روایتی از دوربرگردان هنرمندی که ۱۵ سال کارتنخواب بود
محمد میگوید: دیگر خسته شده بودم، در خانوادهای متولد شدم که مشکل مصرف مواد مخدر داشتند از همان ابتدا این بیماری هم به من منتقل شد؛ ۴۵ سال سن دارم، خیلی خوشحالم که الان، نفس میکشم به دور از مواد مخدر…
خبرگزاری فارس- کرمانشاه؛ پرستو چمنی، به چراغ روشن خانههای مردم نگاه میکردم، به هیاهوی شبنشینیها، اعیاد، شبهای یلدا و سردی شبهای زمستان در حسرت شعلهای گرم، نگاه میکردم…
جایی نداشتم، کسی را نداشتم، حامی نداشتم، به یاد زندگی گذشته خودم میافتادم به حسرت دیدن دختر ۱۶ سالهام که هنوز روی ماهش را ندیدهام و نمیدانم چه شکلی است… این چه وضعیست که برای خودم درست کردم. چرا باید اینجوری باشد. چرا، چرا، چرا؟
این چرا، چراها بودند که ذهنم را آشفته میکردند؛ برای رهایی از خودم، برای فرار از خودم چارهای نداشتم جزء اینکه به اجبار به مصرفم ادامه دهم.
«استاد ممد، بهبود یافته»
این سخنان یکی از معتادان بهبود یافتهای است که پس از ۲۶ سال مصرف این مواد افیونی، سرانجام راهی مرکز ماده ۱۶ میشود و الان ۱۰ ماه است پاکی خود را به دست آورده است.
مرکز ماده ۱۶ کرمانشاه در مساحت حدود ۱۲ هزار مترمربع با ظرفیت ۵۵۰ نفر در راستای ساماندهی و نگهداری معتادان متجاهر از سال ۹۱ راهاندازی شد.
معتادان با دستور قضایی به وسیله نیروی انتظامی و شهرداری جمعآوری و به این مرکز منتقل و کار درمان آنها به مدت ۶ ماه انجام میشود؛ «محمد» یکی از افرادی است که در اوج مصرف مواد مخدر و کارتنخوابی، در یکی از شبهای سرد زمستان مأمور نجات انسانهای در بند اعتیاد سر راهش قرار میگیرد و میگوید، میخواهی از این وضعیت خلاص شوی…
فارس: چگونه پذیرفتی به مرکز ماده ۱۶ بیایی؟
بهبودیافته: دیگر خسته شده بودم، در خانوادهای متولد شدم که مشکل مصرف مواد مخدر داشتند از همان ابتدا این بیماری هم به من منتقل شد. از همان کودکی سیخ و سنجاق پدرم را برمیداشتم و با شعله سماور تریاک مصرف میکردم، یادم آنقدر سنم پایین بود که نفس، کشیدن نداشت به طوری که بعد از یکیدو دود از پشت میافتادم و ساعتها خوابم میبرد.
از سن ۱۴ سالگی دیگر رسما معتاد شدم و به چیزهای دیگر هم روی آوردم، اما هنر داشتم، استعداد خوبی خدا به من عطا کرده بود، ولی راه را گم کرده بودم.
هنرمند بودم؛ دوباره از سوی فنی و حرفهای و صنایع دستی دعوت به کار شدم در منبتکاری و معرقکاری خیلی قوی بودم. همه چیز دست به دست هم داده بود که من به سمت زندگی هدایت شوم، اما خودم نمیخواستم.
اوایل خوب بود، در ۱۸ سالگی مربی صنایع دستی سنندج شدم، تشکیل زندگی دادم ولی به خاطر مصرف مواد مخدر زندگیم با یک فرزند نابود شد؛ ۱۶ سال است دخترم را ندیدهام نمیدانم قیافهاش چگونه است.
هنرمند بودم؛ دوباره از سوی فنی و حرفهای و صنایع دستی دعوت به کار شدم در منبتکاری و معرقکاری خیلی قوی بودم. همه چیز دست به دست هم داده بود که من به سمت زندگی هدایت شوم، اما خودم نمیخواستم.
دوباره تشکیل زندگی دادم بلکه بتوانم دوباره آشیانهای بسازم، سال ۷۸ جزء برترینهای مرمت کارهای چوب آثار میراث فرهنگی سنندج شدم. کار هرکسی نیست مرمت کارهای چوبی میراث فرهنگی، این را از اهلش بپرس…
با این وجود هم نتوانستم. بین خوب و بد انگار فقط بد را میدیدم، دوباره مواد مخدر را انتخاب کردم باری دیگر داشتههایم را از دست دادم، اما این بار بدجوری از دست دادم، باختم، نابود شدم.
۱۵ سال کارتنخواب بودم؛ همه چیز را فراموش کرده بودم کی هستم؟ چه هنری دارم؟…
معتاد بودم، ولی هیچگاه دزدی نکردم، کودکی نداشتم غرق در اعتیاد بود ولی هیچگاه زندان نرفتم، کارگری میکردم ضایعات جمع میکردم تا خرج اعتیادم را تأمین کنم به کسی آزاری نمیرساندم ولی نگاههای تحقیرآمیز خوردم میکرد، شخصیتی نداشتم، هویتی نداشتم؛ نهایتش معتاد متجاهر کارتنخوابی بودم.
آمدم مرکز ماده ۱۶؛ اینجا به من هویت داد، شخصیت داد؛ مدیر مرکز مانند برادر کنارم بودم کارگاهی از هنر چوب را بر پا کرد و همان «استاد ممد» شدم.
اسفندماه سال گذشته بود که باری دیگر خدا دستم را گرفت یکی را سر راهم قرار داد تا من را به این مرکز بیاورد. مأموری به من رسید، گفت: میخواهم تو رو به جایی ببرم تا از این وضعیت نجات یابی، این بار مقاومت نکردم. چون دیگر خسته شده بود و آروزی مرگ میکردم.
آمدم مرکز ماده ۱۶؛ اینجا به من هویت داد، شخصیت داد؛ مدیر مرکز مانند برادر کنارم بودم کارگاهی از هنر چوب را بر پا کرد و همان «استاد ممد» شدم.
اینجا مأمن امن است، همین برای من بس است که پاک زندگی میکنم خبری از مواد مخدر نیست، خبری از نگاههای تحقیرآمیز نیست.
الان در مجموعهای هستم که جوانان زجرکشیده همچون خودم شاگردم هستند؛ هنر خدادادی خود را به آنها نشان میدهم، شب را به امید آموزشهای جدید صبح میکنم.
۴۵ سال، خیلی خوشحالم که ۱۰ ماهه زندگی میکنم، نفس میکشم به دور از مواد مخدر.
اینجا مربی نازککار چوب هستم هنری است که خدا به من داده به طوری که ۱۰۰ نوع چوب ردیف کنید، چشم بسته با بوی آن میفهمم از چه نوعی است…
و اما، به سراغ پیمان سلیمی مدیر داخلی مرکز ماده ۱۶ کرمانشاه میرویم تا از فعالیت کارگاه اشتغال و توانمندسازی بهبودیافتگان این مرکز از وی پرسش کنیم.
فارس: از کار و شغل خود بگویید؟
سلیمی: تقریبا نزدیک به ۱۹ سال است در زمینه اعتیاد و آسیبهای اجتماعی فعالیت میکنم و از هیجدهم اردیبهشتماه سال ۱۴۰۰ نیز به عنوان مدیر این مرکز در خدمت مددجویان هستم.
اولین مرکز سرپناه شبانه (شلتر) معتادان غرب کشور را با همکاری بهزیستی در کرمانشاه دایر کردیم.
فارس: چگونه به فکر راهاندازی کارگاه توانمندسازی و اشتغال افتادید؟
سلیمی: همیشه در بحث اعتیاد یکی از دغدغههای اصلی برای بنده و برای کسانی که در حیطه درمان کار میکنند، اشتغال و همچنین خودباوری و امید است.
در همان روز اول مدیریت به فکر اشتغال برای بهبودیافتگان بودم که چگونه شغل ایجاد کنیم. استعدادیابیها انجام و تستهای روانشناسی روی مددجوها پیاده شد در زمینههای مختلف استعدادهای وجود داشت که در نهایت یکی از بهبودیافتگان گفت در زمینه چوب تخصص دارم.
مهمترین دغدغه حال حاضر کرمانشاه، اشتغال است، در این شرایط به همت خود بهبودیافتگان توانستیم کارگاهی راهاندازی کنیم که ۵۰ نفر مشغول بهکار شدهاند.
بعضی از وسایل اولیه را برایش فراهم کردم، برای تهیه مواد اولیه حتی از جیب پرداخت کردم برایم مهم نبود، مهم نتیجه بود.
کار شروع شد. خودم هم به کار چوب علاقه داشتم در کنار هم کشتیسازی را آغاز کردیم کشتی ماکت درست میکرد. کار را دو نفری شروع کردیم الان به ۵۰ نفر رسیده است. کارگاه ظرفیت آموزش تا ۷۰ نفر را نیز دارد. در فازهای دیگر هنرها و صنایع دستی دیگر همچون قالیبافی را نیز آموزش خواهیم داد.
مهمترین دغدغه حال حاضر کرمانشاه، اشتغال است، در این شرایط به همت خود بهبودیافتگان توانستیم کارگاهی راهاندازی کنیم که ۵۰ نفر مشغول بهکار شدهاند.
فارس: مهمترین دغدغه حال حاضر شما برای این کارگاه چیست؟
سلیمی: مهمترین دغدغه ما بازار فروش است، البته رایزنیهای با واسطههایمان در دبی و عراق صورت گرفته به دنبال ایجاد بازار کار در خارج از کشور هستیم هر چند رایزنیهایی نیز در داخل کشور برای بازار فروش داشتیم و خیلی موفق هم عمل کردهایم.
فارس: پیشبینی شما برای فروش چگونه است؟
سلیمی: در فاز اول که تولید چوب و مصنوعات چوب است به ۵۰ میلیون سود خالص خواهیم رسید در فازهای بعدی با توسعه کارگاه تا ۲۰۰ میلیون تومان هم خواهیم رسید؛ با توجه به استعداد بچهها کار سختی نیست تلاش میخواهد باید از جان و دل مایه گذاشت.
فارس: الان چگونه استعدادها را شناسایی میکنید؟
بیشتر سرمایهگذاری ما روی نیروی جوان است، جوانان با استعداد را شناسایی و وارد کارگاه میکنیم تا با حرفهآموزی، کسب درآمد کنند.
سلیمی:در حال حاضر ۵۱۷ مددجو در مرکز وجود دارد اینها کارتنخوابهایی هستند که با حکم داستانی توسط نیروی انتظامی و شهرداری جمعآوری و به این مرکز منتقل میشوند. بهزیستی متصدی این مرکز است، مددجویان باید به مدت ۶ ماه دوره درمان خود را بگذرانند.
بیشتر سرمایهگذاری ما روی نیروی جوان است، جوانان با استعداد را شناسایی و وارد کارگاه میکنیم تا با حرفهآموزی، کسب درآمد کنند. الان در کارگاه مورد داریم که بعد از ۶ ماه درمان به چرخه معیوب خیابان برنگشته و در کارگاه مشغول به کار شده است.
یکی از حلقههای مفقوده مطرح شده در بحث معتادان متجاهر بحث اشتغال و توانمندسازی آنها است.
بهزاد شهبازی مدیرکل بهزیستی استان کرمانشاه نیز در این راستا به خبرنگار فارس، گفت: یکی از حلقههای مفقوده مطرح شده در بحث معتادان متجاهر بحث اشتغال و توانمندسازی آنها است.
وی ادامه داد: از ابتدای سال ۱۴۰۲ مبلغی در حدود ۶۰۰ میلیون تومان در راستای توانمندسازی و حل مشکل چرخه معیوب درمان و صیانت از معتادان تزریق شد.
مدیرکل بهزیستی استان کرمانشاه خاطرنشان کرد: سولهای در این راستا برای کارگاه اشتغال و توانمندسازی بهبودیافتگان ماده ۱۶ اختصاص یافته تا بهبودیافتگان به تمایل خود بعد از پایان درمان ۶ ماهه در این مرکز توانمند شوند.
شهبازی فعالیت کارگاه را در زمینه کار با چوب و ساخت وسایل زینتی، تزیینی، صندلی و… عنوان کرد و گفت: حدود ۵۰ نفر از بهبودیافتگان در این کارگاه کار میکنند که در بحث بازیابی و فروش محصولات نیز کمک خود را دریغ نخواهیم کرد.
وی با اشاره به ارائه تسهیلات ۱۵۰ میلیون تومانی به بهبودیافتگان مراکز ماده ۱۶، تصریح کرد: امیدوارم که بحث صیانت از معتادان متجاهر روز به روز قویتر پیش رود و شاهد بازگشت بهبودیافتگان به اجتماع باشیم.
کیوان گلآوری، سرپرست دبیرخانه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کرمانشاه نیز در ادامه این گفتوگو، اظهار کرد: افرادی در این مرکز الان مشغول به کار هستند که درمان و در حال توانمند شدن هستند تا هیچوقت به سمت این آسیب باز نگردند.
وی ادامه داد: این کارگاه به حمایت استانداری، شورای هماهنگی مواد مخدر، بهزیستی و موسسه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی رستاکباختر راهاندازی شده است.
امروز اعتیاد به یک معضل اجتماعی تبدیل شده به طوری که بسیاری از جرائم از جمله قتل، سرقت و اختلاف خانوادگی نشأت گرفته از اعتیاد است. در شرایطی که نجات یک نفر از اعتیاد هنر است، این کارگاه ۵۰ نفر را نجات داده است، لذا اشتغال بهبودیافتگان توجه بیشتر مسوولان و خیران را میطلبد تا راهاندازی و توسعه چنین مراکزی در دستور کار قرار گیرد.
پایان پیام/پ