روایت نویسندهای که مسیر نویسندگی اش را مدیون شهدا است+فیلم
سیده معصومه حسینی، نویسنده و روایتگر زندگی خانواده و شهدای دفاع مقدس است که با بیانی روان و زیبا آنها را قلم میزند و مسیر نویسندگی اش را مدیون شهدا است.
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، در حال قدم زدن در کتاب فروشی بزرگی بودم و طرح جلد و اسامی کتاب ها را از نظر میگذراندم، کتاب های مختلف زیادی در گوشه، کنار و کنج قفسه ها به ترتیب نشسته بودند و هر کدام به نحوی خودنمایی میکردند.
به سمت قفسه کتاب هایی که مربوط به شهدا و دفاع مقدس بودند رفتم، در آن میان کتابی نظرم را به خود جلب کرد، آن را برداشتم و به دقت بررسی کردم روی آن نوشته شده بود اشک حوا؛ حسین شاه حسنی به روایت همسر شهید ، مقداری از آن را مطالعه کردم؛ با قلمی زیبا و بیانی روان نوشته شده بود و در همان دقایق اول به خوبی مرا تحت تاثیر قرار داد.
بدون معطلی آن را خریدم و مطالعه را آغاز کردم، سپس کنجکاوانه با نویسنده کتاب ارتباط گرفتم و به گفتگو پرداختم تا بیشتر با او آشنا شوم.
ابتدا از او خواستم تا خود را معرفی کند که پاسخ داد: سیده معصومه حسینی هستم، متولد 1363 و اهل خرامه فارس، مدرک کارشناسی ارشد دارم و در دو رشته دانشگاهی زبان انگلیسی و ادبیات فارسی تحصیل کردم، تا کنون سه کتاب به نامهای مسیحای من، فرشته دروغ نبود و اشک حوا را نوشته ام.
از شعر نوشتن تا چاپ کتاب
از او در خصوص علاقه اش به نویسندگی و شروع این راه پرسیدم که گفت: من در دوران تحصیل، از ابتدایی تا دبیرستان علاقه به نوشتن داشتم و شعر مینوشتم، تصور میکردم شاعرم؛ شعرهایی که نه وزن درست و حسابی داشتند و نه قافیه صحیحی! شاید هم به این دلیل بود که در این زمینه مطالعه نداشتم و در هیچ کلاس نویسندگی و یا انجمن ادبی شرکت نکرده بودم، تا اینکه بزرگ تر شدم و دریافتم که در داستان و جستار نویسی بهتر عمل میکنم و نزدیکانی که داستان هایم را میخواندند هیجان زده میشدند و میخواستند که باز هم بنویسم من نیز این مسیر را ادامه دادم.
او از ماحصل کار میگوید: نتیجه ادامه این مسیر، کتاب اشک حوا شد که مورد استقبال افراد زیادی قرار گرفت و بازخوردهای خوبی از سمت مخاطبان این اثر برای من داشت، تقریبا همه کسانی که اشک حوا را خواندند با بخش هایی از این مستند واقعی که به شکل داستان درآمده، اشک ریختند و به آن دل دادند.
کتاب هایی که روایتگر زندگی شهدا هستند
بانوی نویسنده با قلم رسا و زیبای خود و بر اساس مستندات به خوبی زندگی نامه برخی از شهدا را روایت کرده و در قالب کتاب با نام هایی زیبا به چاپ رسانده است؛ به همین خاطر از اوخواستم تا آثارش را معرفی کند؛ پذیرفت و بیان کرد: علاوه بر سه کتاب مسیحای من، فرشته دروغ نبود و اشک حوا، حدو ۱۵ اثر دارم که چاپ نشدهاند.
او ادامه داد: اولین اثری که از من چاپ شد، کتاب مسیحای من، زندگینامه شهید سید عیسی موسوی است که در سال ۹۷ چاپ شد و بعد از آن فرشته دروغ نبود که محصول سال ۸۶ بود و سال ۱۴۰۱ به چاپ رسید، در واقع من آن را پس از ۱۵ سال از میان کاغذ های انبوهی که نوشته بودم بیرون کشیدم و تصمیم به انتشارش گرفتم، در این کتاب میخوانیم که نباید مثل مرداب یک جا ماند و باید مثل یک رود جاری شد،پس از آن کتاب اشک حوا در سال ۱۴۰۲ به چاپ رسید.
یک زن روستایی در اشک حوا
این نویسنده جوان درخصوص کتاب اشک حوا که روایتی جالب از سرگذشت بانویی استوار و مهربان است را شرح داد و در این خصوص گفت: اشک حوا داستان زندگی یک زن است؛ از کودکی تا کهنسالی، او در روستایی محروم از توابع شهر خنج زندگی کرده و با اتفاقات زیادی دست و پنجه نرم کرده تا زندگی را سپری کند، یکی از بخشهای کتاب شهادت همسرش، حسین شاه حسنی است که عاشقانه همدیگر را دوست داشته اند واین موضوع مخاطب را به خواندن جذب میکند، در حین روایت، غنی بودن کتاب از بیان خرده فرهنگها و تاریخ آن منطقه و نیز تجربه های متفاوتی از سوی قهرمان داستان، آن را خواندنی تر کرده است.
او ادامه داد: دوستی به نام زینب دارم که از نوشتن من خبر داشت او پیشنهاد داد که زندگی نامه یکی دو نفر از اطرافیانش سوژه خوبی برای نوشتن هستند؛ اولین نفر، عموی همسر ایشان و بعد از آن خاله همسرشان بود که هر دو هم نگارش شد و نتیجه خوبی داشت، در این مسیر خوشحالم که توانسته ام گوشه ای از جانفشانی شهدا را در کتابم بیاورم، محل امنی برای آرامش و نوشتن را مدیون آنها هستم که نگذاشتند کشورمان از دست برود.
او اضافه کرد: کتاب اشک حوا ۴ سال در صف انتظار چاپ در انتشارات سوره مهر بود و پس از چاپ بازخورد خوبی از سوی گرفت که ارزش این انتظار را داشت.
در مسیر نویسندگی مدیون شهدا هستم
این بانوی نویسنده از مشوقان خود سخن گفت و توضیح داد: بچه که بودم، از تولید متن یا نوشتن شعر خیلی ذوق زده میشدم، بنابراین مشوق کارهایم خودم بودم، کمی بیشتر که آنها را میخواندم متوجه ایراداتی میشدم که باید اصلاح میشد و در بازخوانی های مکرر، باید از خانواده و دوستانم ممنون باشم که به این متنها گوش میسپردند و نظرات خود را میگفتند، در این مسیر مدیون شهدا نیز هستم که توانستم کار بزرگ آنها را به یک اثر تبدیل کنم.
عوامل موفقیت
وی تلاش و پشتکار را دو عامل اصلی رسیدن به موفقیت دانست و گفت: تلاش و پشتکار شاید شبیه یک شعار شده باشد، اما واقعا تا نباشد کاری از پیش نمیبریم، من اثر اشک حوا را که حدود ۳۳۰ صفحه است، ۱۵ بار خواندهام و ویرایش کردهام تا به نتیجه دلخواه برسد.
او افزود: به نظر من مسئله دیگری که در رسیدن به موفقیت تاثیر گذار است این است که خودت باشی و معتقدم که آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند؛ آنچه ساختگی و مصنوعی و نقاب زده باشد، قطعا از سوی مخاطبان طرد خواهد شد.
علاقه به کتابخوانی بسیار کم شده
از او درخصوص مشکلات و سختی های این مسیر پرسیدم که با اشاره به مشکلات نویسندگی و چاپ کتاب سخن گفت و افزود: مشکل بزرگی که در جریان چاپ و فروش کتاب مطرح است، بحث هزینه های زیاد است و اینکه ارزش کتاب دانسته نمیشود، انگار علاقه نسبت به کتاب از بین رفته و فرهنگ کتابخوانی که بسیار هم روی آن مانور داده شده، همچنان در قعر چاه است.
او ادامه داد:متاسفانه گاهی برای چیزهای کم ارزش و بی اهمیت هزینه های زیادی میشود اما کتاب همچنان طرفداران کمی دارد، شاید یکی از دلایلش این باشد که بیشتر مردم به جملات و مطالب تکراری و شعاری و حتی گاهی غلط در فضای مجازی بسنده کرده اند و همان را برای مطالعه کافی میدانند.
حمایت از دانش آموزان علاقه مند به نویسندگی در مناطق محروم
بخش جالب ماجرا اینجا بود که متوجه شدم این نویسنده استان فارسی معلم ادبیات نیز است و از این فرصت استفاده کرده و به دانش آموزان فوت و فن نویسندگی میآموزد، او در خصوص اینگونه فعالیت هایش سخن گفت و توضیح داد: من در منطقهای تقریبا محروم ادبیات تدریس میکنم، سالها است سعی کرده ام مطالبی که مینویسند را از جان و دل گوش دهم و ضمن تشویق آنها، مواردی از نویسندگی را به آنها که توانایی شرکت در کلاس های نویسندگی ندارند آموزش بدهم، حتی گاهی با کمک مشاوران مدرسه از روی نوشته هایشان سعی کردیم مشکلاتشان را بفهمیم و به آنها کمک کنیم گاهی نیز به آنها کمک کردم نوشته هایشان در مجلات و نشریات مختلف چاپ بشود تا در این راه انگیزهای برای ادامه میسر داشته باشند.
به جای گسترش ناامیدی، امیدو شادی را گسترش دهید
او در اخر به نویسندگان جوان و افراد علاقه مند به نویسندگی از تجربیاتش گفت و بیان کرد: پدربزرگم همیشه میگفت اگر خواهی شوی خوش نویس، بنویس و بنویس و بنویس! این جمله در ذهن من حک شده و همیشه به علاقهمندان عرصه نویسندگی و افرادی که به تازگی وارد این حیطه شده اند نیز میگویم که از نوشتن و وجود ایراداتی در نوشته های خود خسته نشوند و با قدرت ادامه دهند، مهمتر از همه هدف و رسالت نویسندگی نباید فراموش شود و به جای سیاه نویسی و اشاعه ناامیدی و بزرگنمایی غمها، میتوان در حین بیان واقعیت ها، امید و زندگی را به مخاطب هدیه داد.
گفتگو: صبا بنکی
پایان پیام/ن