رجعتی پروانهوار
پروانه معصومی، بانوی باحیای سینمای ایران که پروانهوار به دور زنان روستایی گیلانی میگشت و سعی میکرد قصههایشان را به گوش دیگران برساند و هموراه غمخوارشان بود امروز بر روی دستان میزبانان گیلانیاش به سوی پروردگارش رجعت کرد.
خبرگزاری فارس-فاطمه احمدی: بارها پروانهوار دور مردمی میگشت که انتخاب کرده بود در جوارشان ادامه حیات دهد. از دود و دم پایتخت خسته شده بود و به دل جنگلهای گیلان پناه آورده بود. احساس آرامش میکرد وقتی هوایی را تنفس میکرد که در بهار خوشههای برنج را به قول دوستش آجی خانم، شکم کرده میدید و وقت برنج دادن خوشههای برنج میرسید.
با «غریبه و مه» عاشق گیلان شد و تصمیم گرفت ادامه حیاتش را در سرزمین زنان گیل و دیلم بگذراند و با «کوچک جنگلی» این تصمیم را عملی کرد و شد یک پروانه گیلانی. در طی سالهایی که در طاهرگوراب زندگی میکرد نسبت به زنان تلاشگر گیلانی بسیار حساس بود و سعی میکرد با تمام اقشار مردم ارتباط بگیرد.
پروانه معصومی در سریال گیسو
پروانهای که مهمان گیلان شده بود به گفته خودش از هیاهوی تهران، از راه بندانهای تهران فرار کرده بود و تصمیم گرفت در جایی خوش آب و هوا زندگی کند و برای دیدن دوستان و اقوام گاهی گیلان را به مقصد تهران ترک میکرد اما تنها برای مدت کوتاهی و دوباره به دیارِ گیلان باز میگشت.
میگفت که من هنرمند نیستم، هنرمند زنان گیلانی هستند که از صبح تا غروب در مزارع برنج کشاورزی میکنند. این گونه مردم را توصیف میکرد. دوست داشت از زندگی زنان گیلانی که پا به پای مردانشان در شالیزارها کار میکنند و همزمان، نقش همسری و مادری و دختری خود را به خوبی ایفا کرده و به کم و زیاد زندگی قناعت میکنند فیلم ساخته شود.
مخالفت با بازیگری از سوی پدر
این بانو در یک خانوه مذهبی متولد شده بود و در اوایل کارش با مخالفت شدید پدر روبرو شد اما پدرش میگفت: «تو دیگه شوهر داری به ما ارتباطی نداره» اما پروانه آنقدر با حیا بود و برای پدر احترام و ارزش قائل بود که به پدرش قول داد هرگز کاری نکند که به حیثیت او لطمه وارد شود و همواره آبرویش را حفظ کند. و همین کار را هم کرد: «همیشه وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم روی قولی که به پدرم دادم ایستادم و امیدوارم از من راضی بوده باشد.»
دیدار پروانه با رهبری اتمام حجت با همه
بانو معصومی که از پیش از انقلاب نیز در چندین فیلم و سریال نقشآفرینی کرده بود و عدهای از خدا بیخبر میخواهند امروز که او نزد پروردگارش پَر کشیده، نقش او را در سینمای ایرانِ پس از انقلاب کمرنگ جلوه دهند، اما سخنان و دردودلهای زنانه و مقتدرانه این بانوی ایرانی نزد رهبر معظم انقلاب حجت را بر همه تمام کرد.
پروانه سینمای ایران، در جریان دیدار رهبر معظم انقلاب با هنرمندان رسانه ملی در سال ۱۳۸۹ مطالبی درباره نقش زن در سینمای ایران گفت و درخصوص فیلمسازی پیشنهاداتی ارائه کرد که تحسین رهبری را به همراه داشت.
پروانه بانو که شاید قریب به ۳۰ سال در «طاهرگوراب» صومعهسرا، یکی از شهرستانهای گیلان زندگی میکرد و از نزدیک شاهد سختیهای زندگی روستایی و کشت و کار برنج توسط زنان گیلانی بود، در محضر رهبر انقلاب گفته بود: «وقتی زنان روستا پس از یک روز کار طولانی به منزل باز میگردند، دوست دارند پای تلویزیون بنشینند. من حتی زنانی را دیدم که فقط یک تلویزیون کوچک دارند که وقتی در حال کار در آشپزخانه هستند دوست دارند نگاهی به تلویزیون بیاندازند تا برنامهای را از دست ندهند.»
تلویزون به تعبیر پروانه معصومی، تعهد بسیار زیادی نسبت به مردم روستانشین دارد. چرا که مردم کلانشهرها سرگرمیهای بسیار زیادی داشتند اما این روستائیان بودند که بجز تماشای تلویزیون و برنامههای صدا و سیما سرگرمی خاصی نداشتند. او میگفت که در سینمای ایران نباید تنها به مباحث تهران توجه شود، بلکه باید زندگیهایی که در روستاها و شهرهای کوچک میگذرد نیز برای فیلمسازی توجه بیشتر شود.
یکی از نقدهای مهمی که مرحومه معصومی درباره فیلمسازی در شمال کشور در محضر رهبر انقلاب مطرح کرده بود عدم تحقیق درباره پیشینه آن منطقه و مردمی بود که در آنجا زندگی میکردند. پروانه که خود در آسمان این روستاها با قلبش و با دیدگانش پرواز کرده بود و از حال و هوای مردم گیلان با خبر بود، نگران این نوع فیلمسازی بدون تحقیق بود.
او میگفت: «برنامهسازان اگر میخواهند در یک روستای گیلان فیلمی بسازند باید خوب تحقیق کنند، نه اینکه تنها یکی ۲ ساعت یا نهایت چند روز در این مناطق چرخی بزنند و چند جنکل و کلبه ببینند و بگویند: "خب واردیم، تمام شد!" بلکه باید با این مردم با این زندگیها سروکار داشت و از نزدیک شاهد قصههای آنان بود.»
پروانه معصومی در سریال امام علی (ع)
عشق به امام علی (ع) در پروانه
پروانهای که افتخار حضور در فیلم امام علی (ع) و سریال یوسف پیامبر (ع) را داشت در باره حضور در این فیلم میگفت: « نیروی مثبتی که ما عوامل سریال امام علی (ع) در این مجموعه داشتیم را میتوان از کیفیت بازی بازیگران و به طور کل خروجی این مجموعه احساس کرد. چرا که نه تنها بازیگران این مجموعه بلکه همه عواملی که در ساخت سریال امام علی (ع) دست داشتند با عشق به این حضرت کار کرده و با عشق به ایشان تلاش کردند و بهتر است بگویم همه با نیت قلبی و اعتقاد به امام علی (ع) برای این مجموعه آمده بودند.»
او عشق و علاقهای فراوان به امیرالمؤمنین داشت و بسیار شبهای قدر را گرامی میداشت: «خیلی زیاد به حضرت علی (ع) اعتقاد دارم، همانطور که همه ما به این حضرت اعتقاد داریم، فکر میکنم کمتر کسی باشد که مانند من نباشد. این یک واقعیت است که هر جایی انسان در کاری میماند وقتی یک یا علی (ع) میگوید درها به رویش باز میشود.»
پروانه معصومی در سریال یوسف پیامبر (ع)
نصیحت مادر سرلوحه زندگی پروانه
پروانه هیچگاه از مرگ نمیهراسید. گویا حضور در چنین تجربههایی و ارثیه مادرش که او را نصیحت میکرد چگونه از مصائب عبور کند منجر شده بود که پروانه در سالهایی که مهمانِ ما بود و پیش از آن، انسانی صبور و مهربان باشد.
«مگه آدمی چقدر زنده است که بخواد حرص بخوره؟ آخرش چی؟ چرا باید با بقیه سر جنگ داشت و مهربون نبود؟ مادرم همیشه میگفت: آدم باید ۲ وقت بره قبرستون، وقتی خیلی شاده و به خودش غره شده، بره ببینه آخرش اینجاست یا وقتایی که خیلی غمگینه باز بره قبرستون تا ببینه آخرش اینجاست چرا باید اینقدر غصه خورد؟»
وداع با پیکر پروانه معصومی در رشت
حالا امروز، پیکر این بانوی هنرمندِ اصیل و دغدغهمند، این مهمان گیلانیها بر روی دستانِ مهماننواز گیلان تشییع و به منزل ابدیاش بدرقه شد. پروانه بانویی که حالا دیگر گیلانی به حساب میآید و هموراه غمخوار زنان روستایی گیلان بود امروز در ۷۹ سالگی به سوی آفریدگارش رجعت کرد. در این مدت حیاتش به وصیت مادر عمل کرد و سعی کرد هیچگاه به خود غره نشود، هیچگاه نامهربانی نکند و دستگیر مردم باشد.
دعای گیلانیان بر پیکر مرحومه معصومی
امروز گیلانیها نشان دادند که رسم مهماننوازی را به خوبی میدانند و در فراغ پروانهشان دلگیر و غمگین هستند طوری که وقتی پسر مرحومه معصومی در مراسم تشییع امروز مادرش میگفت: «مادرم به دیده احترام به مردم مینگریست و امروز مردم گیلان با حضور در مراسم تشییع پیکرش پاسخ عشق و احترام او را دادند و این سرمایه لایتناهی از سمت مردم است. این حضور زنجیره ارتباط مادرم با گیلان را تحکیم میبخشد و موجب تسلای دل او خواهد بود.»
پایان پیام/۸۴۰۰۷