دیپلمات بدنام در دولت بایدن!
بدون تردید انتصاب افرادِ جنایتکاری نظیر الیوت آبرامز به مناصب مهم در دولت بایدن، نفاق او در تعهدش به شعارهایی نظیر دموکراسی و حقوق بشر را آشکارتر از همیشه می کند. مشکل اصلیِ سیاست خارجی آمریکا این است که افراد خارجِ از منظومه آن، به سختی می توانند صحت و درستی ادعاهای دولت آمریکا در این حوزه را باور کنند.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – الف نوشت: «اندیشکده کوئینسی» در گزارشی با اشاره انتصاب "الیوت آبرامز"، دیپلمات بدنام آمریکایی از سوی دولت بایدن به عنوان عضوِ کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی دولت آمریکا، این مسأله را یک رسوایی بزرگ برای این دولت ارزیابی کرده و آن را در تضاد آشکار با شعارهای دور و دراز دولت بایدن در حمایت از حقوق بشر و دموکراسی تحلیل کرده است.
اندیشکده کوئینسی در گزارش خود مینویسد:
«در فوریه سال 2019، "ایلهان عمر" از نمایندگان کنگره آمریکا، دست به اقدام عجیبی به عنوان یک عضو جامعه قانونگذاری آمریکا زد. او رو در روی یک مقام رسمی آمریکا، وی را به دلیل همدستی اش در ارتکاب به نقض فاحش حقوق بشر، مورد حمله قرار داد و محکوم کرد.
مقامِ مذکور "الیوت آبرامز" بود. کسی که در آن زمان تازه به عنوان نماینده ویژه دولت ترامپ در مساله ونزوئلا انتخاب شده بود. ایلهان عمر به طور خاص عملکرد فاجعه بارِ آبرامز و دروغگویی اش در رسوایی ایران کنترا را یادآور شد و این سوال را مطرح کرد که چرا اعضای کنگره باید به صحبت های یکچنین فردِ دروغگویی اعتماد کنند. وی سپس از آبرامز به دلیل نقش بارزش در تسهیل کشتار فجیعِ صدها شهروند غیرنظامی توسط نیروهای مسلح آمریکا در السالوادور نیز به شدت انتقاد کرد.
بلافاصله ایلهان عمر با واکنشی منفی و گسترده از جانب دو حزب اصلی آمریکا رو به رو شد. شماری از سیاستمداران نومحافظه کار آمریکایی شدیدا به دفاع از آبرامز پرداختند و او را قهرمانِ دفاع از دموکراسی و حقوق بشر معرفی کردند. در عین حال، شماری از اعضای حزب دموکرات و نزدیکانِ به آن ها نظیر "لوید آستین" وزیر دفاع کنونی آمریکا و البته "کِلی مگسامن"، معاون رئیس اندیشکده پیشرفت آمریکایی/ American Progress هم رویکرد مشابهی را در پیش گرفتند.
مگسامن به طور خاص گفت: "من برای ایلوت آبرامز کار کردهام. او یک حامیِ جدی حقوق بشر و دموکراسی است. بله او اشتباهات جدی را نیز مرتکب شده با این حال برای آنها بازخواست نیز شده است. ما همگی باید کارهای زیادی را در ونزوئلا انجام دهیم و البته که در این رابطه اهداف مشترکی نیز داریم."
تمامی این موضع گیری های عجیب و غریب و غیرواقع بینانه، بار دیگر و به تازگی، همزمان با اعلام اراده دولت بایدن جهت نامزد کردن الیوت آبرامز به عنوان عضو کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا، تکرار شده اند. مسئولیت اصلی این کمیسیون، ارزیابی تلاش های آمریکا جهت درک، اطلاع رسانی و اثرگذاری بر ملت های خارجی است و در عین حال گزارش هایی را نیز به کنگره و دیگر نهادهای اجرایی آمریکا در موضوعات مذکور ارائه می کند. البته که از نظر قانونی نیز از هفت عضوِ این کمیسیون نباید بیش از چهار نفر آن ها از یک حزب باشند.
انتصاب الیوت آبرامز توسط دولت بایدن می تواند ماهیتی نمادین داشته باشد و البته که با قدرت چندانی هم جهت اثرگذاری بر روند سیاست گذاری ها همراه نباشد. با این حال انتخاب وی و عدم انتخاب دیگر مقام های سابق حزب جمهوریخواه که حاشیه کمتری دارند و دستشان کمتر به خون آغشته است، حامل معانی و پیام های خاصی است.
سابقه کاری آبرامز در آمریکا واقعا شرم آور است. وی در سابقه کاری اش با موارد متعدد ناکامی و همدستی در ارتکاب به جنایت علیه بشریت مخصوصا در دوران جنگ سرد رو به رو است. سال 1981 تنها یک روز قبل از آنکه آبرامز یک پُست مهم را در وزارت خارجه آمریکا گرفت، گردان موسوم به Atlactal که یک واحد آموزش دیده توسط نیروهای آمریکایی در السالوادور بود، بیش از هزار شهروند السالوادور را قتل عام کرد و البته که این گردان به زنان و کودکان زیادی نیز تجاوز کرد.
در آن زمان، الیوت آبرامز در تعامل با کنگره آمریکا تاکید داشت که گزارش های منتشر شده در مورد جنایات مذکور صرفا مسائلی تبلیغاتی از جانب چریک های چپ گرا هستند. آبرامز این موضع گیری های خود را حتی وقتی مقام های رسمی آمریکا و رسانه های این کشور نیز فاجعه السالوادور را تایید کردند، همچنان ادامه داد.
در زمانِ دولت ریگان، آبرامز در رابطه با برخی گروه های فعال در آمریکای مرکزی که اقدام به جنایت و کشتار می کردند، آن ها را حامیان حقوق بشر و مستحق دریافت کمک های نظامی آمریکا ارزیابی می کرد. نمونه بارز این مساله را در قتل عام های گروه های اینچنینی در گواتمالا و السالوادور مشاهده کرده ایم. موضوعی که به تایید سازمان های بین المللی نظیر سازمان ملل متحد نیز رسید با این حال افرادی نظیر آبرامز با آن مخالفت میکردند.
آبرامز به طور خاص دیکتاتور خونخوار گواتمالا یعنی "افرین ریوس مونت" را ستایش می کرد و از وی به دلیل آنچه ایجاد پیشرفت های قابل توجه در زمینه احترام به حقوق بشر و حقوق مردم بومی عنوان می کرد، تشکر میکرد. این دیکتاتور بعدها به جرم نسل کشی علیه مردم گواتمالا محاکمه شد.
آبرامز در عین حال از جمله چهره های محوری در حمایت از نسل کشی و جنایت های صورت گرفته در نیکاراگوئه بود. او به دلیل عملکرد غیرقابل قبول خود در مورد نیکاراگوئه و حمایت های آمریکا از قتل و کشتار در این کشور، در کنگره آمریکا محکوم شد و کنگره، وی را به دروغگویی به این نهاد نیز متهم کرد. البته که او از تمامی اتهاماتی که علیه وی مطرح شد با استفاده از نفوذ سیاسی که داشت، فرار کرد. جالب است که او بازرسانِ عملکرد نادرست خود در پرونده ایران-کنترا را افرادی "بدبخت، حرامزاده و خونخوار" هم توصیف کرد.
فعالیتهای شرم آور آبرامز در قرن بیست و یکم نیز ادامه پیدا کرد و بر اساس اسناد مختلف، وی از جمله چهرههای اصلی در جریان رهبری کودتا علیه "هوگو چاوز" در در ونزوئلا در سال 2002 میلادی بوده است. بعدها از وی به عنوان چهره اصلی تحریک کننده کودتای گروه فتح علیه حماس(پس از پیروزی حماس در انتخابات فلسطین) نیز یاد شده است. انتخاباتی که موجب تسلط حماس بر نوار غزه شد.
جالب است که در دوره حضور وی در دولت ترامپ و مسؤولیتش در رابطه با ونزوئلا، وی نقش مهمی در مشروعیتبخشی به کودتای "خوان گوآیدو" و تلاش جهت معرفی وی به عنوان رئیس جمهور قانونی این کشور داشت و حتی گمانهزنی های مختلفی در مورد نقش محوری او در طراحی اقدام به ربودن نیکلاس مادورو رئیس جمهور قانونی ونزئلا از طریق شماری از مزدوران آمریکایی نیز مطرح شده است.
دولت بایدن در توجیه اینکه چرا یکچنین فردی را به کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا انتخاب کرده گفته است که این دولت فقط با اعلام نامزدی آبرامز از سوی جمهوریخواهان موافقت کرده است. با این همه، سادهانگارانه است که بخواهیم باور کنیم بایدن و دموکرات ها مجبور به پذیرش انتصاب آبرامز شده اند.
بایدن زمانی که قدرت را در آمریکا به دست گرفت، تاکید کرد که مساله حقوق بشر دال مرکزی در سیاست خارجی دولت وی خواهد بود. با این حال، او قویا این وعده های خود را با انجام اقداماتی نظیر وارد کردن فردی همچون آبرامز به دولتش زیر پا گذاشته است. بایدن جهت پیشبرد رقابت های جهانی آمریکا مخصوصا با کشوری نظیر چین، عملا رویکردی منافقانه در مساله ای نظیر تعهد به حقوق بشر و دموکراسی در پیش گرفته است. در این راستا، آمریکا با افراد جنایتکار و دولت های سرکوبگر همکاری می کند و در عین حال، هرگونه نقض حقوق بشر و ستم در جهان را نیز محکوم می کند.
بدون تردید انتصاب افراد جنایتکاری نظیر الیوت آبرامز به مناصب مهم در دولت بایدن، دورویی و نفاق آن در تعهدش به شعارهایی نظیر دموکراسی و حقوق بشر را آشکار تر از همیشه می کند. مشکل اصلی سیاست خارجی آمریکا این است که افراد خارجِ از منظومه آن، به سختی میتوانند صحت و درستی ادعاهای دولت آمریکا در این حوزه را باور کنند. مؤلفهای که عملا در سال های آتی آمریکا را به این گزاره رهنمون خواهد کرد که راهی جز رها کردن شعارهای متعالی اش و نشان دادن چهره واقعی خود به جهانیان ندارد و دیگر تداوم ریاکاری برای آن میسر نیست.»
پایان پیام/ت
*لینک:
https://responsiblestatecraft.org/2023/07/06/bidens-disgraceful-nomination-of-elliott-abrams