نگرانی رژیم صهیونیستی از افزایش قدرت گروههای مقاومت در منطقه
نیروهای مقاومت همواره بخش مهم اِعمال قدرت منطقهای ایران بودهاند. از اوایل دهه 1980 میلادی، گروههای مقاومت در لبنان، یمن و عراق نقشی قابل توجه در منظومه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بازی میکنند. قدرت نیروهای مقاومت در غرب آسیا افزایش قابل توجهی یافته و باعث شده است صهیونیستها در مواجهه با آن محاسبات و احتیاط خاصی لحاظ کنند.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- راهبرد معاصر نوشت: روند تحولات مرتبط با جنگ افروزی اخیر اسرائیل علیه نوار غزه و البته تحولات کلیتر منطقهای حاکی است، توان و قدرت نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران در منطقه افزایش قابل توجهی یافته و همین موضوع باعث شده است اسرائیلی ها در مواجهه با جریان مقاومت به پرچمداری ایران، محاسبات و احتیاط خاصی لحاظ کنند.
در بحبوحه جنگ پنج روزه اخیر اسرائیل علیه نوار غزه که با حملات گسترده جنگندههای این رژیم از 9 می آغاز شد، مقام های اسرائیلی تأکید کردند، هدف اصلی شان از اقدام نظامی علیه نوار غزه، جنبش جهاد اسلامی فلسطین است. این جنبش پیوندهای نزدیکی با ایران دارد، کمکهای مالی و تسلیحاتی را از آن دریافت می کند و اسرائیل را با توان نظامی راکتی و موشکی خود هدف قرار میدهد.
هدف اسرائیل از اینکه به طور رسمی اعلام کرد به دنبال هدف قرار دادن جنبش جهاد اسلامی فلسطین بود، کاملاً آشکار است؛ آن ها می خواستند حماس از چارچوب ارائه پاسخ نظامی به اسرائیل دور باشد. حماس زرادخانه موشکی بزرگتری در اختیار و اتفاقاً پیوندهای نزدیکی با ایران دارد، موضوعی که کابوس بزرگی را برای اسرائیل تداعی میکند.
البته که اسرائیل به دنبال ایجاد اختلاف و شکاف میان دو گروه مهم مقاومت فلسطینی، یعنی حماس و جهاد اسلامی نیز بوده است. با وجود این، در نهایت پس از شلیک بیش از یک هزار و 200 راکت از سوی جهاد اسلامی فلسطین به اراضی اشغالی، شاهد برقراری آتش بس با میانجی گری دولت مصر بودیم. این موضوع مانع از آن نمی شود که آمریکا و اسرائیل از نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران و قدرت روز افزودن آنها احساس خطر نکنند.
نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران همواره بخش مهمی از اعمال قدرت منطقهای این کشور بودهاند. از اوایل دهه 1980 میلادی، گروههای مقاومت نظیر جنبش حزب الله لبنان و سازمان بدر در عراق، نقشی قابل توجه در منظومه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بازی میکنند. ایران پیوندهای محکمی نیز با حوثیهای یمنی دارد و البته که نفوذ آنها میان دیگر جریانهای مقاومت در لبنان و فلسطین نیز کم نیست.
متحدان منطقهای ایران که در قالب محور مقاومت شناخته میشوند، نه تنها دستورکار این کشور در قالب صدور پیام انقلاب اسلامی را به پیش میبرند و اهرمهای مؤثری در اختیار تهران میگذارند، بلکه در سالهای اخیر با توجه به تحرکات گسترده اسرائیل برای عادیسازی روابط با کشورهای عربی و اسلامی، از ماهیت و اهمیت بیشتری برخوردار شدهاند.
اسرائیل مدتهاست با حملات مکرر هوایی خود به خاک سوریه و هدف قرار دادن بخشهایی از این کشور که ادعا میکند نیروهای نظامی ایران در آن حضور دارند، سعی داشته و دارد از تبدیل شدن سوریه به مرکز نظامی مهم و محوری برای ایران جلوگیری کند؛ دستورکاری که موفقیت تل آویو در قالب آن در هالهای از ابهام است. در عین حال، اسرائیل در ممانعت از توسعه توان تسلیحاتی حزب الله لبنان و حماس شکست های قابل توجهی متحمل شده است.
این موضوع سبب شده است اسرائیل در مواجهه با کنشگران مختلف تا حد زیادی جانب احتیاط را رعایت کند و سنجیده، با احتیاط و به دور از ماجراجویی گام بردارد. در این راستا، شاهد بودهایم در جریان سه حمله نظامی اخیر اسرائیل به نوار غزه، اسرائیل از درگیر شدن با فقط یک گروه فلسطینی سخن گفت و سعی کرد حماس را از جریان درگیریها دور نگه دارد.
به همین منوال، از زمان خاتمه جنگ اسرائیل با حزب الله لبنان در سال 2006 میلادی نیز اسرائیل ترجیح داده است تقابل خود با حزب الله لبنان را محدود به حملات هواییاش به خاک سوریه کند و از درگیری با حزب الله در خاک لبنان پرهیز کند. البته که از چشم اندازی کلی نیز، کلیت جریان مقاومت در منطقه در قالب گروههای مختلف نیابتی نزدیک به ایران، توانسته هزینههای قابل توجهی به طرفهای مقابل خود تحمیل کند.
اسرائیل در شرایط کنونی سرمایهگذاری های قابل توجهی را برای ایجاد اختلاف میان گروههای مقاومت فلسطینی و البته تضعیف پیوندهای آنها با تهران انجام میدهد؛ موضوعی که به ویژه با توجه به ایده تشکیل اتاق مشترک عملیات جریان مقاومت فلسطینی معنا و مفهوم جدی و عینیتری به خود میگیرد.
البته که طرفهای مخالف با ایران به طور خاص روی این نکته حساب میکنند که با توجه به تحمیل فشارهای اقتصادی به ایران، حمایتهای این کشور از گروههای مختلف فعال در جریان مقاومت در منطقه خاورمیانه با چالش جدی مواجه میشود.
با وجود این، ایران همچنان به حمایت از این گروهها ادامه میدهد. نکته قابل تأمل این است ایران در کنار حمایت از گروههای مقاومت، با ابزارهای متعارفتری نیز جایگاه و موقعیت منطقهای خود را ارتقا میبخشد. به عنوان نمونه، 10 مارس سال جاری، ایران و عربستان سعودی بر احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک خود توافق کردند؛ موضوعی که در نوع خود میتواند فشارهای اقصادی و سیاسی بر ایران را تا حد زیادی کاهش دهد.
جریانهای مخالف با ایران همچنان به فشارهای خود برای تقابل با این کشور ادامه خواهند داد، گرچه در این مسیر توان روز افزون گروههای نیابتی نزدیک به ایران چالش جدی برای مخالفان این کشور و پیشبرد دستورکارهایشان علیه تهران به شمار میرود.
پایان پیام/ت