ضحاک بن عبدالله؛ سقوط در لحظه اوج
همراهی رهبر الهی در لحظات سخت، هنر مردان خداست. در این 40 سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، ضحاک بن عبداللهها را با چشمان خود دیدهایم. فقط باید بدانیم جدا شدن برخی همراهان سابق از انقلاب و رهبری، چیزی از حقانیت این راه کم نمیکند. راه حق را نباید با «بریدههای از حق» سنجید.
فارسپلاس؛ علی شعبانی در یادداشتی نوشت: کتاب درسیِ «کربلا و عاشورا» صفحاتی دارد که در کمتر تاریخی شبیه آن را میتوان یافت. بیجهت نبود که فرمودند: «لایَوْمَ کَیَوْمِکَ یا اَباعَبْدِاللّه» این واقعه را بخوانید و هم بر غربت فرزند زهرا و زخمهایی که نه بر بدن که بر دل آن حضرت نشست، بسوزید و هم بر تکرار تاریخ اندیشه کنید:
ضحاک بن عبدالله یکی از یاران امام حسین(ع) بود که تا ظهر عاشورا در کنار امام حسین علیهالسلام با سپاه عمر سعد جنگید و چند تن از آنها کشت اما در شرایطی که تقریبا همه اصحاب امام به شهادت رسیده بودند، خدمت حضرت رسید وعرض کرد: «می دانی که بین من وشما شرطی بود و آنکه از شما دفاع کنم مادام که یـارانـی داشته باشی و چون بی یاور شدی و ماندن من برای شما فایدهای نداشت، برای رفتن از میدانِ جنگ آزاد باشم.»
امام (ع) فرمود: درسـت میگـویـی، اگر میتوانی برو که از طرف من آزاد هستی. باور نمیکنید اما ضحاک امامش را در اوج غربت و مظلومیت تنها گذاشت و رفت. او رفت تا بیاموزیم که میشود در رکاب ولی خدا باشیم و در جبهه بجنگیم اما در آستانه سعادت ابدی و شهادت ، سرنوشت دیگری برایمان رقم بخورد.
همراهی رهبر الهی در لحظات سخت، هنر مردان خداست. در این چهل سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، ضحاک بن عبداللهها را با چشمان خود دیدهایم. فقط باید بدانیم که جدا شدن برخی از همراهان سابق از انقلاب و رهبری، چیزی از حقانیت این راه کم نمی کند . راه حق را نباید با «بریده های از حق» سنجید.
خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خوشنود باشی و ما رستگار