عباس ابن علی، امامزادهای بینظیر!
عاشورا فقط روز با دست کشتن نبود. روز طعنه زدن و متلک انداختن و مسخره کردن و قهقهه زدن بود. روزی بود که با زبان، جگرها را سوزاندند و با زبان، آلالله را کشتند. اصلاً میگویند یکی از دلایل سقوط شدید شمر این بود که بسیار اهل متلکگویی بود.
گروه زندگی: «ابوفاضل» یا «ابوالفضل» یعنی صاحب فضل و برتری. یعنی صاحب آنچه که دیگران ندارند. «عباس» سلطان ادب و وفاست. در کنارش فقیه و امامشناسی خبره است. آنچنان در امام زمانش ذوب شده که مطیع محض اوست. فقط منتظر است کلام از دهان امام خارج شود تا برای اجابت به پا خیزد.
یک انسان غیرمعصوم چطور به جایی میرسد که امام زمانش بعد از شهادت او میگوید: «کمرم شکست!»؟ چطور میشود که امام سجاد علیهالسلام دربارهاش میفرمایند: «عباس بن علی علیهالسلام آن دنیا مقامی دارد که شهدا غبطه میخورند.» (بحارالأنوار، ج۲۲، ص۲۷۴).
بیایید گوشهای از ویژگیهای والای ابوفاضل علیهالسلام را مرور کنیم…
* شهِ باوفا، اباالفضل
حتماً شنیدهاید که حضرت عباس علیهالسلام را سلطان ادب و وفا مینامند. در تاریخ آمده که ایشان، امام حسین علیهالسلام را نه «برادر»، که «سَیّدی و مَولای» (آقایم و سرورم) صدا میزدند. میفرمودند «او امام من است.». میگویند امام حسین علیهالسلام آرزو داشتهاند که حضرت عباس علیهالسلام ایشان را «برادر» صدا بزنند. اما این اتفاق تنها در لحظهٔ شهادتشان افتاد. لحظهای که حضرت زهرا علیهاالسلام، عباس ابن علی را «یا بُنَیَّ» (ای پسرم) خطاب کردند، حضرت عباس علیهالسلام به امام حسین علیهالسلام فرمود: «یا أخا، أدرک أخاک» (برادرم، برادرت را دریاب.). پیش از آن، شهِ ادب، هرگز چنین لفظی را برای امام خود به کار نبرده بود. این است که میگویند عباس علیهالسلام نهایت ادب است.
حضرت در برابر امام زمان خود، امام حسین علیهالسلام، تسلیم محض است. هیچ سخن و نظر دادن و ایدهپردازی از او در مقابل امامش نمیشنویم. هر چه امر و خواست اباعبدالله بود، حضرت ابوالفضل علیهالسلام با پاسخ «چشم» اجابت میکردند.
عباس ابن علی، زیبا و نجیب
حضرت عباس علیهالسلام فقیه و دانشمند، شجاع و رزمآور، زیبا و خوشقد و بالا بود. آن قدر زیبا بود که به او «قمر بنیهاشم» میگفتند. آنچنان زیبا که کاملاً چشمها را خیره و توجهها را جلب میکرد. وقتی سرهای شهدای کربلا را میآوردند، سر حضرت عباس علیهالسلام جلوتر از همه بود. راوی ویژگیهای چهرهٔ ایشان را این طور نقل میکند: «با آنکه صورتش خونآلود بود، اما چهرهای زیبا داشت. محاسنش در باد زیبا بود و در پیشانیاش اثر سجده داشت.» (مقاتل الطالبین، ص۳۲).
پس میبینیم که حضرت آنقدر زیبا بودهاند که حتی بعد از شهادت هم مخاطب را جذب میکند. افراد زیبارو چون بیشتر در معرض توجه هستند، بیشتر در معرض گناه قرار میگیرند. اما حضرت عباس علیهالسلام با وجود این میزان از زیبایی و جذابیت ظاهری، در تمام عمر محکم ایستادند و تن به گناه نیالودند. اگر قرار باشد وصف بزرگان را بخوانیم و در امروز خود به کار نبندیم چه سود؟ این، حجت را تمام میکند بر زیبارویانی که زیباییشان را بهانهای برای توجیه گناه خود قرار میدهند.
امامزادهای که مثل هیچ امامزادهای نیست
میدانید نمازی که در مرقد امامزادگان میخوانیم، نماز مستحبی است که ثوابش را به آن بزرگان تقدیم میکنیم. اما در میان تمام امامزادگان و نوادگان ائمه، حضرت عباس علیهالسلام تنها امامزادهای هستند که نماز زیارت و زیارتنامهٔ مخصوص دارند، آن هم زیارتنامهای که از امام معصوم به ما رسیده است. این یعنی ایشان جایگاه و مقام بسیار ویژهای دارند.
زیارتنامهٔ حضرت از امام صادق علیهالسلام نقل شده است. ایشان در زیارتنامه میفرمایند: «سلام خدا، سلام ملائکهٔ مقربین، سلام انبیای مرسلین، بندگان صالح و تمام شهدا و صدیقین بر تو». صدیقین یعنی تمام کسانی که در صراط مستقیم هستند و کسانی که خداوند به آنها نعمت داده است. همهٔ اینها بر حضرت عباس علیهالسلام درود میفرستند.
در ادامهٔ زیارتنامه نیز حضرت عباس علیهالسلام را «یا ابْنَ أَمیرِ الْمُؤْمِنِینَ» خطاب میکنند. اصلاً همین که ایشان فرزند امیرالمؤمنیناند، فضیلت و شأنیت است. اما تنها شأنیتشان در این نیست. ایشان فقیه، عبد صالح، شجاع و شاه ادب و وفا هستند. کسی که تا لحظهٔ آخر پای امام زمانش ایستاد و هر چه داشت فدای او کرد.
هیچکس بهتر از حضرت ابوالفضل برای امام زمانش کار نکرد
دستان بریدهٔ عباسِ علی، ابزار شفاعت زهرا (س)
در روایات آمده که در روز محشر، حضرت زهرا سلاماللهعلیها اولین کسی است که شفاعت میکند. مولا علی علیهالسلام از ایشان میپرسند: «برای شفاعت چه آوردهای؟». حضرت زهرا علیهاالسلام نه از تمام ظلمی که بر اهلبیت رفته، که از بلای دستان بریدهٔ حضرت عباس علیهالسلام شکایت میکنند (اسرارالشهاده، ص۳۳۹). دستان ایشان را در دست میگیرند و میفرمایند: «خدایا! این وسیلهٔ شفاعت من است.».
یک انسان غیرمعصوم چگونه به چنین مقامی میرسد؟ نکته همین جاست. امام حسین علیهالسلام، امام زمانِ حضرت عباس علیهالسلام بودند. هیچکس بهتر از حضرت عباس علیهالسلام برای امام زمانش کار نکرد. امامان همگی نور واحد هستند. اما دیگر برادری مثل حضرت ابوالفضل به دنیا نخواهد آمد.
متلکگویی میتواند از انسان شمر بسازد
در فرازی از این زیارتنامه، معصوم میفرمایند: «خدا بکشد امتى را که به دست و زبان شما را کشتند.». آری… عاشورا فقط روز با دست کشتن نبود. روز طعنه زدن و متلک انداختن و مسخره کردن و قهقهه زدن بود. روزی بود که با زبان، جگرها را سوزاندند و با زبان، آلالله را کشتند.
بزرگان علوم دینی میگویند یکی از دلایل سقوط شدید شمر این بود که بسیار اهل متلکگویی بود. مبادا ما نیز اینگونه باشیم. خدا نکند طوری به دیگران متلک بگوییم که جگرشان بسوزد. زبان، شمشیر برّانی است. زخمهایی میزند کاریتر و دردناکتر از زخم شمشیر. پس مراقب زبانمان باشیم که میتواند مایهٔ صعود و سعادتمان باشد یا سقوط و شقاوتمان.
یک برادر بصیر، یک یار باوفا
در بخش دیگری از زیارتنامه میخوانیم: «أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَى بَصِیرَةٍ» یعنی تو بصیرت را تمام کردی. امام صادق علیهالسلام در وصف حضرت میفرمایند: «عموی ما، عباس، دارای بینشی ژرف و ایمانی راسخ بود؛ همراه با امام حسین علیهالسلام جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید.» (عمدهالطالب، ص۳۵۶).
در یکی از فرازهای بعدی برای اولین بار واژهٔ «برادر» میآید: «گواهى میدهم که تو در راه خدا و رسول و برادرت، خیرخواه بودى و چه نیکو برادرى بودى.».
در این زیارتنامه بارها حرف از خیرخواهی حضرت ابوالفضل به میان میآید. چون خیرخواهی ایشان برای امام زمانشان با دیگران متفاوت بود. بقیه به امام حسین علیهالسلام میگفتند: «تو را میکشند»، «آنجا نرو»، «اینجا برو» و…؛ به خیال خودشان نصیحت و خیرخواهی میکردند. اما حضرت عباس علیهالسلام با سکوت، خیرخواهی را در حق امام زمانشان، حضرت اباعبدالله تمام کردند. اصلاً حرف نزدند. هر چه امام حسین علیهالسلام خواستند، ایشان عمل کردند.
امام صادق: ملعون است کسی که حق عباس (ع) را نشناسد
بر ما فرض است شناختن حضرت عباس (ع)
جایگاه حضرت ابوالفضل آنقدر ویژه و والاست که امام صادق علیهالسلام در زیارت ایشان میفرمایند: «لعنت بر کسی که جایگاه تو و حق و حقانیت تو را نشناسد.». با این جمله ما به هر کسی که حضرت عباس علیهالسلام را نشناسد، لعنت میفرستیم؛ حتی خودمان.
در واقع از نگاه امام صادق علیهالسلام کسانی که عباس علیهالسلام را نشناسند در کنار کسانی که حضرت را به قتل رساندهاند، ملعون هستند. چرا؟ چون مهدی موعود (عج) یارانی همچون عباس میخواهد. برای عباسشدن باید ابتدا او را شناخت. پس عباسشناسی و تلاش برای شبیه شدن به ایشان بر همهٔ ما شیعیان و منتظران ظهور، واجب است. چون راه شناخت امام زمان (عج) همین است.
پایان پیام/