خبر خوب| از عزاداری دختران تا عشقبازی آقای دکتر
روزها مانند برق و باد گذشت و رسیدیم به روز هشتم محرم. روزی که به نام حضرت علیاکبر (ع) گره خورده است. جوانی که پدر با تمام عشقی که به او داشت ، راهی میدانش کرد تا جانش را فدای دین و ولایت کند.
گروه خبر خوب: چقدر زود گذشت، روزها مانند برق و باد گذشت و رسیدیم به روز هشتم محرم. روزی که به نام حضرت علی اکبر (ع) گره خورده است. جوانی که از همه بیشتر به پیامبر (ص) شباهت داشت و امام حسین هر زمان دلتنگ پدربزرگ میشد، در چشمان علیاش مینگریست. اما پدر با تمام عشقی که به پسر، داشت او را راهی میدان و فدای ولایتش کرد. مورخین در وصف این ایثار نوشتهاند: « هر کس از امام حسین (ع) اذن میدان میخواست، اگر میشد حضرت برایشان عذری میآورد، ولی در مورد جناب علی اکبر (ع) گفتهاند: «فاستأذن اباه، فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.» اخلاقتان حسینی باد! با همین حال حسینی میرویم سراغ اخبار داغ امروز!
هیئت دختران دهه هشتادی با دلشان با آقا امام حسین حرف میزنند.
*اینجا هیئتِ دخترانِ دهههشتادی است
دختران یک به یک چادر مشکی سر کردهاند. در میان شان بدون چادر و کم حجاب هم دیده میشود. اما اینجا خانه عشقشان هست و همه اجازه ورود دارند. هم میزبانی میکنند و هم میهمانی! هیئتی که به نام بنت الهدی مزین شده و برای دهه هشتادی هاست. بله همان دههای که در این روزها نقل مجالساند. همان دخترهای ترگل ورگلی که برخیها به آنها کم لطفی میکنند و لقب «گودزیلا» و آتیش پاره و. . به آنها چسباندهاند.
اما این دهه هم هرچقدر آتش بسوزاند و بر طبل ناسازگاری بکوبند که البته آن هم به اقتضای سنشان است، عشق به در رگ و خونشان جاری است و با همین سن و سال کم هم خودشان را برای میزبانی از مهمانان آقا عبدالله به آب و آتش میزنند. اما به روش خودشان. دختران دهه هشتادی در این هیئت با امامشان حرف میزنند و درد و دل میکنند و هرچه دل تنگشان بخواهد از اباعبدالله طلب میکنند. دلنوشتههایشان را برای امام حسین مینویسند و در انتهای مراسم داخل ضریحی نمادین میاندازند. عزاداریتان هم قشنگ است. انشالله امام حسین حاجت دلتان را بدهد!
یک فست فودی به عشق اباعبدالله شهر را زیبا کرد.
*بنوش به یادحسین (ع)
عشق به آقا عبدالله در جانش نهادینه شده است. هر سال این ماه هرکاری از دستش بر بیاید برای آقا میکند. امسال اما وضعیت فرق میکند. اوضاع کار و بارش تعریفی ندارد و وضعیت مالی خراب است. یک فست فودی در گوشه ای از شهر باز کرده است. از همان ابتدا قصد داشت چیزی را در منوی غذایی برای ده روز محرم رایگان قرار دهد. از یک ماه مانده به محرم ذهنش درگیر است، این پا و آن پا میکند. اما حساب و کتابش جور نمیشود که نمیشود. باید پول اجاره مغازه را بدهد. حقوق کارگرها و مواد غذایی.. این ماه باید از جیب بخورد.
آشفته است. او هرچه دارد از محبت آقاست، اما حالا.. مادرش بدحالیاش را میفهمد. جویایش میشود و برای دردش این نسخه را میپیچید: «آقا هرچه بدهی قبول میکند. حتی یک بسته دستمال یا یک بطری آب.» جرقهای در ذهنش زده میشود. فردا یخچال مغاز را پر از آب معدنی میکند و رویش مینویسد: «بنوش به یاد حسین (ع).» حالا حال دلش خوب است. همین که توانسته نقشی کمررنگ داشته باشد برایش کافیست. اباعبدالله به کسب و کارت برکت دهد جوان!
این دکتر هم به شیوه خودش برای امام حسین(ع) عزاداری میکند.
*نذری به شیوه آقای دکتر
ایام محرم اعجازی دارد که همه را به سمت مهربانی و بخشش میکشاند. در این دور و اطرافمان پر است از دست و دلبازی هم وطنان مان. همه در تلاطماند تا از این غافله عشق عقب نمانند. این بار هم بشنوید از عشق بازی با آقا امام حسین(ع) آن هم به شیوه آقای دکتر. این دکتر یک بنر روی درب مطب زده است و در آن نوشته است: « ویزیت رایگان بیماران به مناسبت ماه محرم» خدا اجرتان دهد. تنتان از نوازش دکتران دور باد!
ژیار مسلمی، محمد حلاجی و زهرا تهمتنی، اعضای تیم دانشآموزی ایران در پنجاهوپنجمین المپیاد جهانی شیمی مدال طلایی گرفتند و دیاکو سیدی هم مدال نقره گرفت.
* نام دانشآموزان ایرانی جهانی شد
در این ایام پر رزق و روزی که همه دست به دست هم دادهاند تا با عشق ابا عبدالله شهر را پر از مهربانی کنند، چهار نوجوانهای ایرانی هم به نوبه خود نقش آفرینی کردهاند و هرچه در چنته داشتهاند را رو کردهاند تا نام ایران را جهانی کنند. جانم برایتان بگوید که اعضای تیم دانشآموزی ایران در پنجاهوپنجمین المپیاد جهانی شیمی ۳ مدال طلا و یک نقره گرفتند. خدا قوت. همیشه بدرخشید فرزندان ایران زمین.
* ناامنی در کنار خدا یا امنیت در مقابل خدا
آنچه اساسی است این است که انسان همۀ زینتهای دنیا را فدای فطرت کند. امنیت بزرگترین زینت این حیات است. انسان باید ناامنی در کنار خدا را بر امنیت در مقابل خدا ترجیح دهد. شمر در عصر تاسوعا صدا زد: «فرزندان خواهر ما کجایند؟»
حضرت عباس علیه السلام جواب نداد. امام حسین علیه السلام به برادرش عباس فرمود: «پاسخش را بدهید، اگرچه فاسق است»؛ یعنی با اینکه میدانید فاسق است و نمیخواهید جوابش را بدهید، ولی باید جوابش را بدهید.
حضرت عباس (ع) ناچار گفت: «چه میگویی؟» شمر گفت: «من برای تو و برادرهایت امان نامه آوردهام. حضرت عباس علیه السلام امان نامه او را رد کرد. او امنیت در کنار شمر، عبیدالله و یزید را نخواست و ناامنی در کنار ذُریۀ پیامبر صلی الله را برگزید. در واقع میگوید: راحتی، آزادی، امنیت، شهرت، قدرت، عزّت، همه فدای تو…
*خوش خبر باشید!
و اما سخن پایانی، خبرهای خوبتان را در قالب دلخواه خود (عکس، متن، فیلم، صوت و…) تولید کنید و آن را با هشتگ #خبر_خوب در شبکههای اجتماعی منتشر کنید تا هم دیگران را در حال خوش خودتان شریک کنید و هم ما بتوانیم اخبار شما را بازنشر کنیم. اگر هم تمایل داشتید در هر یک از شبکههای اجتماعی که فعال هستید، خبرتان را از طریق اکانت khabar_khoub_iran@ یا شماره تلفن ۰۹۳۳۰۸۲۶۳۱۲ برای ما بفرستید. در این جشنواره فرقی نمیکند در ایتا و بله و روبیکا و گپ باشید یا در تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و واتساپ؛ مهم این است که سهمی در حال خوش اطرافیانتان داشته باشید.
منتظر خبرهای خوب شما هستیم. خوشخبر باشید.
پایان پیام/