فشار لایحه هفتم توسعه بر استاد و دانشجو برای مقالهنوشتن بیهدف!
هدفگذاری موجود در لایحه هفتم توسعه، فشار مضاعفی بر اعضای هیئت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای مقالهنوشتن وارد میکند؛ رویهای که جامعه علمی را بیشتر منفعل خواهد کرد.
به گزارش گروه علم و پیشرفت خبرگزاری فارس، ایران در سال 2022 با انتشار 78184 مقاله رتبه 15 تولید علم جهان را به خود اختصاص داده و همتراز با کشورهایی مانند هلند و سوئیس و کره جنوبی قرار گرفته است. این در حالی است که در شاخص نوآوری کشور رتبه 54 را دارد، در حالی که سوئیس در رتبه 1 و هلند در رتبه 5 قرار گرفته است. همچنین ایران در زیرشاخص ارتباط با صنعت در رتبه 121 است ولی کشور همترازش در تولید علم، کره جنوبی اولین کشور جهان در این شاخص و هلند ششمین کشور است. این مقایسه نشان میدهد گرچه عملکرد ایران در تولید علم مایه افتخار ملی است؛ اما عملکرد ضعیف در نوآوری و ارتباط با صنعت، زیست بوم علم و فناوری کشور را به بدنی کاریکاتوری با یک بازوی بسیار بزرگ و بازوی دیگر بسیار کوچک تبدیل کرده است.
در چنین شرایطی لایحه هفتم توسعه، بهجای تلاش برای اصلاح این ناترازی با هدفگذاریهای نادرست به آن دامن زده و آن را تشدید میکند. از این منظر به بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه و فصل «ارتقاء نظام علمی، فناوری و پژوهش» این سند که برای سالهای 1402 تا 1406 تدوین شده است و چهارمین برش از سند چشمانداز 20ساله کشور است میپردازیم. وضعیت فعلی این سند، آینده علمی-فناوری کشور را به چه سمت میبرد و چه اصلاحاتی مورد نیاز است؟
تناقض موجود در برنامه هفتم توسعه در هدفگذاری برای دانشگاهها
در همین خصوص با حسین نصیری، پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس گفتوگو کردیم. نصیری دربارهی تناقض موجود در برنامه هفتم توسعه میگوید: «در اهداف برنامه شاهد تناقضهایی هستیم از طرفی دولت هدف گذاری کرده است که رتبه 12 تولید علم در جهان را بواسطهی تعداد مقالات منتشر شده کسب کنیم و از طرفی بر خلق نوآوری ومهارت آموزی تاکید کرده است. این دو هدف در کنار هم نشدنی و متعارض هستند؛ این که از یک طرف قصد داریم که مسئله محور و مهارت محور باشیم و از سمت دیگر تمرکز بیش از حد بر مقالهنویسی داریم. دانشگاهها و اساتید باید بر افزایش آزمایشگاهها و تحقیقات برای مقاله نویسی تمرکز کنند یا بر افزایش کارگاهها و دورههای متناسب با مهارتمحور شدن؟ افزایش تعداد مقالات کشور به خودی خود امری مثبت است، اما اگر بیتوجه به جایگاه کنونی کشور در مقایسه با سایر کشورها و به صورت رویایی هدف گذاری شود در عمل تحقق آن ناممکن است.»
قابل ذکر است روسیه با انتشار ۱۰۸۴۶۴ و کره جنوبی با انتشار ۱۰۳۰۱۸ و برزیل با انتشار ۹۳۳۵۷ در رتبههای ۱۲ الی ۱۴ جهان و بالاتر از ایران قرار دارند. به عبارت دیگر رسیدن به رتبه ۱۲ جهان در شاخص تولید علم به معنای افزایش ۵۰ درصدی سهم انتشار مقالات علمی-پژوهشی در کشور است. سرانه انتشار ایران 0.9 مقاله به ازای هر عضو هیئت علمی است در صورتی که در سند نقشه جامع علمی کشور شاخص انتشار سرانه انتشار ۰.۴ مقاله به ازای هر یک عضو هیئت علمی را به عنوان وضعیت مطلوب برای کشور در افق ۱۴۰۴ هدف گذاری شده است. به عبارت دیگر علاوه بر اینکه از نظر شاخصهای نقشه، اهداف مذکور پیش از موعد مقرر محقق شدهاند، هدفگذاری برای رسیدن به رتبه ۱۲ جهان فشار مضاعفی بر اعضای هیئت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای انتشار مقالات علمی-پژوهشی وارد خواهد کرد که میتواند کیفیت مقالات علمی را تحت تاثیر قرار داده و سبب افت آنها شود.
تعدیل شاخصها برای افزایش احتمال دستیابی به آن
نصیری به نقاط قوت برنامه هم اشاره میکند، اما معتقد است: «به نظر برنامه دغدغه را به درستی شناسایی کرده است که دانشگاهها در حل مسائل کشور نقش بیشتری ایفا کنند؛ اما در شناخت ابزارها به درستی ابزار مورد نیاز را انتخاب نکرده است. روش درستی برای رسیدن به باور درست اتخاد نشده است که باعث میشود آن دغدغه به سرانجام نرسد. به نظر حداقل شاخصها باید تعدیل شوند تا اهداف قابل دستیابی باشد؛ مثلا به جای هدفگذاری ارتقای رتبه در تولید علم به جایگاه 12 در جهان و متمرکز کردن تمام اعضای هیئت علمی کشور بر مقاله نویسی، بخشی از هیئت علمی بر دادن مقاله متمرکز شوند برای حفظ جایگاه فعلی تولید علم و بخشی بر مهارت آموزی تمرکز کنند. اگر اصلاحاتی در این خصوص در لایحه اعمال نشود به نظر تحولی که دولت با اجرای این لایحه مد نظر دارد محقق نمیشود. شاید نسبت به برنامه ششم ارتقای کوچک و غیر ملموسی اتفاق بیافتد. در واقع با این اوصاف بود و نبود برنامه تغییری ایجاد نمیکند چرا که برنامه با این شکل خیلی اثرگذار نیست. گرچه مرکز پژوهشهای مجلس تلاش خود را کرده است و پیشنهاداتی ارائه داده است تا اصلاحاتی اتفاق بیافتد. ما پیشنهاداتی مبتنی بر افزایش کیفیت مقالات داشتهایم، چرا که آنچه مرجعیت علمی ما کشور را نشان میدهد تعداد استنادات به مقالات ما است، نه تعداد مقالات.»
آنچه مرجعیت علمی ما کشور را نشان میدهد تعداد استنادات به مقالات ما است، نه تعداد مقالات
«بنابراین کیفیت مقالات باید در کنار کمیت مقالات در نظر گرفته شود. ما تا کنون دغدغه ارتقا کمی مقالات را طی کردهایم و اکنون باید کیفیت را هم مد نظر قرار دهیم. با این حساب دغدغهی رشد کمی تعداد مقالات برای رسیدن به جایگاه 12 ام نباید دغدغهی کنونی کشور باشد.»
در نهایت میتوان گفت به دلیل سیاستهای گذشته نظام علم و فناوری کشور در حوزه پژوهش از اهداف تعیین شده بسیار جلوتر و در بخش نوآوری و اقتصاد دانش بنیان از اهداف تعیین شده بسیار عقبتر است. در این وضعیت و با توجه به سهم موضوعات مختلف از مواد برنامه هفتم توسعه، تمرکز مجدد و صرف بر روی موضوعات پژوهشی و آموزشی در برنامه هفتم توسعه میتواند ناترازی موجود را تشدید کند و کشور دچار سندروم رشد این کاریکاتور با بازوهای نامتناسب مسئله محوری و رشد علمی دانشگاهها شود.
پایان پیام/