قدرت علمی مهمتر است یا رزومهسازی؟!
یکی از مهمترین راههای جبران کاستیها و جهش در سیر صعودی علمی کشور، بهره بردن از تمام ظرفیتها و پرهیز از کارهای دست و پاگیر کمبازده همچون تاکید بر ملاک بودن مقالات در رشد جایگاه علمی یا نمونههایی همچون سیاستهای غلط در حوزه پایاننامههای دانشجویی و کمبازده بودن آنهاست.
فارسپلاس؛ عباس شمسعلی در یادداشتی نوشت: رهبر انقلاب در دیدار روز سهشنبه گذشته با نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور در کنار تمجید از رشد علمی کشور و بیان رهنمودهایی برای ارتقاء بیشتر جایگاه علمی و بهرهمندی از قدرت ناشی از علم، یک بار دیگر با اشاره به تذکرات قبلی خود درباره اصلاح رویه مشروط بودن ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاهها به مقالات علمی، از استمرار این روند غیرمنطقی انتقاد کردند و گفتند: «مقالهنویسی و انتشار تحقیقات و مقالات اِسنادی معتبر در مجلات و مراکز علمی دنیا و شرکت در مسابقه علمی جهان کار خوبی است که حتماً باید انجام بگیرد اما منوط کردن ارتقاء اعضای هیئت علمی به این موضوع، منطقی نیست.»
ایشان با یادآوری این موضوع که «البته مقالات علمی خوب، مایه ارتقاء شهرت و اعتبار علمی کشور است که دستگاههای مدیریت علمی کشور باید برای این ارتقاء، راههای مناسبی پیدا کنند تا رتبه علمی کشور در رتبهبندیهای جهانی تنزّل پیدا نکند»، تأکید کردند: «هدف اصلی از تولید مقالات علمی و پژوهشی و پایاننامهها کمک به حل مسائل کشور باشد. بهداشت و سلامت، مسکن، امنیت، تغذیه، خانواده، محیط زیست، اصلاح ساختارهای حکومتی و ارتباطات بینالمللی از جمله مسائل کشور است که باید مقالات و پژوهشهای علمی قوی دارای راهحل برای آنها تولید شود و در این زمینه نباید به کارهای روزنامهای و یادداشتهای بهاصطلاح ژورنالیستی اکتفا شود.»
آسیبشناسی دقیق رهبر انقلاب درخصوص شرطی کردن فضای علمی دانشگاهها به بالابردن آمار مقالات در مجلات علمی و مشروط بودن ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاهها به مقالات علمی، واقعیت نگرانکنندهای است که گریبان فضای علمی جامعه ما را گرفته است. با پافشاری بر روی این مسیر، قطعاً بخش زیادی از توان نخبگانی کشور به جای تمرکز علمی و عملی بر روی حل مسائل و مشکلات کشور و کمک به پیشبرد جامعه، مجبورند به روشهای مختلف در یک رقابت کم اثر و شاید بیسرانجام، برای اثبات، حفظ و ارتقاء موقعیت و جایگاه علمی خود تا حد زیادی تنها درگیر تولید مقاله و انتشار آن در مجلات علمی بینالمللی باشند و این موضوع بیشک مانع بهرهمندی کامل جامعه از نخبگان خود میشود.
با این متر و معیار غلط، چه بسیار افراد توانمند و به معنی واقعی نخبهای که به جای رزومهسازی و ردیف کردن مقالات علمی که البته در جای خود کار پرزحمت و وقتگیری است، مشغول به صحنه کشاندن علم خود و بهرهمند ساختن جامعه از تواناییهای علمیشان هستند تنها به این دلیل که فلان تعداد مقاله را در مجله علمی بینالمللی به ثبت نرساندهاند یا نخبه محسوب نمیشوند یا کمتر مورد توجه قرار میگیرند!
رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان یک بار دیگر کلام پرمعنی امیرمؤمنان(ع) درباره قدرت علم؛ یعنی «العلمُ سلطان» را تکرار کرده و فرمودند: «اگر بخواهیم کشور از آسیبهای متعارف دنیا مصون بماند، باید برای پیشرفتهای علمی به طور جدی تلاش کنیم.»
وقتی محصول علم را قدرت (در عرصههای مختلف) بدانیم و این واقعیت را بپذیریم که بسیاری از کشورهای مطرح در سطح جهان به عنوان قدرت منطقهای یا جهانی بیش از بسیاری از عوامل، از مسیر بهرهگیری از قدرت علم به قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی و… تبدیل شدهاند، طبیعی است ما نیز که از نظر نخبهپروری و ثروت پرارزش جوانان اهل علم و دانشمندان برجسته شرایط مناسبی داریم، باید بیش از گذشته برای رسیدن به جایگاه و موقعیت بهرهمندی از قدرت علم و به عبارتی تبدیل علم نظری به قدرت عملی در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، سلامت، حکومتداری و… تلاش کنیم و از هرگونه هدررفت یا صرف کردن توان علمی کشور پای سیاستهای غلطی چون ملاک قرار دادن تعداد مقالات منتشر شده علمی در رتبهبندی عالمان و دانشمندانمان پرهیز کنیم.
وقتی از تبدیل علم به قدرت سخن میگوییم میتوان نمونههای فراوانی را مثال زد که تعدادی از دانشمندان با کاربردیسازی دانش و توان علمی خود باری از دوش مردم و جامعه برداشتهاند و علم آنها کشور را چند گام به پیش برده است.
در همین موضوع تبدیل علم دانشمندان به قدرت و عامل حل موانع و مشکلات جامعه؛ میتوان به نمونه مهمی که خیلی از زمان تحقق آن دور نشدهایم، یعنی تولید واکسنهای متعدد ایرانی مقابله با کرونا اشاره کرد.
فراموش نخواهیم کرد، در شرایطی که بیماری کرونا همزمان با جولان در دنیا، در کشورمان نیز بیرحمانه مشغول خودنمایی و گرفتن جان بسیاری از هموطنانمان بود، خبر تولید واکسن کرونا در جهان چقدر قابل توجه و مهم بود. در شرایطی که این واکسن در چند کشور محدود تولید میشد و با نیاز کشورهای تولیدکننده و درخواست و تقاضای چند میلیارد نفری در جهان، رسیدن به واکسن مطمئن و کارآمد به میزان کافی کار دشواری بود، هنوز چندماهی از تولید واکسن کرونا در جهان نگذشته بود که جوانان دانشمند کشورمان پس از انجام کارهای تحقیقاتی و آزمایشگاهی دقیق توانستند با افتخار و غرور ایران را به جمع چند تولیدکننده محدود واکسن کرونا در جهان وارد کنند و در مدتی کوتاه کشورمان به توانایی تولید چند نوع واکسن کارآمد و مؤثر مقابله با کرونا دست یافت.
این موفقیت بزرگ در شرایطی به دست آمد که عدهای با خودتحقیری و تشکیک، رسیدن کشورمان به توانایی تولید واکسن کرونا را مورد تمسخر قرار میدادند اما مرور زمان و استقبال مردم از ثمره علم دانشمندان هموطنشان و کاهش شدید مرگومیرهای کرونایی، قابلیت و مرغوبیت واکسنهای ایرانی را به اثبات رساند، واقعیتی که بعدها در مجلات معتبر سلامت دنیا هم مورد اذعان قرار گرفت. حال سؤال اینجاست؛ اگر این دانشمندان جوان و توانمند ایرانی به جای تمرکز بر روی ساخت واکسن و نجات جان هموطنانشان و به عرصه کشاندن علمشان، صرفاً مشغول انتشار مقاله در مجلات علمی دنیا و افزایش تعداد مقالات و پربار کردن رزومه قابل ارائه خود میشدند؛ چنین موفقیت بزرگ و افتخارآمیزی حاصل میشد؟
خدا بر درجات شهید بزرگوار حاج «حسن طهرانی مقدم» پدر علم موشکی ایران بیفزاید که به همراه همکاران توانمندش کشور را در حوزه قابلیتهای دفاعی به مرحله شگفت انگیزی از پیشرفت رساند. همه ما با هر تفکر و عقیدهای امروز که اتفاقات منطقهای و جهانی و چشم طمع دشمنان را میبینیم اما عمیقاً احساس امنیت میکنیم مدیون رشادتها و از خودگذشتگیهای امثال این دانشمند مجاهد و بیادعا هستیم.
حال تصور کنید، شهید طهرانی مقدم که میتوان او را از نظر علمی و توان طراحی صنایع دفاعی در بالاترین سطح جهانی دانست، به جای گذراندن عمر پربرکت خود در سولهها و آزمایشگاههای طراحی و تست موشک یا تولید سوخت جامد و… بیشتر وقتش را به انتشار مقاله علمی در مجلات صنایع هوایی و سایر مجلات علمی دنیا میگذراند؛ آیا با این روش میتوانست به چنین دستاوردهای خارق العادهای که امروز از او به یادگار مانده برسد؟
نمونههای دیگری همچون دانشمندان هستهای؛ شهیدان مسعود علیمحمدی، مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن، داریوش رضایینژاد، یا دانشمند شهیدمان محسن فخریزاده هم میتوان نام برد که به انتشار مقاله علمی اکتفا نکردند و پای کار قدرتمندتر شدن کشور از مسیر علمی و بهرهمندی مردم از علمشان آمدند تا جایی که دشمن حضور آنها در میدان علم را برنتابید چرا که این شهیدان را مصداق بارز بازوهای قدرتمند شدن کشورمان از مسیر علم میدانست.
ایجاد شرکتهای دانشبنیان که روزبهروز بر تعداد آنها افزوده میشود نیز یکی از مصادیق مهم تبدیل علم به محصول و رفع نیازها و قطع وابستگیهاست و بهطور مداوم شاهد کمک جوانان عالم و توانمند در این مجموعههای علمی- تولیدی به قدرتمندتر شدن کشور هستیم. البته میتوان مشابه این مجموعهها را در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی و… هم در نظر گرفت تا از خروجیهای مطالعاتی و عملی آنها بهرهمند شد.
به لطف خدا و در سایه ایجاد زمینه رشد و شکوفایی استعدادها و تقویت باور اعتماد به نفس جوانان مستعد کشورمان در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اکنون به برکت وجود مردان و زنان و جوانان مسلح به سلاح علم، در سطح جهان در جایگاه قابل توجه علمی در رشتههای مختلف قرار گرفتهایم.
افزایش سرعت رشد علمی کشور و رسیدن آن به ۱۲ برابر متوسط سرعت رشد جهانی، گامی مهم اما ناکافی است که رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان آن را از نتایج مبارک آغاز جهش علمی و تحرک و جوشش پرثمر در محیطهای دانشگاهی در حدود دو دهه قبل دانسته و تاکید کردند: « اکنون نخبگان، دانشجویان و مراکز علمی-دانشگاهی کشور باید خود را برای یک خیز جدید و فصل تازهای از تحرک مبتکرانه علمی آماده کنند.»
یکی از مهمترین راههای جبران کاستیها و جهش در سیر صعودی علمی کشور، بهره بردن از تمام ظرفیتها و پرهیز از کارهای دست و پاگیر کمبازده همچون تاکید بر ملاک بودن مقالات در رشد جایگاه علمی یا نمونههایی همچون سیاستهای غلط در حوزه پایاننامههای دانشجویی و کمبازده بودن آنهاست.
از طرفی؛ نباید اشتباه سهمگینی که در ارزشگذاری قدرت تستزنی به جای توان واقعی و مفهومی علمی دانشآموزان برای ورود به دانشگاهها دچار شدیم را در محیطهای دانشگاهی تکرار کنیم. ملاک درست ارزیابی این است که در شرایط درست و با روش صحیح باید با سوادترین دانشآموزان و کسانی که به فهم علمی از دروس رسیدهاند در اولویت ورود به دانشگاه قرار بگیرند اما در مواردی شاهدیم کسانی با هزینههای هنگفت و فراگیری مهارت تست زنی که بعضاً هیچ ارتباطی با سواد و علم به معنی واقعی ندارد، گوی سبقت را در کنکور میربایند.
در دانشگاه نیز باید هرگونه ارتقاء جایگاه اعضای هیئتهای علمی بر اساس علم واقعی و کاربردی و گرهگشا باشد نه تعداد مقالاتی که هرچند در جای خود قابل ارزش است اما کمک مستقیمی به پیشبرد کشور و رفع مشکلات و موانع موجود نمیکند.
به فرموده رهبر انقلاب، چند میلیون جوان دانشآموخته و دانشجو ثروتی بزرگ و با ارزش هستند که بسیاری از این جوانان با انگیزه و با روحیه، پیشنهادهای با ارزشی برای حل مشکلات دارند. اگر مسؤولان، مراکز علمی و نخبگان از این فرصت استفاده نکنند، به ایران و تاریخ کشور ظلم میشود.
پایان پیام/ت