سخنی با فرماندهان و سران عالی نیروهای مسلح
ازجمله آسیبهای موجود در مجموعه نیروهای مسلّح هر کشوری؛ گرفتار شدن تصمیمگیرندگان، فرماندهان و مدیران آن در گیرودار مسائل اجرایی روزمره است.
فارس پلاس؛ عزتالله ولیپور در یادداشتی نوشت: حضرت امام خامنهای فرمانده معظّم کل قوا در دیدار صمیمی رمضانی خود با فرماندهان عالی نیروهای مسلّح با توجّه دادن مراکز فکری درون نیروهای مسلّح به مسئولیتهای سنگین آنان در شرائط کنونی، این مراکز فکری و فرماندهان عالی و نخبگان نظامی را با عنوان "راهبرد سازان" مورد خطاب قرارداده و طرّاحی، راهبردسازی و تدوین سیاستهای نو و راهگشا و مبتکرانه و البتّه عقلایی را از آنها مطالبه کردند.
در این نوشتار جایگاه مراکز فکری و اهمیت آن در ارتقای توانمندیهای مجموعه نیروهای مسلّح مورد بررسی و ارزیابی قرارخواهد گرفت.
حفظ و تأمین امنیت ملّی بهعنوان مهمترین وظیفه مجموعهٔ نیروهای مسلّح، بدون رصدکردن مرحلهبهمرحله شرایط خودی و دشمن، موانع و نقاط ضعف و قوّت طرفین، فرصتها و تهدیدات، جمعآوری دادهها، انجام مطالعات نظاممند، شناخت درست، سیاستگذاری برای اینکه چگونه از فرصتها بهرهمند شده و چگونه از خطر تهدیدها جلوگیری کرده و چگونه برنامهریزی کنیم؛ امکانپذیر نیست.
ازآنجاییکه امنیت ملّی خود دارای ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و… بوده و در سطوح ملّی، منطقهای و بینالمللی بررسی و ارزیابی میشود، ارائه تصویری درست، نظاممند و مستمر از رویکردها، روندها و رویدادها و تحوّلات مؤثر بر امنیّت ملّی جمهوری اسلامی ایران از وظایف بسیار مهم و سنگین مراکز فکری درون نیروهای مسلّح کشور شمرده میشود..
مراکز فکری هستند که میتوانند علاوه بر کمک به تصمیمگیری مفیدتر و مؤثرتر فرماندهان عالی و سایر تصمیمگیران، موجب انباشت آگاهیها شوند و نیز در طراحیهای ضروری و موردنیاز متناسب با اهدافی مانند تقویت قدرت دفاعی و مقابله و آمادگیهای بازدارنده مقابل دشمنان و راهبردسازی با استفاده از نخبگان نظامی و ساختارهای دانشبنیان در مجموعه نیروهای مسلّح بهعنوان یک نیروی نوین و قابلاتکا به کار گرفته شوند.
برداشت زمامداران، تصمیمگیران، فرماندهان سطوح عالی از واقعیّات، نقش تعیینکنندهای در سیاست و رفتار آنان دارد و این مراکز فکری هستند که با تلاشهای منظّم، علمی – تجربی خواهند توانست تصویری دقیق از واقعیت امنیّت ملّی و راهبرد مناسب و چشم اندازههای پیش رو ارائه دهند.
ازجمله آسیبهای موجود در مجموعه نیروهای مسلّح هر کشوری؛ گرفتار شدن تصمیمگیرندگان، فرماندهان و مدیران آن در گیرودار مسائل اجرایی روزمره است؛ زیرا روشن است تا وقتی فرماندهانِ نیروهای مسلّح کشور سرگرم طیّ روالهای از پیش تعیین شده، سفرها مأموریتها، حضور در مناطق، نشستها و همایشها شرکت در جلسات، پاسخگویی به مراسلات و کارتابلها و مانند اینها هستند، فرصت چندانی برای تفکر و اندیشه نخواهند یافت و در خوشبینانهترین حالت، اگر هم فرصت این کار را بیابند، در تصمیمگیری، تکیه بر تفکر انفرادی چنین فرماندهای دستیابی به موفقیتهای لازم و حصول به اهداف سازمانی را تضمین نمیکند، بنابراین لازمه عبور از این چالش مهم وجود ساختاری است که بتوان از طریق آن افکار مسئولان، تصمیمگیران و فرماندهان در طبقات مختلف نیروهای مسلّح را غنی و بارور و کارآمد ساخت؛ بنابراین میتوان این ادعا را داشت که " مراکز فکری و اتاقهای فکر درون مجموعه نیروهای مسلّح"، در صورت ساماندهی مناسب، میتوانند در جایگاه کانونهای مطالعاتی، پژوهشی، تصمیمسازی ظاهر شده و با تقویت راهبردهای مدیریتی در بهبود فرایندها و اجرای کار بهصورت جمعی نقشی حائز اهمیّت برعهده گیرند.
در این مراکز علاوه بر اینکه کار مطالعاتی و تحقیقاتی کاربردی انجام میشود راهکارهایی نیز برای حل مسائل، خلق ایدهها و ابتکارات جدید پیشنهاد میگردد و با تبدیل ایدههای کلی شکلگرفته و پیشنهادهای خام به سیاستها و راهبردها، راه کنشها و برنامههای دقیق و قابلاجرا، تولید اندیشه توسط نخبگان نظامی، تقویت گردیده و از نابودی و به دست فراموشی سپرده شدن برنامهها و مأموریتها سازمانی مطلوب جلوگیری میشود. اگرچه موضوع بهرهگیری از اتاق فکر، موضوع تازه و نویی در خارج و داخل نیروهای مسلّح نبوده و نیست، اما نقش ارزشمند مراکز فکری درون نیروهای مسلّح در آیندهپژوهی، آیندهنگاری، پیشبینی رویدادها و تحوّلات و توصیههای مشاورهای مربوط به نحوه و چگونگی انجام تعاملات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نظامی و امنیتی و اطلاعاتی و تأثیر مثبت آن در توسعه و ارتقای توانمندیهای نیروهای مسلّح و قدرت دفاعی بازدارندگی کشور قابل انکار نیست و این امر باعث شده است که امروز بتوان با جرئت بهجای تشکیلات غیرساختارمند گذشته، جایگاه مراکز فکری را بهمثابه یک "نیروی نوین" در ساختار مجموعه نیروهای مسلّح پذیرفت.
اگر فرماندهان در گذشته صرفاً باتکیهبر دانش خود و حلقه محدود کارشناسان، مدیران و افسران به اداره امور عمومی سازمان خویش همت میگماردند، اینک با بهرهگیری از چنین سازوکاری میتوانند به اداره همهجانبه امور بپردازند و در تصمیمگیری خود با بهرهگیری از تفکر جمعی، ضمن شناسایی فرصتها، تهدیدها و نقاط قوت و ضعف، خطاپذیری عملکرد خود را به حداقل کاهش داده و برای سیاستگذاری، تصمیمگیری از مشاوره و پشتیبانی فکری این مراکز برای تحقق اهداف بلند سازمانی در نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران بهرهمند گردند.
اهتمام، تعهد و توجه ویژه اهل تفکر و نخبگان نظامی و فرماندهان عالی به لزوم تقویت این کانونها و همچنین ساماندهی و بازبینی علمیِ مستمر و منظم خروجیهای مراکز فکری موجود، نیز برای مصونماندن از آسیبهای احتمالی مسئلهای ضروری است.
به نظر میرسد یکی از آفات و عادتهای بدی که متأسفانه دامنگیر مجموعههای لشکری و کشوری ما شده است، عمل پیش از تفکر یا تفکر پس از عمل است که راه برونرفت از این سیکل معیوب، نهادینهسازی الگوی عمل مبتنی بر معرفت است. مراکز فکری کانونی برای اندیشیدن، ذهنی برای پروازکردن و فکری برای گشودن معبرهاست. عرصهای است که در آن خرد جمعی نخبگان نظامی به منصه ظهور میرسد.
در این محیط نخبگان در خصوص مسائل و موضوعات مورد بحث به اجماعی همگانی دست مییابند، چرا که در اینجا دیگر غیر از فکر و اندیشه و به میدان آوردن آن، از روابط احتمالی قدرت و امرونهی سلسلهمراتب سازمانی خبری نیست.
مراکز فکری درون نیروهای مسلّح سه ویژگی عمده دارند:
۱ – جمعاندیشی افزایش حجم اطلاعات، گسترش ارتباطات و افزایش عوامل تأثیرگذار در امر تصمیمسازی و راهبردسازی، ضرورت تفکر جمعی و هماندیشی و مشارکتجویی را محرز کرده است. مراکز فکری امروز تنها الگوی سازمانی هماندیشی مشارکتی است که در پرتو این ضرورت به وجود آمده است. فعالیت مراکز فکری باعث میشود که فرایند هماندیشی رشد و گسترش پیدا کند و خرد جمعی نخبگان نظامی و فرماندهان با تبادلات علمی و تجربی و سایر تواناییهای خود، قوّت و اقتدار سازمانی را برای حل مسائل بزرگ نشان دهد.
۲ – تولید فرآوردههای فکر و انتقال به تصمیمگیران یکی از وظایف سنگین مراکز فکری درون نیروهای مسلّح، تولید و خلق راه کارهای مناسب برای حل مسائل و همچنین تدوین، صورتبندی و مستندسازی آنهاست، زیرا اگر طرحها، راه کارها و نتایج آرای بهدستآمده، جمعبندی و برای تصمیمگیران، ارائه نشوند، مراکز فکری به اهداف خود دست نیافتهاند، بنابراین مراکز فکری درون مجموعه نیروهای مسلّح علاوه بر رصد، شناخت و حل مسائل، تلاش عمدهای را باید صرف رساندن پیامهای خود به فرماندهان در سلسلهمراتب مربوطه و تصمیمگیران تا حصول بهترین نتایج، به عملآورند.
۳ – معطوف بودن مجاهدتهای علمی به تحوّلات و مسائل امروزوفردا روح حاکم بر فعالیت مراکز فکری درون مجموعه نیروهای مسلّح و آنچه که در بطن تمام فعالیتهایی که در اتاقهای فکر صورت میگیرد، معطوف به تصمیمسازی و راهبردسازی بر روی تقویت قدرت دفاعی و شناسایی طیف تهدیدات و مسائل و تحوّلات محیط داخلی، منطقهای و بینالمللی و چشمانداز آنها است. مسائلی که اگر به آنها صحیح و بهموقع پرداخته نشود، مشکلاتی برای منافع ملّی، تمامیت ارضی، کشور و نظام اسلامی حتی آینده مجموعه نیروهای مسلّح کشور بهجای میگذارد.
امید است باتوجهبه آنچه فرمانده معظّم کل قوا در دیدار اخیرشان با فرماندهان عالی مجموعه نیروهای مسلّح گفته شد، مسئولان مربوط در تمامی واحدها با بهرهگیری از مراکز فکری و ساماندهی اتاق فکرهای درون مجموعهها در جهت تعالی اهداف سازمانهای خویش و اجرای مأموریتها گام بردارند و به این مهم نیز توجه شود که در انتخاب افراد اتاق فکر و کار سپاری به آنها تنها به مدیران کنونی اکتفا نکرده، بلکه با درنظرگرفتن موضوعات اساسی و چالشهای پیشرو علاوه بر پیشکسوتان مجرّب، فرماندهان، نخبگان نظامی، کارشناسانی نیز از طبقات مختلف سلسلهمراتب و حتی سرپنجهها را انتخاب نمایند. چه بسیار افرادی که امروز میراثدار سلسله خوشنام الگوها و سربازان بصیر و شهادتطلب هستند که فارغ از دغدغه نام و نان و پستها و جایگاههای مدیریتی و فرماندهی خود، با اخلاص وصفناشدنی در عرصههای علمی و عملی و میدانی همواره حاضر بوده و میتوانند برای حفظ، تقویت و بالندگی امروز نیروهای مسلّح پرافتخار کشور عزیزمان راهحلهایی کارا و مؤثر به تصمیمگیران و فرماندهان عالی ارائه نمایند.
پایان پیام/.