اساسی نظر داده بودند مانند حزب توده و مجاهدین. سوال این است که این گروهها چرا دراین فرآیند حضور نداشتند؟
-بنده دقیقا یادم نمیآید که آنها تحریم کردند و خود نیامدند یا رای نیاوردند. اما درآن دوره چیزی به نام تایید صلاحیت وجود نداشت و اگر مورد استقبال مردم قرار میگرفتند وارد مجلس میشدند.
*برخی میگویند خیلی از مشکلات امروز کشور ریشه در حذف تکثرات فکری دارد. به نظر شما چرا تکثر فکری مجلس قانونگذار ادامه پیدا نکرد؟
– ما باید در نظر بگیرم که به هر حال برای دورههای مجلس ریاست جمهوری شخصیتهای گوناگونی از طیفهای مختلف وجود داشتند اما حزبهایی بودند که به قانون اساسی رأی نداده بودند اما میخواستند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنند مثل سازمان مجاهدین خلق.
اما با نگاهی به انتخابات مجلس در مییابیم که در دورههای مختلف رویکردهای جامعه متفاوت بوده است. در مجلس سوم اولین تفاوتها را شاهد هستیم. در مجلس چهارم برعکس این اتفاق میافتد در حدی که گروههای مختلف نماینده خودشان و ارزشهای خود را دارند. به اصطلاح حزب راست اکثریت مجلس را به دست میگیرد. در مجلس پنجم گروه جدیدی به نام کارگزاران وارد میشود. مجلس ششم مجددا اکثریت با رویکرد چپ و اطلاحطلبان هستند و مجلس هفتم گروهی دیگر هست به همین ترتیب. میخواهم عرض کنم جامعه در طول زمان به دلیل اقتضائات مختلف دارای رویکردهای متفاوتی بوده است.
البته این مسئله مطرح شده است که نظارت استصوابی باعث شده که نمایندگان طیفهای گوناگون نتوانند به مجلس راه پیدا کنند اما من اعتقاد دارم که چند نکته باید مورد توجه قرار بگیرد. اولا اینکه تلاش بشود، همانطور که رهبری هم فرمودند هم گروههای مختلف وارد عرصه ثبتنام بشوند و هم شورای نگهبان با سعهی صدر بیشتری صلاحیتها را بررسی کند و مردم و گروهها هم برای اینکه نمایندگانشان وارد مجلس بشوند به صندوق انتخابات بیایند و رای بدهند.
طبیعتاً فکری و طیفی که در راستای خدمت به مردم و کشور و نظام حضور بیابد میتواند در مجلس شرکت کند و دیگر این جای شکایت نخواهد داشت که چرا یک فکر و گروه تعداد نمایندگان کمتری دارد.
پایان پیام/ت