خط خبری دوگانه رسانههای معاند در داغترین تابستان تاریخ
نوع واکنش رسانههای معاند در قبال تابستان داغ جهان و بحرانهای اقلیمی، بیانگر تکرار دوگانگیها و سوءاستفادههای سیاسی برای انحراف افکار عمومی است.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – نورنیوز نوشت: موج گرما طی هفتههای اخیر بیشتر نقاط جهان را فراگرفته، بهگونهای که در بسیاری از کشورها علاوه بر هشدارهای بهداشتی و زیست محیطی، تأکید دولتها بر لزوم مشارکت همگانی برای عبور از شرایط مذکور با صرفهجویی در مصرف آب و انرژی را به همراه داشته است.
به اذعان کارشناسان محیط زیست، بخش عمده ای از فرآیند مذکور که موجی از جنگلسوزیها و کاهش و یا خشک شدن سدها، رودخانهها و منابع آبی را به دنبال داشته، ناشی از تغییرات اقلیمی بهویژه تحت تاثیر گسترش بیرویه فعالیتهای صنعتی و کارخانهای و تشدید تولید گازهای گلخانهای است که البته کشورهای صنعتی همچنان زیر بار مسؤولیت خود در این خصوص نمیروند!
در این میان؛ نوع واکنش رسانههای غربی در قبال تابستان داغ جهان و بحرانهای اقلیمی، بیانگر تکرار دوگانگیها و سوءاستفادههای سیاسی برای انحراف افکار عمومی است.
به عنوان نمونه؛ خط رسانهای رسانههای معاند فارسیزبان طی هفتههای اخیر ذیل مباحثی همچون گرمای هوا، کم آبی، تامین برق، جنگلسوزی، تغییرات اقلیمی و… در مناطق مختلف ایران، ناامیدسازی مردم از حال و آینده کشور، تحریک افکار عمومی در مناطق خاصی از ایران و القاء بیتوجهی مسئولین بوده است.
این رسانهها با مقصر معرفی کردن جمهوری اسلامی در بروز شرایط آبوهوایی مذکور، سعی دارند ضمن تحریک گسلهای قومی و ایجاد تنشهای اجتماعی و امنیتی، سناریوی التهابآفرینی و ایجاد شکاف میان مردم و نظام را بهروزرسانی کنند.
از جمله تکنیکهای استفاده شده در این خصوص، تکرار پُرحجم تیترها و تصاویر سیاه و ناامیدکننده است، مثلا: «مردم با دست خالی آتش را مهار میکنند/ تلاش مردم برای خاموش کردن جنگلهای مریوان بدون تجهیزات و کمک مسؤولان/ ریزگردها 20 هزار نفر را در خراسان جنوبی راهی بیمارستان کردند/ ساکنان تهران در تیرماه 19 روز هوای آلوده تنفس کردهاند/ توفان در سیستان 1200 نفر را راهی بیمارستان کرد/ منازل فقط چند ساعت در روز آب آشامیدنی دارند/ دریاچه ارومیه تا دو ماه دیگر خشک خواهد شد و…»
نکته اینکه؛ این رسانهها با سانسور شدید اقدامات دولت و نهادهای مسؤول، کمترین خبری از تلاشهای گسترده برای خدمترسانی به مردم و کاهش مشکلات کشور منتشر نکرده و بدون هیچ اشارهای به جهانی بودن بحرانهای اقلیمی و این حقیقت که ایران در منطقهای خشک و کمبارش قرار دارد، به دنبال تبدیل این موضوع به امری سیاسی وامنیتی هستند.
در مقابل اما؛ همین رسانهها در پردازش تحولات اقلیمی در غرب رویکردی کاملا متفاوت را در در پیش گرفته و هرچند در ظاهر اخبار مربوط به آن را پوشش میدهند، اما کلیدواژهها، عناوین و تصاویر استفاده شده در این گزارشها اولا رویکردی امیدبخش داشته و ثانیا اصل موضوع را امری طبیعی و بیارتباط با دولتها القاء میکنند!
عبارات به کار رفته در گزارش این رسانهها درباره تحولات اقلیمی در کشورهای غربی در قیاس با آنچه درباره ایران برجستهسازی میشود گویای این رفتار دوگانه است: «تغییرات اقلیمی آنقدر شدید شده که به نظر میرسد آبوهوا وحشی شده است. از سیلابهای ناگهانی تا گرمای سوزان بیسابقه. کارشناسان هواشناسی میگویند این شروع پدیده النینو است که وضعیت بسیاری از مناطق را بهطور غیرمعمول تحت تاثیر قرار داده است.»
این رسانهها در حالی درخواست دستگاههای دولتی ایران از مردم برای صرفهجویی در مصرف آب و برق را نشانه ناکارآمدی و ضعف دولت دانسته و حتی مخاطبین را به استفاده بیرویه از برق و آب برای ضربه به نظام تشویق میکنند که اخطارها و جریمههای اعمال شده از سوی دولتهای غربی به شهروندانشان را ابتکار عمل و تدابیر حمایتی از مردم مینامند!
تکنیک پُراستفاده دیگر رسانههای غربی ذیل استانداردهای دوگانه خود، «عادیانگاری» در کشورهای خود و «القاء بحران» در کشورهایی از جمله ایران است، چنانچه در پردازش خبری بحران آب، گرمای شدید و آتشسوزی جنگلها و مراتع در غرب، بر کلیدواژه «موسمی» تاکید شده و امدادرسانی و تلاش دولتهای غربی بزرگنمایی میشود اما مثلا همین کلیدواژه در گزارش توفانهای سیستانوبلوچستان به تیغ سانسور گرفتار میآید!
به هر تقدیر آنچه مسلم است اینکه؛ استفاده رسانههای نظام سلطه از تکنیکهای مختلف جنگ شناختی برای موجسواری در هر موضوع و پیشامدی، یکی از مهمترین ارکان راهبردی جنگهای ترکیبی و موج چهارمی است که با برقراری انتزاعی ارتباط میان تحولات گوناگون در لایههای مختلف، میکوشد ذهن مخاطب را در راستای هدف خود مدیریت کند.
به بیان دقیقتر؛ ایجاد و تعمیق گسلهای سیاسی-اجتماعی میان مردم و نظام و در پی آن تضعیف حکمرانی و کاهش سرمایه اجتماعی حاکمیت، مهمترین هدفی است که ماشین رسانهای و تبلیغاتی غرب علیه نظامهای مستقل از جمله ایران دنبال میکند.
بدیهی است که در چنین آوردگاهی، مرگ 61 هزار نفر در اروپا به دلیل گرما در تابستان 2022 و مرگ 68 هزار نفر در اروپا بر اثر سرما در زمستان گذشته امری عادی و طبیعی جلوه داده شود اما همزمان مشکلات ناشی از کمآبی اقلیمی یا توفانهای موسمی و یا چند روز قطعی گاز و برق در بخشی کوچک از کشور بزرگی چون ایران، بزرگنمایی شده و دلیلی بر ناکارآمدی نظام عنوان شود!
پایان پیام/ت