طوفانالاقصی آغازی بر پایان 75 سال اشغالگری
مفقود شدن حدود ۷۵۰ و اسیر شدن صدها نفر از نیروهای صهیونیست، میتوانند مخزن اطلاعاتی خوبی برای عملیاتهای آینده و پس از تخلیه اطلاعاتی وسیله مناسبی برای آزادی اسرای فلسطینی باشند!
فارسپلاس؛ محمدحسین محترم در یادداشتی نوشت: ۱- قبلا گفته بودیم سخن گفتن از شهید سلیمانی دیگر زمان و مکان و حد و مرز ندارد، اما امروز آشکار شد که قدرت برنامهریزی و استراتژی عملیاتی شهید سلیمانی حد و مرز ندارد و فراتر از زمان است. در آخرین جلسهای که شهید سلیمانی روز قبل از شهادت، با الهام یافتن از اینکه تا ساعاتی دیگر به دیدار خدا میرود، داشت و از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۳ بعدازظهر بدون وقفه از برنامه تکتک گروههای مقاومت در آینده تا شیوه تعامل آنها با همدیگر را ترسیم کرد، آنچه برای گروههای مقاومت در آن جلسه غیرعادی به نظر رسید این بود که حاج قاسم تاکید کرده بود «همه بنویسند. هرچه میگویم، بنویسید. منشور۵ سال آینده را دارم برایتان میگویم»!. اکنون متحد شدن گروههای مقاومت روی این منشور پنجساله ثمره شهادت شهید سلیمانی و بخشی از انتقام سخت گروههای مقاومت است.
۲-برخی از نمادها و شعارها در مراسمهایی که با حضور رهبران و سران کشورها برگزار میشود، حاوی پیامهای مهمی میباشد و نشان میدهد که پشت پرده خبرهایی است. شهریور ۱۴۰۱ آیه «نَصرمِّن َاللهِ وَ فَتح قَرِیب» و شهریور ۱۴۰۲ آیه «إِنَّا فَتَحنَا لَکَ فَتحا مُّبِینا» بر دیوار حسینیه امام خمینی(ره) نصب شده بود.
این یعنی اینکه سال گذشته رهبری «وعده فتح قریب» و امسال «بشارت فتح مبین» را داده بودند و عملیات طوفانالاقصی بخشی از این فتح مبین است. این وعده و بشارت در کنار صراحت و قدرت کلام و مواضع ایشان در دیدار میلاد پیامبر(ص) نشان از بار معنایی و محتوایی عمیقی دارد که استراتژیستها و تحلیلگران منطقهای و بینالمللی آن را جدی خواهند گرفت.
۳- عملیات طوفانالاقصی که بعد از جنگهای شش روزه ۱۹۶۷ و یوم کیپور ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل و بهخصوص در اراضی ۱۹۴۸ تاکنون بیسابقه است، از جهات مختلف دارای اهمیت میباشد که از یک سو نشان داد هیچ شباهتی به درگیریها و جنگهای گذشته ندارد و «شوکی تاریخی» به اسرائیل وارد کرد و از سوی دیگر هرکدام نیاز به تحلیلهای جداگانهای در آینده دارد و فعلا تیتروار به برخی از آنها اشاره میکنیم که ماهها و شاید سالها موضوع تحلیل تحلیلگران و استراتژیستهای منطقهای و بینالمللی از جمله در اندیشکدههای پنتاگون و سیا و وزارت خارجه آمریکا خواهد بود! این عملیات اولا از جهت قدرت برنامهریزی و هماهنگی گروههای مقاومت بینظیر بود که در مدت ۳۰ دقیقه در مساحتی از اراضی اشغالی به وسعت سه برابر نوار غزه انجام شد به طوری که تا ساعاتی تمام کشورها و سیاستمداران فقط ناظر این رویداد بودند و سکوت اختیار کردند و پس از ساعتها واکنشها به طوفانالاقصی از گوشه و کنار جهان به گوش رسید که نشان داد رژیم صهیونیستی نه تنها هیچگونه استراتژی دفاعی ندارد، اما گروههای مقاومت از استراتژی ترسیم شده تهاجمی قویی برخوردارند.
ثانیا از جهت اشراف اطلاعاتی گروههای مقاومت و ضعف اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و همه دستگاههای اطلاعاتی – جاسوسی آمریکا و غربیها بسیار حائز اهمیت است و یک شکست فضاحت بار برای موساد و شاباک و سیا و ام آی سیکس و… بود. تا جایی که وزیر دفاع اسرائیل بعد از جلسه امنیتی نیمهتمام کابینه تلآویو به غافلگیری آن اذعان کرد و حتی نتوانستند با رسانههای خود برای چگونگی پوشش خبری و سانسور آن هماهنگی ایجاد کنند و رسانههای غربی – عبری با اذعان به شوکه شدن خود، مجبور شدند در ساعات اولیه و روز اول بدون هیچگونه خط خبری مشخصی، به پوشش زنده و تلفات سنگین آن بپردازند و حتی رسانههای صهیونیستی لحظه به لحظه افزایش تعداد کشتهها و زخمی و اسرای خود را مخابره میکردند که این خود یک بُرد تبلیغاتی خوبی برای پوشش خبری موفقیتآمیز عملیات گروههای مقاومت داشت.
اینها همه به قول کارشناس صهیونیست اینترنشنال یک سورپرایز برای آنها داشت: «همه ما در اینجا سورپرایز شدیم و در یک وضعیت بغرنجی قرار گرفتیم»!.البته ژنرالهای صهیونیستی به این تحلیل رسیده و اذعان کرده بودند که «به سناریوی وحشتناکِ جنگ چندجبههای نزدیک میشویم»!. امّا از قدرت درک زمان و مکان و چگونگی آن عاجز بودند و به همین دلیل عملیات طوفانالاقصی فوق تصوّر آنها بود. ژنرال اسحاق بریک پیشبینی کرده بود «در جنگ بعدی اسرائیل در جبهه داخلی روزانه هزاران موشک میخورد و کمربند خفهکننده ۲۵۰ هزار موشکی اسرائیل را محاصره کرده که باید روزانه با هزاران موشک مقابله کنیم و در پنج میدان بهطور موازی بجنگیم، شامل حزبالله، سوریه، حماس، جهاد و کرانه باختری. این مانند یک بمب هستهای بدون بقایای هستهای است»!. ثالثا حجم آتش و موشکباران و وسعت عملیات و ترکیبی بودن آن از زمین و هوا و دریا و همچنین از نظر جنگ سایبری و الکترونیک و نفوذ بیسابقه بود.
تاجایی که تصاویر منتشر شده از نفوذ گروههای مقاومت به شهرکهای اسرائیلی از طریق یک تونل مرزی و ادامه حضور برخی از مبارزان مقاومت با پوشیدن لباسهای نظامیان صهیونیست در شهرکهای صهیونیستی و همچنین تلفات و خساراتی سنگین موجب وحشت و بُهت صهیونیستها شده است. تصرف بخشهایی از سرزمینهای اشغالی و به دست گرفتن کنترل برخی شهرها و شهرکهای صهیونیستنشین و درگیریهای زمینی و تن به تن در خیابانهای اسرائیل و… تابوی آزادی قدس شریف را شکست و نشان داد که رژیم صهیونیستی علی رغم ادعاها و فضاسازیها درخصوص گنبد آهنین و…. بسیار نفوذپذیر و ضربهپذیر است و آزادسازی فلسطین افسانه و شعار نیست و شدنی است.
به قول شهید همت نشان داد «آسانترین جنگ در دنیا، جنگ با اسرائیلیهاست…»!. رابعا دارای ابعاد سیاسی و پیامدهای استراتژیک فراوانی است که تاثیر خود را بر تمام تحولات منطقه و در سطح بینالمللی از جمله بر «تحکیم و تثبیت معادله قدرت» به نفع جبهه مقاومت و پروندههای «عادیسازی روابط»، «گسترش روابط کشورهای منطقه»، «تسریع در چندجانبهگرایی»، «افول هژمونی و ضعیفتر شدن قدرت آمریکا» در جهان به ویژه در منطقه، «انتخابات آمریکا»، «تحولات و تنشها و اختلافات داخلی اسرائیل»، «تحولات قفقاز» و همچنین بر کشورهایی که فریب اسرائیل را خوردند و این رژیم را دوست خود پنداشتند و حتی «مذاکرات هستهای و برجام» علیرغم اینکه سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا ادعا کرد«ارتباطی با حمله به اسرائیل ندارد»،…. خواهد گذاشت.
تحلیل این پیامدها نیاز به گذشت زمان دارد. این عملیات آنقدر غافلگیرانه و سریع و گسترده با پیامدهای غیرقابل پیشبینی برای غرب است که بلافاصله تاثیر خود را در کشورهای اروپایی گذاشت و تمام پروازهای بینالمللی به تلآویو لغو شد و آمریکا و کشورهای اروپایی با ابراز نگرانی شدید، از «تشدید تدابیر امنیتی» در این کشورها خبر دادند. خامسا «قمار عادی سازی روابط» و «میزان توان بازندگی اسب بازنده» و «سرعت رفتنی بودن» رژیم صهیونیستی را بیش از پیش آشکارتر کرد و نشان داد که صهیونیستها در عرض نیم ساعت «مرگ حتمی» را تجربه کردند!.
سادسا در کنار حمایت سنتی و همیشگی کاخسفید و کشورهای اروپایی و دبیرکل سازمان ملل متحد از رژیم کودککش صهیونیستی، علی رغم اینکه با ادعای حقوق بشری تاکنون در قبال حملات وحشیانه صهیونیستها در طول بیش از ۷۰ سال به مردم فلسطین سکوت کردند، حمایت معنیداری از این عملیات از سوی کشورها و ملتها و گروههای مختلف در منطقه و سراسر جهان بهویژه کشورهای منطقه که برخی تحت تاثیر تهدیدات و تطمیع رژیم صهیونیستی و آمریکا تاکنون سکوت میکردند شکل گرفت.
مجری تلویزیون کویت با شال عکس مسجدالاقصی و شعارهای مقاومت برنامه را آغاز و به پوشش خبرهای این عملیات پرداخت که در جهان عرب بازتاب زیادی داشت. حتی محمود عباس فرد سازشکار فلسطینی در واکنش به عملیات طوفانالاقصی با بیان اینکه «ملت فلسطین در برابر تروریسم نیروهای اشغالگر حق دفاع از خود دارند»، دستور داد تمام نیازمندیهای ملت فلسطین برای پایداری در برابر اشغالگران فراهم شود. فرمانده القسام نیز اعلام کرد «از امروز به بعد، همکاری امنیتی تشکیلات خودگردان با دشمن صهیونیستی پایان مییابد».
سابعا گروههای مقاومت اعلام کردند «آنچه ما از دشمن و شهرک نشینانش میخواستیم این بود که سرزمین اشغال کرده ما را با آرامش ترک کنند؛ این محقق نشد، بنابراین جنگ تنها راه است». تمامی صهیونیستهای ساکن در فلسطین اشغالی، غاصب و مسلح هستند.
حتی کودکانشان از همان سنین پایین، در اردوگاههای آموزشی ترور مردم فلسطین رو آموزش میبینند و ابزار تشکیل دولتی جعلی و وسیله اشغال سرزمین فلسطین هستند و اسرائیل یک پادگان بزرگ است. بنابراین آنهایی که تن به زندگی در پادگان میدهند، شهروند نیستند، سربازند و در اسرائیل چیزی به نامِ «مردم غیرنظامی» نداریم!.ثامنا جدا از حجم و ابعاد عملیات طوفان، پیام رهبر شاخه نظامی حماس نشان داد، مقاومت به دنبال یک عملیات کوتاه و چند ساعته نیست و در دوره جدید به دنبال ضربههای اساسی به رژیم صهیونیستی است.
اینکه شهید سلیمانی زمان 5 ساله را برای بیان منشور گروههای مقاومت تعیین کرده بود، حتما حکمتی داشت!. آنگونه که مجری شبکه آمریکایی منوتو اذعان کرد «سردار قاآنی به اسرائیلیها هشدار داده بود که باید خانههایشان را بفروشند و بروند!». لذا باید همچنان منتظر حوادث امیدوارکننده و پیروزیهای بزرگتری باشیم!. بهخصوص که مفقود شدن حدود ۷۵۰ و اسیر شدن صدها نفر از نیروهای صهیونیست، میتوانند مخزن اطلاعاتی خوبی برای عملیاتهای آینده و پس از تخلیه اطلاعاتی وسیله مناسبی برای آزادی اسرای فلسطینی باشند! هرچند سخنگوی نظامی گردانهای القسام اعلام کرد «شمار اسیران چندین برابر بیشتر از آن چیزی است که شما رصد میکنید و باید منتظر بمانید تا سربازان خود را به خوبی بشمارید»!
پایان پیام/ت