میزگرد| جریان دانشجویی، منفعل و بیمسئله یا فعال و دغدغهمند؟
به مناسبت 16 آذر روز دانشجو میزگردی با حضور فعالان کنونی و ادوار جریانهای دانشجویی دانشگاههای چهارمحال و بختیاری در خبرگزاری فارس برگزار شد.
خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری|به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو میزگردی با حضور فعالان کنونی و ادوار جریانهای دانشجویی دانشگاههای چهارمحال و بختیاری در خبرگزاری فارس برگزار شد.
میدانداری دانشجویان در مسائل مهم کشور، رکود جریانات دانشجویی، لزوم استفاده بیشتر از ظرفیت دانشگاهها و جریانات دانشجویی در دولت سیزدهم، بروزرسانی جریانهای دانشجویی و آرمانخواهی و عدالتجویی جریانات دانشجویی از جمله موضوعات مطرح شده در این میزگرد بود؛در ادامه شرحی از این نشست را میخوانید.
جریانات دانشجویی باید خودشان را در میدان تعریف کنند
علی شریفی نماینده ادوار بسیج دانشجویی دانشگاه شهرکرد: دانشجو و دانشگاه، در گفتمان دینی و انقلاب اسلامی یک بحث مقدس و قابل احترام است. حضرت امام(ره) میفرمایند، دانشگاه مبدا همه تحولات است، این جمله باور ایشان در خصوص مجموعه دانشگاه است، زیرا ایشان شخصیتی نیستند که بخواهند فضای رسانهای ایجاد کنند و یا اغراق کنند.
در مورد همین جمله شاید بشود ساعتها صحبت کرد و ریشه بسیاری از اتفاقات مهم که در جامعه رخ داده است را پیدا کرد، که از کجا نشات گرفته است؛ در دهه اخیر باید بررسی کرد جریانهای دانشجویی چه کارهایی را میتوانستند انجام دهند اما آیا نخواستند یا نگذاشتند یا نتوانستند انجام دهند؟
اگر به جریانهای دانشجویی دهه ۸۰، ۷۰ و اوایل دهه ۹۰ نگاه کنیم، یکی از نقاط عطف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بعد از انقلاب انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۸ است، اگر بگوییم خروجی این انتخابات، حاصل بخشی از فعالیتهای جریانهای دانشجویی است، اغراق نکردهایم. همچنین در فتنه ۱۳۸۸ که در آن زمان بنده دانشجو بودم و فعالیت دانشجویی داشتم، نقش دانشجویان در غبارآلود کردن فضا به وضوح دیده میشود و از طرفی تا وقتی فضا برایشان شفافسازی نشد، پافشاری کردند.
روی کار آمدن دولت آقای روحانی آغاز رکود جریانهای دانشجویی در سراسر کشور بود
به نظر بنده اگر جریانهای دانشجویی را در ادوار مختلف مرور کنیم، آغاز رخوت و رکود جریانهای دانشجویی بعد از شکست فتنه ۸۸ و به ویژه بعد از روی کار آمدن دولت آقای روحانی بود. اگر چه در زمان کرونا عادی بود که موانعی بر سر این جریانات قرار گیرد اما نقطه آغاز در دولت یازدهم و دوازدهم بود.
در دورههای مختلف مخصوصا از دولت اصلاحات به بعد حتی دولت سازندگی، دولت مرحوم رفسنجانی یکی از وزنههای مهم کابینه دولت، وزیر علوم بود اما زمان دولت یازدهم و دوازدهم، وزرای علوم یکی از وزرای حاشیهای بودند.
از همان ابتدا چند وزیر تغییر پیدا کرد تا به تثبیت رسید که چه کسی به عنوان وزیر علوم معرفی شود و مدتی این وزارتخانه با سرپرست اداره شد، مجلس و دولت با اینکه همسو بودند، وزیر علوم را رد کرد، به نظرم میرسد ارادهای که در گفتمان غالب و انتخابات سیاسی شکل گرفت و به تعبیر رسانهها که تعبیر صحیحی هم است امنیتیترین کابینه بعد از انقلاب، کابینه دولت آقای روحانی بود، ارادهاش بر به حاشیه راندن فضای دانشجویی بود و در این راستا هم موفق شد، شاید اصلا این را هم نپذیرند ولی این اتفاق افتاد.
بیشترین تمرکز دولت یازدهم و دوازدهم روی سیاست خارجه بود و بعد از رئیسجمهور، وزیر امور خارجه حرف اول را میزد و من فکر میکنم اگر این اتفاق نمیافتاد و جریانهای دانشجویی فعال بودند بعضی اتفاقات در حوزه سیاست خارجه نمیافتاد و بعضی از اظهار نظرها نمیشد زیرا تبعات داشت.
اگر به نقطه اوج فعالیت جنبشهای دانشجویی نگاه کنیم دقیقا تمرکز دشمن روی قشر دانشجو بود که بچهها با انگیزه و با تلاش و با جدیت پای کار آمدند و این نقطه قوتی بود چه برای جریانهای انقلابی و چه خود تشکلها و چه آنهایی که به هر دلیل میخواستند پیاده نظام دشمن باشند.
دولت سیزدهم باید از ظرفیت دانشگاهها و جریانهای دانشجویی بیشتر استفاده کند
دولت آقای رئیسی علیرغم همه نکات مثبتی که دارد از ظرفیت عظیم دانشگاه استفاده نکرده است. به عنوان مثال وزیر علوم فعلی یکی از کمترین وزنهها را در این دولت دارد و ما در شرایطی که میبینیم رهبر انقلاب اهمیتی که از ابتدای رهبریشان به جریانات دانشجویی و به فضای دانشگاه میدهند، همان نگاهها و همان صحبتها با تاکید بیشتر، الان هم دارند. به علاوه اینکه ایشان میفرمایند صحبتهای دانشجویان سال به سال پختهتر و مفیدتر میشود، یعنی دانشجوها نه تنها ضعیفتر نمیشوند بلکه تواناتر شدهاند.
در سطح کلان حضرت آقا دارند اهمیت جریانهای دانشجویی و دانشگاهها را به ما نشان میدهند اما دولت از این ظرفیت استفاده نمیکند.
در استان چهارمحال و بختیاری مشکلات بسیاری وجود دارد اما آیا در سفر دوم رئیسجمهور واقعا مشکلات به گوش آقای رئیسی رسید و یا صرف چند دیدار دولتی بود؟ جریانات رسانهای میتوانند کمک دهند که حواس حاکمیت به خصوص مجلس و دولت به دانشگاه و جنبشهای دانشجویی برگردد.
مسئله بعدی خود جریانات دانشجویی است، بیشترین تمرکز دشمن روی اقتصاد است و جریانات دانشجویی باید خودشان را در این میدان تعریف کنند و مشخص کنند آیا جریانات دانشجویی نسبت به این موضوع موافق هستند یا مخالف؟ نقد دارند یا خیر؟ مثلا در سفر رئیسجمهور به استان ما اعتبار جذب شد یا خیر؟ شبهاتی که در خصوص افتتاح پروژه آبرسانی مطرح شد، آیا از سمت جریانهای دانشجویی دانشگاههای استان مورد بررسی قرار گرفت یا خیر؟
جریانات دانشجویی از فضای ذهن خودشان به فضایی که دشمن متمرکز شده است ورود کنند که یکی از راههای پویایی آنان خواهد شد.
برنامههای جریانهای دانشجویی با حفظ مبانی باید بروزرسانی شود
علی رحیمیان نماینده نشریات دانشجویی دانشگاه شهرکرد و دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد: با توجه به اتفاقات و موانعی که بر سر راه جنبش دانشجویی قرار گرفت از جمله کرونا خداروشکر آن پویایی تشکلها حس میشود و باید به آینده امیدوار بود اما در خصوص راهکارها بیشتر در بخش سیاستگذاری میطلبد مسؤولان تاثیرگذار و فرهنگی کشوری و در سطح دانشگاهی یک سری بسترسازیهایی را برای رشد تشکلهای دانشجویی فراهم کنند، مثلا در سطح کشوری، جشنواره تیتر، بعد از چند سال وقفه مجددا امسال برگزار میشود و در سطح دانشگاهی کرسیهای آزاداندیشی و پرسش و پاسخ که این فضا به حیات مجدد خودش برگردد، باید از طرف مسؤولان امر حمایت شود.
مورد بعدی حفظ ارتباط با ادوار تشکلهای دانشجویی است چرا که هم در جایگاه تفهیم ویژگیهای جریانهای دانشجویی در قشر فعلی و راهکارهایی که میتوانند پیشنهاد بدهند در بحث پیشبرد برنامهها موثر خواهد بود.
مورد بعدی همسویی و هماهنگی بین تشکلهاست که خیلی وقتها اگر بخواهیم پیگیر یک کار واحد باشیم، اهداف سازمانی و شخصی را بر هدف آرمانی ترجیح میدهند که میتوان با برگزاری جلسات رسمی و غیررسمی با تشکلها و ادوار باعث ایجاد وحدت و همدلی بین جریانهای دانشجویی شد و هرکدام از تشکلها باید یک تکه از پازل فعالیتها را کامل کند نه به صورت جداگانه عمل کنند.
نقاط ضعف که نیاز به جبران دارد، بروزرسانی برنامهها با حفظ مبانی و با ایدهها و فکر جدید
تربیت نیرو باید یکی از مهمترین فعالیتهای تشکلها باشد و مورد بعد ارتباط با سطح جامعه که با رفع این موارد آینده روشنی را برای جریانات دانشجویی شاهد هستیم.
آرمانخواهی، عدالت جویی و استکبار ستیزی از ویژگیهای جریانهای دانشجویی است
محمدمهدی کیانی مسؤول حوزه دانشگاه شهرکرد: سخن شهید مظلوم بهشتی که فرمودند دانشجو موذن جامعه است اگر خواب بماند، مملکت خواب میماند نشانگر اهمیت دانشجو و جریانهای دانشجویی است.
آرمانگرایی، عدالتخواهی و استکبارستیزی از ویژگیهای جریانهای دانشجویی است اگر در هر کدام از این ویژگیها کوتاهی صورت گیرد، جریانهای دانشجویی مسیر صحیح را طی نخواهند کرد.
بحث استکبار ستیزی بسیار مهم است و جریانهای دانشجویی داخل کشور باید فعالیت خود را در نشان دادن مظلومیت غزه بیشتر کنند.
اما نکاتی که همه بیان کردند نکات درستی است. اما قبل از همه این نکات باید یک سوال مطرح کنیم که جنبش دانشجویی زنده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ و بعد از پاسخ به این سوال میتوانیم بررسی کنیم که آیا این ویژگیها را دارد یا خیر؟ اگر نه باید ببینیم چگونه باید این پارامترها را در جریان دانشجویی زنده کنیم؟
اگر آرمان گرایی از افقدید جریانهای دانشجویی باشد، میتواند به عدالت خواهی هم برسد البته نیازمند تفکر است که باعث پویایی جریانهای دانشجویی خواهد شد و این مسیر وابسته به این تفکر میشود.
ضعف جریانهای دانشجویی ضعف در تفکر و دیدگاه است
نکته ای که در مورد همدلی مطرح شد این است که باید دید آیا جریانهای دانشجویی حاضر به همدلی هستند یا خیر؟ به نظر بنده پاسخ خیر هست . باید دید چگونه میتوان این همدلی را ایجاد کرد که به نظر من اگر هدف همه تشکلها یکی باشد یعنی رسیدن به همان قله، این اتحاد و همدلی شکل میگیرد و تشکلهای دانشجویی بیشتر از قبل نیاز به استقلال دارند.
با خودسازی، میتوان دگرسازی کرد
معصومه نصیری مسؤول بانوان انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علوم پزشکی: افرادی که جذب تشکلهای دانشجویی میشوند، باید اساسنامه را به عنوان اولین قدم مطالعه کنند و در هر لحظه به فکر خودسازی باشند تا بتوانند دگرسازی را هم انجام دهند و برای تاثیرگذاری و جذب باید برای برنامهها هدفگذاری شود و ببینیم هدف و افق دید ما چیست و سپس برنامهها را اولویت بندی کنیم.
تشکلهای دانشجویی اگر بخواهند به آن پویای دهه ۷۰ و ۸۰ برسند باید با یکدیگر همکاری داشته باشند و متحد شوند تا بتوانند جریان دانشجویی را جانی دوباره ببخشند.
جنبش دانشجویی تولیدکننده ایده باشد نه مصرفکننده
جنبش دانشجویی باید دست از محافظهکاری و متعلق بودن به حزب خاص دست بردارد و اثرگذر باشد و تولیدکننده خودش باشد نه مصرفکننده، خودش مولد جریانات سیاسی باشد و از حزب خاصی خط نگیرد، همچنین از راه اصلی منحرف نشود و در مسیر انتقاد برای اصلاحات از مسیر اصلی منحرف نشود و با توجه به ظرفیت و نیازهای دانشگاه فعالیت انجام دهد.
افرادی که وارد تشکیلات میشوند باید مبانی اعتقادیشان را قوی کنند و حرفی برای گفتن داشته باشند، تشکلها نباید اختصاصی برای گروهی خاص باشد و بسترسازی برای همه دانشجویان باشد. رفتارهای ما و اعتقادهای ما و هدفهای ما بیشتر باعث جذب میشود، نه تعدد برنامهها.
گاهی دانشجویان در حوادث مهم به عنوان سیاهی لشگر بودند
شیرین مهدیان فعال فرهنگی، دانشجوی دامپزشکی و مسؤول سابق خواهران جامعه اسلامی دانشگاه شهرکرد: مقایسهای مطرح شد بین نسل گذشته دانشجویی و دانشجویان فعلی، خب بحث کرونا عاملی بود که یک افولی بین دانشجویان و جریانهای دانشجویی به وجود آورد و مانعی بر سر راه جنبشهای دانشجویی شد. اگر بخواهیم از یک دیدگاه دیگری به این قضیه نگاه بکنیم، این است که بگوییم جنبش دانشجویی در دهههای گذشته بسیار فعالتر از الان بوده است. در دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ با دانشجویانی مواجه بودیم که جبهه رفته بودند و به سطحی از آگاهی رسیده بودند که قدرت جابه جا کردن وزیر را داشتهاند.
اما این قضیه ۲ وجه دارد: یکی اینکه جریانهای دانشجویی بسیار فعال بودهاند و یک قضیه دیگه اینکه دانشجو گاهی به عنوان یک سیاهی لشگر طیف سیاسی خاصی در جریانهای مختلف از جمله کوی دانشگاه و فتنه ۸۸ قرار گرفته است که به اعتقاد بنده جریانهای دانشجویی نیستند چون خط فکری از بیرون آمده است. به لحاظ آماری از نظر تعداد جذب دانشجویان و فعالیتها شاید بگوییم که جریانهای دانشجویی روبه افول هستند اما هنوز حضرت آقا از این قشر ناامیدی نشدند و هنوز آرمانخواهی و مطالبهگری در دانشجویان زنده است و به این معنی نیست که جریانهای دانشجویی ۱۰۰ درصد روبه افول هستند.
جنبش دانشجویی گذرگاهی برای رسیدن به هدف غایی است
جنبش دانشجویی هدف غایی ما نیست بلکه یک گذرگاه است برای رسیدن به هدف غایی. وقتی به تاریخ جنبش دانشجویی نگاه شود، نیات متفاوت و خروجیها هم متفاوت است. یکی از هدفهای جریانهای دانشجویی پرورش نیرو از لحاظ سیاسی، فرهنگی اعتقادی است اما یک وجه دیگر وجود دارد که بعضی به دنبال سیاسی بازی و یک عده دیگر به دنبال مطرح شدن و به دست آوردن مناصب هستند.
پر و بال دادن به جنبشهای دانشجویی میتواند نیازمند مبانی باشد، آگاهی سیاسی تاریخی ما بسیار مهم است که در خیلی مواقع ما مشکل داریم در این موضوع. به دلیل اینکه بسیاری از دانشجوها خیلی از وقایع تاریخی که مربوط به گذشته ما است را نمیدانند منظور بنده همین تاریخ ۳۰ یا ۴۰سال قبل است.
صرفا تشکیلات نباید هدف غایی ما باشد هدف اصلی ما نیروسازی است که چند سالی که این فرد دنشجو است رشد بکند و از این فضا استفاده کند و به عنوان یک نیرو تربیت شود. اما اگر دیدمان را بالاتر ببریم، جایگاهی است که در بیانیه گام دوم انقلاب مدنظر است و ما در بحث دولت اسلامی ماندهایم و مدیر تراز اسلامی نداریم و باید بعد از تربیت نیرو در تشکیلات، به عنوان یک مدیر اسلامی در ردههای تصمیمگیری مملکت خدمت کند.
بیبرکتی در تشکلها: رهبری یک صحبتی دارند که اگر هدف ما در تشکلها فقط دیده شدن باشد بی برکتی به دنبال میآورد که این قضیه میتواند مشکلساز باشد و باید با توجه به هدف نهایی، فرد داخل تشکیلات به عنوان یک فرد تاثیرگذار باشد. برای احیای این جریان باید فکر داشته باشد و حرفی داشته باشد که مستلزم خودسازی و مطالعه است.
تشکیلات را کار موقتی ندانیم بلکه به چشم مبارزه باید دیده شود
دانشجو رسالت خود را جایگاه مدیریتی و سیاسی آینده کشور بداند و مسئلهمحور برای حل مشکلات باشند.
امیررضا شکراللهی مسؤول بسیج دانشجویی پردیس فرهنگیان با اشاره به مهمترین مطالبه رهبری از دانشجویان، گفت: مهمترین مطالبه ایشان، بحث سند تحول است که خاصه باید در نظام آموزش عالی تحول ایجاد شود و بقیه مطالبات ایشان ذیل همین سند قرار میگیرد و موضوعی که هست، ادوار تا چند دوره با اعضای تشکلها ارتباط دارند و یا محدود به چندسال است و این ارتباط بعد از چند سال از بین میرود؟ خروجی تشکلها چیست؟ مثلا آیا دانشجوی حقوق میتواند مسائل حقوقی اساسی کشور را حل کند؟ بتواند برنامه بدهد، فکر بدهد یا ایدهپردازی کند یا اگر مشکل آب در استان داریم آیا دانشکدههای فنی و مهندسی، اساتید و دانشجویان میتوانند از پس این چالش با روحیه جهادی و تشکیلاتی خودشان برآیند یا خیر؟ در اندیشه شهید بهشتی اصل تشکیلات، انسانسازی است که خروجی این کار تشکیلاتی چیست؟ قبل و بعد این فرد در جریانهای دانشجویی فرق میکند یا خیر؟
کار بایدتشکیلاتی پیش برود، کار باید با جریانهای دانشجویی انجام شود، ما برای نسل جوانمان الگوسازی نکردهایم و افراد تشکیلاتی را نتوانستهایم به خوبی معرفی کنیم؟ مثلا آیا حسن باقری را که یک فرمانده بود در زمان جنگ و یا حتی تشکیلات امام را توانستهایم معرفی کنیم.
تشکیلات صرف جمع شدن یکسری آدمهای ارزشی و انجام دادن کارهای خوب نیست که در پایان انتظار داشته باشیم کارهای خوب انجام بدهیم، تشکیلات صرفا کار خوب انجام نمیدهد کاری انجام میدهد که وظیفهاش باشد؟ و بداند وظیفهاش الان در انجام دادن این کار است و وارد مسئله شود، درگیر شود. چرا دانشجوی سال ۷۸، ۸۸، ۶۰ و ۵۷ تاثیرگذار بود؟ چون درگیر مسئله بود و ایده میداد برای راهحل ظهور و بروز داشت در جامعه. چرا ؟ چون مسئله برایش در جامعه تعریف شده بود، مسئله من انقلاب است. جبهه است. مسائل اقتصادی است!!! بحث این است اگر در تشکیلات کار دست کسی ندهیم کار دستمان میدهد…
عدم فعالیت دانشجویان باعث رکود میشود، اگر به دانشجو بنابر ظرفیت خودش کار داده باشیم و هویت به دانشجو داده شود، رنگ و بوی کارها بالاتر میرود و دانشجو خودش ایده میدهد.
مورد بعدی ادوار بسیار مهم است اگر دانشجوی تازه وارد شده به تشکیلات عقبه خودش را نبیند، دچار ضعف میشود، دچار بحران میشود و وقتی ببیند که ۱۰ سال قبل چه کارهایی انجام میشده است هم بحث الگوگیری و هم ریشهدار بودن کار در نظر آنان شکل میگیرد. و میداند که کار او ریشه در تاریخ دارد یعنی هویت دارد و لذا روبه جلو حرکت میکند.
مهمترین مسئله از نظر امام(ره) موضوع کار به دوش مردم است و بسیج کردن همه برای انجام دادن کاری، یعنی درگیر کردن همه اقشار دانشگاه و داشتن برنامه برای بهبود کارها.
پایان پیام/۶۸۰۴۳