خطای فاحش مدعیان آزادی ادیان در غرب
به نظر میآید کسانی که مختصات و نقشه راه «سوئد جدید» را ترسیم کردهاند، دچار خبط محاسباتی بسیار خطرناکی شدهاند. نقطهای که سوئدیها در حال حرکت به سوی آن هستند، نه تنها امنیت این کشور اروپایی را در آینده تضمین نخواهد کرد، بلکه هزینهها و تبعات تقابل همهجانبه این کشور با جهان اسلام را متوجه کانونهای پنهان و آشکار قدرت در استکهلم میکند.
فارسپلاس؛ حنیف غفاری در یادداشتی نوشت: اعطای مجوز پلیس و دستگاههای امنیتی سوئد به فرد هتاک و اسلام ستیزی که پیش تر نیز اقدام به آتش زدن و هتک حرمت قرآن کریم کرده بود، بار دیگر خشم مسلمانان جهان را برانگیخته است. این اقدام هتاکانه در حالی تکرار میشود که در هفتههای گذشته، بسیاری از شهرهای جهان صحنه تظاهرات علیه قرآنسوزی در استکهلم بوده است.
مقامهای سوئدی مدعی هستند حق برگزاری تجمع و گردهمایی در قانون اساسی سوئد تضمین شده است. علاوه بر این، قوانینی که توهین به مقدسات را در سوئد ممنوع در نظر میگرفت، از دهه ۱۹۷۰ تاکنون لغو شده است.
بر همگان مسجل است چنین ادعایی نوعی فرافکنی و فرار رو به جلو از سوی کشوری به شمار میرود که به نقطه کانونی تقابل با مسلمانان در اروپا تبدیل شده است. در سالها و ماههای اخیر اتفاقات قابل تأملی در حوزه اجتماعی، هنجاری و سیاست خارجی سوئد رخ داده است که جملگی با یکدیگر مرتبط هستند:
تحرکات اسلام هراسانه و قرآن ستیزانه در سوئد از اقدام شخصی به پروژه دولتی-امنیتی تبدیل شده است.
سوئد با تلاش برای عضویت دائم در ناتو تلاش کرده است به بخشی از منظومه امنیتی ایجاد شده به وسیله دو سوی آتلانتیک در منازعه با مسکو تبدیل شود.
گروههای نژادپرست و مهاجرستیز به بخشی از جریان قدرت در سوئد تبدیل شدهاند.
واقعیت این است، سوئد دیگر نماد جامعه چندفرهنگی نیست و در حال گذار به ساختار جدیدی است؛ در این ساختار، شاهد شکلگیری جامعهای تک بعدی با نوعی دیکتاتوری غیر اعلام شده اما محسوس خواهیم بود. گره خوردن مستقیم معادلات امنیتی سوئد با آمریکا و اعضای اروپایی ناتو نیز استقلال این کشور را در چینش بسیاری از پازلهای امنیتی در حوزه اسکاندیناوی از بین خواهد برد.
به نظر میآید کسانی که مختصات و نقشه راه «سوئد جدید» را ترسیم کردهاند، دچار خبط محاسباتی بسیار خطرناکی شدهاند. نقطهای که سوئدیها در حال حرکت به سوی آن هستند، نه تنها امنیت این کشور اروپایی را در آینده تضمین نخواهد کرد، بلکه هزینهها و تبعات تقابل همه جانبه این کشور با جهان اسلام را متوجه کانونهای پنهان و آشکار قدرت در استکهلم خواهد کرد.
مجموع این تحولات حتی میتواند اصلیترین خط قرمز سوئدیها یعنی «دولت رفاه» و ساختار آن را نیز در آینده تحت تأثیر خود قرار دهد. امنیت و توازن در سیاست خارجی دو پیش شرط تثبیت مؤلفه های رفاهی -امنیتی در کشورهای حوزه اسکاندیناوی به شمار میروند و این قاعده درباره سوئد نیز صادق است.
شاید سوئدیها تصور کردهاند در سایه اسلامهراسی نظام مند و وابستگی امنیتی به ناتو، ساختار دولت رفاه بهتر حفظ خواهد شد. زمانی که این فرضیه ابطال شود، شاید دیگر برای جبران این خطای شناختی و راهبردی از سوی سوئدیها وجود نداشته باشد.
اگر استکهلم از مسیر خطرناکی که در پیش گرفته است بازنگردد، به اصلیترین بازنده بازی خودساخته تبدیل خواهد شد.در این صورت، دیگر حضور سوسیال دموکراتها یا جریان راست میانه در استکهلم نمیتواند نجاتبخش سوئدیها باشد.
پایان پیام/ت