جنگ داخلی جمهوریخواهان درون جنگ 2 حزبی
در جریان برکناری مککارتی از ریاست مجلس نمایندگان، نه تنها ماهیت و شکل مناسبات سیاسی جاری در آمریکا، بلکه بروکراسی ادعایی در این کشور نیز زیر سؤال رفته است. این موضوع خود را در فقدان قوانین مربوط به اداره کنگره یا قابلیت ارائه تفسیری موسع و چندگانه از آنها نشان داده است.
فارسپلاس؛ مهدی تقوی در یادداشتی نوشت: اعضای مجلس نمایندگان آمریکا بعد از فرآیندی پیچیده، رای به برکناری کوین مککارتی از ریاست کنگره دادند. این نخستینبار در تاریخ آمریکاست که نمایندگان، رئیس مجلس نمایندگان را برکنار میکنند. ۲۱۶ عضو مجلس، شامل ۸ جمهوریخواه، به برکناری نماینده کالیفرنیا در کنگره از کرسی ریاست رای موافق دادند. در مقابل ۲۱۰ نماینده از او حمایت کردند که برای بقای وی در مسند ریاست کنگره کافی نبود.
برکناری مککارتی، در پی شورش سیاسی برخی نمایندگان جمهوریخواه علیه وی انجام شد. ۸ نماینده جمهوریخواه که مخالف مشی ترسیم شده از سوی حزب سنتی خود هستند، به همراه اقلیت دموکرات حاضر در مجلس نمایندگان، توانستند مککارتی را تبدیل به سیاستمداری شکستخورده و برکنارشده کنند!
1- به جز مسأله اوکراین، از اصلیترین دلایل نارضایتی برخی جمهوریخواهان از مککارتی، توافق اخیر وی با کاخ سفید جهت جلوگیری از تعطیلی دولت فدرال بود. تصویب بودجه موقت در کنگره، حکم یک قرص مسکن را برای جو بایدن داشت تا موقتا بتواند فارغ از انتقادات مطرح شده بابت بودجه، دولت فدرال را سرپا نگه دارد.
این موضوع موجب شد «مت گاتز» نماینده جمهوریخواه ایالت فلوریدا، مککارتی را متهم به تبانی با دموکراتها کرده و طرح عزل او را به جریان بیندازد. به عبارت دقیقتر، برکناری مککارتی جمهوریخواه، در مجلسی که اکثریت نسبی نمایندگان آن همحزبیهایش هستند، نقطه آشکارساز افول حزب جمهوریخواه در امور تشکیلاتی ـ حزبی محسوب میشود. از زمان حضور دونالد ترامپ رئیسجمهور تروریست سابق آمریکا در کاخ سفید (بین سالهای 2016 تا 2020) تاکنون، بحرانهای داخلی در حزب جمهوریخواه نمود ویژهای یافته و در بزنگاههای مختلف، جمهوریخواهان سنتی، نومحافظهکاران، اعضای تیپارتی و حتی ترامپیستها، شمشیر را از رو برای یکدیگر بستهاند. در روند برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 نیز این آشفتگی مشخص است؛ جایی که ترامپ رسما در مناظرههای انتخاباتی درونحزبی جمهوریخواهان شرکت نمیکند و سران این حزب نیز قدرت بازخواست وی را ندارند!
2- مورد بعد مربوط به خیانت بایدن به مککارتی است. همراهی اکثر دموکراتهای کنگره با نمایندگان جمهوریخواه در برکناری فردی که به تازگی مانع تعطیلی دولت فدرال شده بود، مصداق بارز خیانتی «تمامآمریکایی» محسوب میشود. مککارتی متعاقب همافزایی جمهوریخواهان ناراضی با دموکراتهایی سرنگون شد که تا چند روز قبل در محافل پنهان و آشکار، از رئیس برکنارشده مجلس نمایندگان آمریکا به عنوان فردی مدبر و بادرایت یاد میکردند! سیاست آمریکایی بار دیگر چهره عریان و کریه خود را به مخاطبان این نوع سیاستورزی هابزی و ماکیاولیستی نشان داد.
برای بایدن و دموکراتها، اختلاف در جبهه جمهوریخواهان و تبلور این اختلاف عمیق نزد افکار عمومی، کلید یک پیروزی آسان و بدون دردسر در انتخابات ریاستجمهوری 2024 محسوب میشود. از این رو آنها به هر روش و رفتاری دست میزنند تا این شکاف و بحران را شعلهورتر سازند. در این معادله، خیانت به مککارتی نیز برای آنها اهمیتی ندارد.
3- نکته آخر، مربوط به بحران ساختاری و اداری حاکم بر کنگره (پس از برکناری مککارتی) است. با توجه به اینکه چنین پدیدهای برای نخستینبار در تاریخ آمریکا رخ داده، نمایندگان کنگره و حتی نهادهای نظارتی و اجرایی این کشور هنوز بر سر تفاسیر حدود و ثغور مسؤولیتهای رئیس موقت – که تا زمان مشخص شدن رئیس جدید مجلس نمایندگان، «پاتریک مک هنری» به این سمت برگزیده شد – سردرگمی و اختلاف نظر دارند.
بر این اساس، معلوم نیست رئیس موقت اختیارات کامل دارد یا فقط قادر به انجام امور اداری و نظارت بر انتخابات تازه داخلی برای انتخاب رئیس جدید کنگره خواهد بود. همچنین در متن مربوط به مقررات داخلی کنگره مشخص نیست رئیس موقت تا چه زمانی میتواند در این مقام باقی بماند یا انتخابات تازه چه زمانی برگزار میشود، بنابراین تا زمان انتخاب رئیس بعد کنگره، شاهد بروز هرجومرجی آشکار در کنگره خواهیم بود.
در جریان برکناری مککارتی از ریاست مجلس نمایندگان، نهتنها ماهیت و شکل مناسبات سیاسی جاری در آمریکا، بلکه بروکراسی ادعایی در این کشور نیز زیر سوال رفته است. این موضوع خود را در فقدان قوانین مربوط به اداره کنگره یا قابلیت ارائه تفسیری موسع و چندگانه از آنها نشان داده است.
پایان پیام/ت