عطر برکت| از تعهد و صداقت تا رشوه و سنگ اندازی در ادارهها
خیلیها حاضرند قید مهمترین امور اداری زندگی و حتی اسناد و مدارکشان را بزنند اما راه به ادارهها نبرند و در پیچ و خم این وادی نیفتند، اما با تمام این احوال، کم نیستند کارمندان وظیفهشناسی که نه تنها در حد و اندازه وظایف خود، بلکه بیشتر از آن هم مایه میگذارند تا کار مردم روی زمین نماند.
گروه زندگی- نفیسه خانلری- قطعا تا بهحال کارتان به ادارهها مختلف افتاده و میدانید که در بعضی جاها، راه افتادن یک کار اداری درست مثل گذر از هفت خان رستم است و گاهی چنان گرههای کوری به یک کار ساده میخورد که اصلا نمیفهمید سر و کله گرهها از کجا پیدا شدهاند. متاسفانه این معضل گاهی آنقدر ارباب رجوع را به چه کنم میاندازد که خیلیها حاضرند قید مهمترین امور اداری زندگی و حتی اسناد و مدارکشان را بزنند اما راه به ادارهها نبرند و در پیچ و خم این وادی نیفتند، اما با تمام این احوال، کم نیستند کارمندان متعهد و وظیفهشناسی که نه تنها در حد و اندازه وظایف خود، بلکه بیشتر از آن هم مایه میگذارند تا کار مردم روی زمین نماند. اینها دقیقا مصداق همان کاسبانی هستند که کسب روزی حلال را معیار قرار دادهاند و برکت را راهی زندگیهایشان میکنند.
مقصد امروزمان اداره ثبت اسناد و املاک است؛ جایی که مستقیما با قانون و مقررات در ارتباط است و اگر تخصص و تعهد مدیران و کارکنان نباشد، ممکن است، کارتان ماهها و سالها به طول بینجامد و البته تلختر اینکه اگر رشوه و زیرمیزی به مدد نیاید، شاید پیگیریهایتان هیچ وقت به نتیجه نرسد! این ادعا نه مبالغه است و نه شوخی، چه بساکه مصداقهای آن نیز موجودند.
تکریم ارباب رجوع از مهمترین وظایف کارمندان اداره جات است
این کارمندان از رحمت خدا به دورند!
خانم «قاسمی» از ارباب رجوعهای اداره ثبت اسناد است که دل پری دارد و میگوید: « یک سالی میشد درگیر گرفتن سند خانهام بودم و فقط به خاطر یک شناسه حقوقی، آنقدر رفتم و آمدم که در این راه پیر شدم. متاسفانه پرسنل اصلا همکاری نمیکردند و حتی به خاطر نداشتن تخصص، یک راهنمایی اشتباه کردند و ثبت یک سند بسیار ساده را ماهها عقب انداختند که آخر سرهم خودم متوجه اشتباه آنها شدم و در عرض یک روز، مشکلم را برطرف کردم. یعنی کاری که در کمتر از یک دقیقه باید انجام میشد، به خاطر بیتعهدی کارکنان، بیشتر از یکسال طول کشید. هیچ وقت آنها را حلال نمیکنم، چون از نزدیک دیدم که راه انداختن کار مردم ذرهای برایشان اهمیت ندارد و اصلا معلوم نیست هدفشان از این همه دواندن مردم چیست؟ هرچند که بعدا از چندنفر شنیدم اگر همان روز اول پولی کف دست یکی از کارکنان میگذاشتم، کارم را راه میانداختند! »
شاید برخی افراد به همین راحتی دست رد به سینه ارباب رجوع بزنند اما خداوند به راحتی از آنها نمیگذرد و سند آن نیز روایتی است از امام صادق (ع). ایشان میفرمایند: «اگر مسلمانی برای حاجتی نزد مسلمان دیگری آید و او قادر بر انجام دادن خواست وی باشد و آن را انجام ندهد، خداوند در روز قیامت او را سرزنش کرده و به وی میگوید: برادر تو برای حاجتی نزد تو آمد و من بر تو توانایی دادم که خواست وی را انجام دهی، ولی تو آن را برآورده نکردی، چون ثواب آن را نخواستی. به عزتم سوگند که در هیچ حاجتی نظر رحمت به سوی تو نمیکنم، خواه تو را بیامرزم یا عذاب کنم!»
شهرام عطایی؛ رییس اداره ثبت اسناد درحال رسیدگی به امور ارباب رجوع در بخش بایگانی
مدیری که برای ارباب رجوع پدری میکند
گرچه چنین گلایههایی را بارها از دور و بریهایمان شنیدهایم اما قرار نیست همه را با یک چوب بزنیم و خدمات متعهدانه را نادیده بگیریم. به همین خاطر پس از پرس و جو از آنهایی که کارشان با دفاتر ثبت اسناد است، به مدیران و پرسنلی برخوردیم که توانستهاند تا حد زیادی رضایت ارباب رجوع را جلب کرده و نام خود را ببرند داخل لیست خوبهای خداوند. یکی از این افراد، «شهرام عطایی»؛ رئیس اداره ثبت اسناد یکی از شهرستانهای تهران با بیش از ۳۰ سال سابقه کاری است. وقتی برای گفت و گو به دفترش میرویم، درحال صحبت با خانم و آقایی است که مشکلی در ثبت سندشان دارند و ظاهرا این مساله روی روابط شخصی آنها نیز اثر گذاشته اما رییس آنها را دعوت به آرامش میکند و با راهنماییهایی پدرانه از آنها میخواهد که نگذارند این مشکلات، روی زندگیشان اثر منفی گذارد. همین برخورد اول کافی است برای آنکه بفهمیم با چه کسی طرفیم. رئیسی که گرچه تمام کارش با اسناد و مدارک است، اما کاملا منعطفانه با مردم مدارا میکند و در مسیری میراند که خداوند تعیین فرموده؛ از امام صادق (ع) روایت است: «خداوند فرمودهاند که مردم عیال من هستند و محبوبترین مردم نزد من کسی است که با مردم مهربانتر باشد و برای برآوردن حاجات آنها تلاش بیشتری کند.»
عطایی میگوید: «بنده در وهله اول یک انسانم و آیا وظیفه انسانی من این نیست که اگر راهنمایی و کمکی از دستم برمیآید برای طرف مقابلم انجام دهم و دست مردم را بگیرم؟ شاید باورتان نشود اما به مراجعه کنندهها به چشم عضوی از خانوادهام نگاه میکنم و با همین تعلق خاطر با آنها روبه رو میشوم. وقتی اضطراب و دغدغه طرف مقابلم را میبینم، لحظهای را تصور میکنم که آن فرد به خانه برگشته و آن اضطراب را به همسر و فرزندانش منتقل میکند که این میتواند آرامش خانواده را سلب کند، بنابراین با تمام انگیزه و توان برای رفع مشکل او وارد میشوم.»
کارمندان اداره ثبت اسناد در حال خدمت به مردم در خارج تز تایم کاری
تو نیکی میکن در دجله انداز…
این رییس خوش سیرت ادامه میدهد: «من معتقدم اگر کاری برای طرف مقابلم انجام دهم، دراصل به خودم کمک کرده ام، زیرا انعکاس و انرژی مثبت آن به زندگیم برمیگردد و ضمنا دعای خیر مردم را هم پشت سرم خواهم داشت. خوشبختانه در مجموعه ما، همه همکارانمان با همین نگاه حرکت میکنند و این باعث افتخار است. البته ما هم گاهی ممکن است به سبب فشردگی کار و کمبود نیرو، خطاهایی داشته باشیم، بنابراین امیدواریم مسئولان نسبت به تامین نیرو در هر ارگانی دقت نظری بیشتری به خرج دهند تا هم ارباب رجوع راضیتر باشد و هم پرسنلی که ممکن است در اثر فشار بالای کار دچار آسیب شوند.»
متاسفانه بعضیها وقتی با ارباب رجوع مواجه میشوند، نگاهی از بالا به پایین به افراد دارند و فکر میکنند عمل به وظایفشان، لطفی است از جانب آنها به مردم. موضوعی که عطایی در موردش میگوید: «بعضیها در پاسخ به ارباب رجوع میگوید: «مشکل خودت است؛ جملهای که بسیار بار منفی دارد و گفتنش نه منطقی است و انسانی. بله مشکل برای اوست ولی تو آنجا هستی تا مشکل او را حل کنی، پس باید هرآنچه در توان داری را بگذاری. به نظر من ریشه چنین رفتارهایی را باید در خانواده و تربیت خانوادگی افراد جست و جو کرد که این طور غیرمتعهدانه رفتار میکنند و به جای فکرکردن به مشکل مردم، فقط به فکر جایگاه شغلی خود هستند اما غافل از اینکه خداوند باید برای آدم حفظ شود و اگر او نخواهد نه شغلی میماند و نه جایگاهی.»
حضرت رسول(ص): رشوه کفر محض است و رشوه گیر بوی بهشت را استشمام نمی کند…
رشوههایی که بصیرت و برکت را میبرند
چه بخواهیم و چه نخواهیم در برخی ارگانها راه برای سودجویی بسیار است و اگر کارکنان آن مجموعه فاقد انصاف و وجدان کاری باشند، به راحتی آلوده شده و پول حرام را راهی زندگیشان میکنند. برای خیلی از این افراد، گرفتن رشوه، شیرینی و یا هرچیزی که اسمش را بگذارید، موضوعی کاملا حل شده است و خودشان را طوری توجیه میکنند که هیچ وقت متوجه آلودگی زندگیشان به مال حرام نمیشوند و البته این همان بصیرتی است که خداوند از انسان میگیرد و قطعا برکتی که از زندگیها خواهد رفت. «اعظم امینی»؛ یکی از کارکنان متعهد دفتر اسناد رسمی در این باره میگوید: «کسی که در دفتر اسناد کار میکند، شغل بسیار حساسی دارد و گاهی با یک قلم میتواند حق کسی را زنده و یا پایمال کند. در این شغل، پول، وسوسه و آلودگی زیادی وجود دارد و سودجویی از این فرصت به ذات کارکنان بستگی دارد، بنابراین مراقبت زیادی لازم است تا با میلیاردها پولی که میتواند خیلی راحت به تو تعلق گیرد، وسوسه نشوی و ارباب رجوع را به چشم اسکناس نبینی. البته این هم به ذات آدمها برمی گردد که خوشبختانه در دفتر اسناد ما، همه کارکنان بسیار متعهد و خداشناس هستند و تمام تلاششان را میکنند تا اگر گره قانونی وجود ندارد، خیلی سریع کار مردم را راه بیندازند.»
او ادامه میدهد: «برای خود من همیشه درست کارکردن در اولویت است و دلم میخواهد کار ارباب رجوع در سریعترین زمان انجام دهم، چون میدانم آن فرد هم، از زندگی و خانوادهاش زده تا بیاید و کاری از پیش ببرد اما متاسفانه همه چنین دیدگاهی ندارند و گاهی آنقدر ارباب رجوع را میبرند و میآورند که طرف سرگردان میشود. به هرحال هرنوع برخوردی را خداوند میبیند و بازتابش را به زندگیهایمان برمیگرداند.»
دقت کردید؟ کسب حلال فقط شامل کاسبان و محدود به حساب و کتاب مالی نیست، بلکه حتی کارمندان و افراد عادی نیز گاهی ممکن است با یک ناخدمتی و دل شکستن ساده، در کسب حلال دچار آسیب شده و مال (حقوق) حرامی را به خانه بیاورند که فکرش را هم نمیکرده اند…
پایان پیام/