فریاد مقاومت در میدان رسانه
با حجم گسترده تجربیات زیست همراه با مقاومت ملت ایران در چهل سال اخیر، یافتن زمینههای متَناسخ با مقاومت کار دشواری نیست. با برقراری این تعامل که نیازمند تدریج و تکرار مستقیم و غیرمستقیم و متنوع است، وفاقی اجتماعی پیرامون یک معنای واحد از مفهوم و واقعیت اجتماعیِ برساختشده توسط رسانه، شکل میگیرد، که نتیجه آن «فرهنگپذیری» جامعه است.
فارسپلاس؛ آزاده محمودیان در یادداشتی نوشت: 1. مقاومت مفهومی جاری، سیال و در سریان است. مقاومت، حقیقتی رسته از نتیجه است. از معبر نتیجه، آنچه در غزه میگذرد چالشی است که هیچ هزینهای با آن برابری نمیکند. اما از دریچة گشودة مقاومت، این به خاک و خون کشیده شدنها، عین راه هست، عین طریق وصول. مقاومت کِشت میکند و رشد میدهد؛ این را از کودک غزهای صورت و دلخونی که ذکر «یا رب، یا رب»اش مبهوتت میکند،
میتوان فهمید. یا ربِّ آن طفل صغیر، و یقینِ «ایاک نستعین» او را، مایی که در حصار امنیت، غفلتزدهایم، چهبسا تا نفس آخر هم ادراک نکنیم. و صدها مثال دیگر که این روزها به چشم، دیدهایم از بارور شدن و بال و پر کشیدن ایمان اهالی این خطة باریک، که همه و همه میوه مقاومت است.
مقاومت ضرورت حیات طیبه موحدانه است. این واقعیت که «مقاومت، اگرچه همراه با هزینه» تنها جایگزین «ذلت پر هزینه» است، همان باور عمیقی است که چنانچه جامعه اسلامی شیعی بتواند به کاشت آن در دل و عقل اهالیاش همت گمارد، بقای خود را تضمین نموده است. پس باید در این راه، توان گذارد و ابزار به کار گیرد. و در جهان متکثر رسانهای، چه ابزاری کارآمدتر از رسانه، برای کاشتن در مزرعه حاصلخیز جانها؟
2. به باور برخی متخصصان ارتباطات، رسانهها آنقدر قدرت دارند که میتوانند چیستی و چگونگی افکار مخاطبین خود را تعیین کنند. برخی که منعطفترند میگویند شاید چیستی نه، اما اینکه مخاطب چطور میاندیشد را رسانه تعیین میکند؛ و برخی که به قدرت بیحد و حصر رسانه معتقدند بر این باورند که رسانه، نه آیینة واقعیت، بلکه سازندة واقعیت است. در این کشو دار قدرت رسانهها، آنچه تردیدناپذیر است، نفوذ عمیق رسانه در ذهنها و توان او در ساخت و تعمیق باورهاست. از این نگاه، در میدان مبارزة امروز جهان، و در آستانة ورود به نظمی نوین، رسانه دیگر ابزاری مکمل نیست، خود، همزمان سامانهای هم آفندی و هم پدافندی است.
هر سویی که رسانه ندارد، بخش مهمی از میدان نبرد را از دست دادهاست! استمرار، ثبات و باور به تغییر تدریجی، از ملزومات فعالیت و سیاستگذاری آن رسانهای است که رسالت خود را بسط ایدئولوژی دینی و نبرد در میدان باورها میداند. از این نگاه تولید مستندها، نشستها و سرودهای حماسی و پخش آن در یک بازة زمانی کوتاه، با عملیات مفهومسازی و پیوندسازی میان جانِ مخاطب و محتوای پیام، منافات دارد. در عملیاتِ مفهومسازی از واقعیتِ مقاومت، این امر ضروری است که رسانه میان پیام و زمینههای قبلی مخاطب تعامل برقرار کند.
با حجم گسترده تجربیات زیست همراه با مقاومت ملت ایران در چهل سال اخیر، یافتن زمینههای متَناسخ با مقاومت کار دشواری نیست. با برقراری این تعامل که نیازمند تدریج و تکرار مستقیم و غیرمستقیم و متنوع است، وفاقی اجتماعی پیرامون یک معنای واحد از مفهوم و واقعیت اجتماعیِ برساختشده توسط رسانه، شکل میگیرد، که نتیجة آن «فرهنگپذیری» جامعه است.
3. رسانه قدرتمند برای مراقبت از بذر مفهومی که کاشته است و برای ایجاد فهم ضرورت آن، برای مخاطبان خود، دست به خلق راههای مشترک نگریستن و درک واقعیت با استفاده از نظامهای پیامهای مبتنی بر تکنولوژی و هنر میزند؛ و اعتقادها و باورها را درباره مفهوم مورد نظرش پرورش میدهد. اما کاربست تکنولوژی و هنر در نظام اسلامیانقلابی ایران شرطهایی ضروری دارد. در این نگاه، تکنولوژی ابزار رسیدن به مقصود است؛ اما ابزاری که دارای فطرت است. تکنولوژی با غایت معینی پدید آمده و به تعبیر روشنتر فرهنگی است که شیئیت پیدا کرده و به صورت ابزاری در دست رسانه درآمدهاست.
اما نسبتی که با این فطرت در نظر گرفته میشود، میتواند تسلیم در برابر آن یا تغییر آن را درپی داشته باشد. نسبت درست این ارتباط را چهبسا بتوان در آثار سید شهیدان اهل قلم، به نیکی یافت؛ آوینی برای تعریف این نسبت، با تمرکز بر روح حاکم بر تکنولوژى، شأن وجودى، ماهیت و ذات آن، و ارتباط آن با حقیقت را واکاوی کرده است. از این نگاه، در کاربست تکنولوژی آن وجهی مهم جلوه میکند که به ارتباط با حقیقت و منبع لایزال الهی پرداخته است. پس آوینی که پیش از هر چیز «کشّاف درون» است، این ابزار را برای کشف حقایق، میطلبد.
4. هنر نیز فرصتی است برای ظهور و به روشنایی درآوردن موجودات، آن طور که هستند. «هنر، عبارت است [از] دمیدن روحِ تعهد در کالبد انسانها». پس هنرمند آن کسی است که عطایایی از عالم معنویت دارد و استعداد و تواناییهای خود را بهکار میگیرد تا آنچه را که به وی عطا شده در اثر خود به ظهور رساند، و در پسِ این ظهور، تعهد بیافریند. از اینرو هنرمند جامعة اسلامی، در اثر هنری، نقش خود را بهعنوان دریافت کننده و پدیدآورنده، درک میکند؛ اما برای تحقق اهدافش لازم است آن منبع عطایای معنوی به مدد بیاید، منبعی که جز دین نیست.
راهکار او نیز تهذیب و خودسازی است. پس لازماست رسانه در پی آن هنرمندی باشد که آینه وجود خویش را صیقل داده و پاک بودن را دستِ کم نمیگیرد. زیرا تنها اوست که میتواند تکنولوژی را آنطور که مطلوب جامعه دینی است بهکار گیرد؛ چیزی که گویا در سیاستگذاریهای رسانهای امروز ایرانِ اسلامی محلی از اعراب ندارد. با رصد آنچه در رسانههای کشور و حتی رسانه ملی میگذرد، سخن از این حقایق بیشتر به شعر و مناماتی تحققناپذیر میماند.
بله! فاصله رسانه امروز ما با آنچه باید باشد، بسیار طولانی است. اما گریزی نیست؛ یا باید رسانه را با نسخه نئولیبرال آن بهکار گرفت، یا نهصتی رسانهای بهپا کرد و به تعریفی دینی و انقلابی از ضرورتهای اهالی رسانه و ساختار، قالب و محتوای رسانهای رسید. تنها از این طریق است که میتوان مفاهیم مورد نیاز جامعه اسلامیانقلابی را در جانها نهادینه کرد؛ و نکته مهمتر آنکه نیاز جامعه به این مفاهیم، بهویژه مفهوم مقاومت، بهعنوان شاهبیت آن، پایانناپذیر است.
5. سخن پایانی آنکه مقاومت، ضرورتی تمام ناشدنی است. «معنای مقاومت این است که انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق میداند، راه درست میداند، و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند و او را متوقّف کند»؛ و راه حق فارغ از زمان و مکان است و پایان ندارد. مقاومت تنها در برابر دشمن، معنی نمیشود؛ بلکه امری است به استمرار حیات طیبه؛ پس نیاز به آن را پایانی نیست و بذر کشت شده را مراقبت دائمی لازم است. چراکه این مهم، شرط توجه الهی است. هرگاه استقامت و تاب آوردن در راه حق باشد، هدایت الهی هم هست؛ و نیاز انسان به هدایت الهی پیوسته باقی است؛ و هدایت الهی، سرآغاز موفّقیّت و پیشرفت است که فرمود: وَاَن لَوِ استَقاموا عَلَی الطَّریقَةِ لَاَسقَینهُم ماءً غَدَقًا ( الجن، آیه ۱۶).
پایان پیام/ت