شادی در رسته سنگ اندازان
از وقتی دست چپ و راست شان را شناختند سنگ ها شدند هم وسیله بازی شان هم تنها سلاح شان. بارها و بارها روی خرابه های خانه های ویران شده، سنگ در دست نشسته اند با رویای انتقام و حالا امروز جشن کودکان فلسطینی است.
گروه زندگی: امروز حال کودکان فلسطینی و زنان فلسطینی دیدن دارد. حالشان تماشایی است. حال کودکانی که از وقتی دست چپ و راست شان را شناختند سنگ هم شد وسیله بازی شان هم شد تنها سلاح واقعی شان. وقتی می گوییم سلاح، عجیب نیست ها. سربازان رژیم صهیونیستی عجیب می ترسند از این سلاح. اصلا این سلاح در طول این سال ها قصه ها دارد و سربازان صهیونیستی کلی تاکتیک و استراتژی به خرج داده اند برای مبارزه با رسته سنگ اندازان و امروز روز شادی سنگ اندازان است.
*شادی در رسته سنگ اندازان
کجای دنیا دیده اید کودکانش را تنها به جرم پرتاب سنگ محاکمه کنند، به زندان بیندازند آن هم نه یک سال و دو سال. حبس بیست ساله به جرم دفاع از حریم خانه. رژیم صهیونیستی بزرگ ترین زندان کودکان دنیا را دارد با زندانیانی که تا چشم باز کردند از همان دوران جنینی تا نوزادی و وقتی رسیدند به کودکی جز ظلم به خود ندیدند. از وقتی دست چپ و راست شان را شناختند سنگ ها شدند وسیله بازی شان و تنها سلاح شان. بارها و بارها روی خرابه های خانه های ویران شده سنگ در دست نشسته اند با رویای انتقام و امروز در زندان های اسراییل جشن کودکان در بند فلسطینی است.گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در فلسطین، شواهدی را در مورد کودکان فلسطینی در بازداشت به شورای حقوق بشر ارائه داده و تخمین زده میشود سالانه بین 500 تا 1000 کودک در بازداشتگاه نظامی اسرائیل نگهداری میشوند و حالا عنقریب است که خبر آزادی این کودکان دربند فلسطینی را بشنویم و بزم مان کامل شود.
*چقدر شما حقیرید!
جالب است بدانید یکی از مهم ترین دغدغه سربازان رژیم صهیونیستی تعقیب و گریز کودکان فلسطینی است. اصلا سال تحصیلی که شروع می شود عزم شان را جزم می کنند که چطور می توانند تو دل مبارازان کوچک فلسطینی را خالی کنند و این اقتدار را گه گداری در روزنامه های خودشان فاش می کنند. مثلا چند سال قبل روزنامه صهیونیستی هاآرتص با کلی آب و تاب فاش کرد که چند نظامی اسراییلی به یک مدرسه ابتدایی یورش بردند برای دستگیری یک کودک. جرم کودک چه بوده؟ به یک گشت اسراییلی سنگ پرتاب کرده و الفرار به سمت مدرسه. همان زمان در این روزنامه نوشتتد این پنجمین بار است که نیروهای ارتش به مدرسه یورش می برند برای دستگیری کودکان سنگ انداز. چقدر شما حقیرید!
امروز فقط روز جشن کودکان فلسطینی نیست. شیرینی این روز که هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی فرو ریخت مبارک همه مسلمانان جهان!
*روزی که روستا شد پشته ای از کشته ها
شادی این روز را قرار نیست به کام تان تلخ کنیم. اما مرور تاریخ از اوجب واجبات است.۷۵ سال گذشت از آن روز واقعه. از نهم آوریل ۱۹۴۸ روستای دیریاسین. زبان ما الکن است. منابع تاریخی می گوید از آنچه به روزگار خانواده های فلسطینی روستای دیریاسین آمد. بازماندگان آن روستا که زنده ماندند دیگر هیچ وقت روی خوش زندگی ندیدند. آن روز در دیریاسین خواب خوش کودکان فلسطینی با صدای خمپاره های پی در پی بر چشمشان حرام شد و زندگی هم حرام. روستا شد پشته ای از کشته ها. جرم شان چه بود؟ مقاومت. حرفشان چه بود؟اینجا خانه ماست.
*امروز خط به خط کلمه ها به حرف آمدند
همه آن روزنامه ها، خط به خط آن کلمه ها و خبرهاکه واقعه دیریاسین را ثبت و ضبط کرده بودند، امروز به حرف آمده اند. آنقدر که ۷۵ سال قبل عرق شرم نشسته بود روی حرف به حرف شان. وقتی می خواستند در تاریخ ثبت کنند که اعضای گروه تروریستی صهیونیستی«یالماخ» و«اتسل» و «لحی» یک به یک خانهها را منفجر کردند و هر جنبندهای از کودک و زن، سالخورده تا مرد و زن جوان را به دیوارها تکیه داده و به گلوله بستند..
*تعیین جنسیت زن باردار فلسطینی به شرط چاقو
آن روز صحنه های دیریاسین تن تاریخ را هم به لرزه درآورده بود. کسی چه می داند؟ چه بر سر کودک در حال احتضاری آمد که با همان چشمان نیمه باز مثله شدن پیکر پدرش را توسط صهیونیست ها دید و با همان تصویر به آن دنیا رفت.
کسی چه می داند آن روز چه بر زن بارداری گذشت که جنایتکاران اسراییلی روی جنسیت جنین داخل رحمش شرط بندی کردند و شکمش را دریدند تا ببینند برنده کدامشان است؟
*اعتراف: این اتفاق ساده نبود
آنها که امروز دایه مهربان تر از مادر شدند چقدر تن شان لرزید با خواندن سطر به سطر آنچه در روستای دیریاسین گذشت. آن روز از کشته ها پشته ساختند و پشته کشته ها را به آتش کشیدند. آن صحنه ها نه فقط در خاطر بازماندگان روستا مانده بود که زخمی شده بود بر روح «یهوشع زتلر» سرکرده گروهک صهیونیستی لیحی و کمی قبل از مرگش در مصاحبه ای اعتراف کرد و گفت:« «چند اشتباه از میان ما صورت گرفت که من از انجام آنها خشمگین شدم. آنها کشته شدهها را روی هم تپه کردند و بعد آنها را آتش زدند. بوی بدی منتتشر شد. این اتفاق ساده نبود».
آه مظلوم دامن ظالم را بالاخره گرفت.
پایان پیام/