ناجوانمردی جهانگیری در حق نظام و مردم
حقیقتا اگر نام آقای جهانگیری را از ابتدای پاسخ سؤال خبرنگار شرق حذف کنیم؛ چه بسا مخاطب فکر کند که یکی از سران اپوزسیون خارجی و یا یک دشمن نظام چنین سخنانی را بر زبان رانده است!
فارس پلاس؛ دیگر رسانهها – مشرق نوشت: اسحاق جهانگیری، فعال چپ و معاون اول دولت سابق در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه شرق پیرامون انتخابات امسال در جواب سؤال "به نظرتان مردم پای صندوقهای رأی برمیگردند؟ " گفته است:
"بستگی به شرایط دارد. ممکن است یک واکنش مردم این باشد که یأس و سرخوردگی به حدی رسیده باشد که فکر کنند هیچ کاری نمیشود کرد و شرکت در انتخابات بیفایده است یا تصور کنند برای تغییر وضع موجود باید در انتخابات شرکت کنند و نگذارند کشور بیش از این خسارت ببیند. اما حاکمیت بداند که باید در پیشگاه تاریخ به ملت ایران پاسخگو باشد. حتی اگر الان کسی از آنها توضیح نخواهد، بالاخره روزی ملت ایران از آنها توضیح خواهد خواست"!
*حقیقتا اگر نام آقای جهانگیری را از ابتدای پاسخ سؤال خبرنگار شرق حذف کنیم؛ چه بسا مخاطب فکر کند که یکی از سران اپوزسیون خارجی و یا یک دشمن نظام چنین سخنانی را بر زبان رانده است!
و این از مظلومیت نظام جمهوری اسلامی است که برخی رجال و مدیران که مال و آبرویشان را از نظام اسلامی دارند اما اینچنین علیه نظام و انتخابات و عقلانیت شمشیر کشیدهاند و به ساز دشمن خارجی و چپهای تحریمی میرقصند.
درباره اظهارات جهانگیری بیان چند نکته ضروریست:
یکم_ اساسا آن رجل سیاسی که بگوید حضور مردم در انتخابات بستگی به فلان و بهمان دارد در حالت خوشبینانه از ذرهای دانش سیاسی برخوردار نیست. اگر نگوییم که از روی عناد چنین حرفی را زده!
چه اینکه انتخابات بزرگترین میثاق ملی و یگانه دستاویز مردم برای عبور از مشکلات است.
آیا عقلانیت تأیید میکند که چنین گزینه مهمی را منوط و مشروط و بسته به این و آن معرفی کنیم؟
آیا عقل جهانگیری اقتضا میکند که یک بیمار به پزشک خود مراجعه نکند!؟
دوم_ آقای جهانگیری طوری همانند یک عبد و یک غلام در مقابل رخدادهای اجتماعی و تصمیمات فراگیر زانو بر زمین زده و سر تسلیم بر خاک نهاده که گویا اساسا متوجه نقش تعیین کننده رجال، خواص سیاسی و احزاب در این فرایندها نیست!
اساسا احزاب و رجال برای چه پدید آمدهاند!؟ برای اینکه از انتفاعات سیاسی بهرهمند بشوند و در روزگاری که جامعه نیاز به تصمیم دارد، بگویند "هرچه دلت خواست، همان"!؟
یا اینکه اینان وارد حیطه سیاسی میشوند برای اینکه "تصمیم درست" را برای مردم بازگو کنند، با حرکات صحیح اجتماعی همراهی داشته باشند و احیانا اگر اشتباهی از سوی مردم دیدند نیز آنرا گوشزد کنند!؟
چرا جهانگیری، نقش خود بعنوان یک رجل سیاسی را وا نهاده و در قبال جامعه همانند یک پیرو و یک غلام حلقه به گوش سخن میگوید؟
و سوم_ و اما مسئله "حاکمیت بداند" و "ملت روزی توضیح خواهد خواست"!
همانطور که اشاره شد اینها سخنان کسی مثل مریم رجوی یا مصطفی تاجزاده نیست بلکه صحبتهای اسحاق جهانگیری فعال اصلاحطلب و معاون اول رئیسجمهور سابق است.
در گام بعد نیز باید به آقای جهانگیری یادآور شد که حاکمیت اتفاقا میداند و همه چیز را میداند و از همین روست که انتخابات برگزار میکند و اهل رعایت قانون هم هست و ایضا در فتنه دوستان آقای جهانگیری در سال 88 نیز از رأی مردم صیانت کرد.
"توضیح خواستن" هم حق ملت در هر لحظهای است و اسحاق جهانگیری حق ندارد خود را کدخدای این حق طبیعی معرفی کند
لکن مردم باید بدانند حرف امثال جهانگیری در حالتی است که یک حکومت جائر داشته باشیم، دچار فساد سیستمی و نادیدهگیری قانون باشیم و حرف و رأی مردم در انتخاباتها بیاثر باشد و حاکمیت به دنبال رأی خود باشد نه رأی مردم!
و البته مردم میدانند و این تخاطب با مردم از آنرو صورت گرفت که ناجوانمردی اظهارات جهانگیری آشکار شود.
نانجیبی در مقابل نظامی مقدس که ماضیه و حالیه خود را به رأی و انتخاب مردم گره زده و در مسیر عدالت و قانون و اسلام در حرکت است اما اینچنین درگیری ناجوانمردی و سکوت کسانی از رجال خود است که میبایست در صف اول از نظام و انتخابات دفاع کنند و تبیین "مشارکت حداکثری" داشته باشند اما گویا طریقی دیگر بر گرفتهاند و به تبعیت از دوستان تحریمی خود در ستاد اصلاحات، عزم "تحریم انتخابات" کردهاند.
گفتنیست، اسحاق جهانگیری همان کسی است که در ایام دولت روحانی و در حالی که بلندپایهترین رجل اجرایی کشور بود اما شرایط کشور را به "شرایط ته درّه" تشبیه کرد و هرگز پاسخ نداد چرا در حالی که مسئولیت داشته اما در صف اول سیاهنمایی قرار گرفته است!؟
جبهه اصلاحات بعنوان تشکل مادر اصلاحطلبان تا این لحظه دست به تحریم انتخابات زده و دعوتی از مردم نداشته است. اما برخی احزاب چپ مثل کارگزاران، ندای ایرانیان، مردمسالاری و… با این تصمیم مخالفت و بر حضور در انتخابات تأکید کردهاند.
جهانگیری اگرچه از مبرّزین حزب کارگزاران است لکن ادبیات او یک ادبیات تحریمی و در چارچوب منویات چپهای تحریمی ارزیابی میشود.
پایان پیام/غ