نگرانی مستمر ارگان CIA از تعلیق محسن برهانی!

نگرانی مستمر ارگان CIA از تعلیق محسن برهانی!

ارگان رسانه ای سازمان جاسوسی آمریکا برای دومین بار در روزهای اخیر نسبت به وضعیت «محسن برهانی» ابراز نگرانی کرد.

نگرانی مستمر ارگان CIA از تعلیق محسن برهانی!

فارس پلاس؛ خط ویژه – خط ویژه، رصدی است روزانه از لابه‌لای روزنامه‌های داخلی و عملیات رسانه‌ای پایگاه‌های خبری رسانه‌های ضد انقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانه‌های داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.

*******

نگرانی مستمر ارگان CIA از تعلیق محسن برهانی

رادیوفردا- ارگان رسانه ای سازمان جاسوسی آمریکا- برای دومین بار در روزهای اخیر نسبت به وضعیت «محسن برهانی» ابراز نگرانی کرد.

رادیوفردا در همین رابطه در مطلبی نوشت: «دانشگاه تهران روز یک‌شنبه نهم مهر با انتشار اطلاعیه‌ای خبر داد که تعلیق محسن برهانی، استاد حقوقدان دانشگاه تهران، توسط هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات انتظامی اعضای هیئت علمی انجام شده و پرونده قضایی او نیز «توسط دستگاه‌های مسئول متعددی در دادگاه ویژه روحانیت مطرح شده است.» این حقوقدان منتقد که سابقه ۱۹ سال تدریس دارد،‌ چند روز پیشتر، روز پنجم مهر در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد از مصوبه‌ای خبر داد یک ماه پس از تشکیل دولت سیزدهم، یعنی پیش از مرگ مهسا امینی، از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب و ابلاغ شده است.»

گفتنی است دانشگاه تهران نسبت به برخی ادعاهای این استاد تعلیق‌شده واکنش نشان داد و اعلام کرد که تعلیق محسن برهانی ارتباطی به اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ندارد.

متن توضیح دانشگاه تهران درباره ادعاهای محسن برهانی عضو هیأت علمی تعلیق‌شده دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به این شرح است:«صرف نظر از اظهارات و ادعاهای محسن برهانی در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد (منتشر شده در شماره ۵۵۸۸ – چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲)، جهت تنویر افکار عمومی درباره دلایل تعلیق ایشان، به اطلاع می‌رساند: تعلیق آقای دکتر محسن برهانی توسط هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات انتظامی اعضای هیأت علمی انجام شده و پرونده قضایی ایشان نیز توسط دستگاه‌های مسئول متعددی در دادگاه ویژه روحانیت مطرح شده است.

تعلیق نامبرده وفق مقررات مربوط به تعلیق اعضای هیأت علمی (مصوب سال ۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی) انجام شده است. مقررات رسیدگی به تخلفات اعضاء هیأت علمی دانشگاه‌ها بر اساس قانون مصوب ۱۳۶۴ که در پی تقدیم لایحه‌ای از سوی دولت وقت به مجلس شورای اسلامی، مورد تصویب قرار گرفت. لذا تعلیق ایشان ارتباطی به اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ندارد. برهانی با اشاره به یک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی که در سال ۱۳۹۳ به تصویب این شورا رسیده، تلاش نموده است این مصوبه را به عنوان یک تصمیم جدید و محدودکننده معرفی کنند.

متن مصوبه مدنظر ایشان، از این قرار است:«هیأت‌های اجرایی جذب، مسئولیت احراز صلاحیت‌های علمی و عمومی متقاضیان تبدیل وضعیت اعضای هیأت علمی اعم از قراردادی به پیمانی، پیمانی به رسمی آزمایشی و رسمی آزمایشی به رسمی قطعی را برعهده دارند و در صورت عدم احراز صلاحیت‌های علمی و عمومی هر یک از متقاضیان تبدیل وضعیت، متقاضی مزبور حق ادامه خدمت نخواهد داشت.»

لازم به توضیح است که قبل از اجرایی شدن این مصوبه نیز، موضوع خاتمه کار اعضای هیأت علمی به دلیل عدم احراز صلاحیت‌های علمی و عمومی، توسط هیئت‌ مرکزی جذب اعضای هیأت علمی مورد رسیدگی قرار می‌گرفته است؛ که با تایید هیئت عالی جذب و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، این اختیار به هیئت‌های اجرایی در دانشگاه تفویض شده است. بنابراین رویکرد جدیدی که ابلاغ این مصوبه رقم زده است، تغییر مرجع تصمیم‌گیری و تفویض اختیار به دانشگاه‌های کشور بوده است.

راجع به اظهارات ایشان درباره قطع همکاری با برخی مدرسان مدعو، که بخشی از گفت‌وگوی روزنامه اعتماد را تشکیل ‌داده است، پیش از این نیز دانشگاه تهران توضیح داده بود: «مدرسان مدعو و حق‌التدریس بنا به ضرورت و نیاز گروه‌های آموزشی ممکن است به صورت موقت برای یک نیمسال و یا بیشتر برای تدریس به دانشگاه دعوت شوند و وقتی نیاز دانشگاه به حضور ایشان رفع شود، طبیعی است که دیگر برای تدریس دعوت نگردند»

حمله مشترک روزنامه غربگرا و اینترنشنال به روحانیون

شبکه تروریستی اینترنشنال با ذوق زدگی به بازنشر یادداشت منتشر شده در روزنامه هم میهن پرداخت. در این یادداشت با عنوان «یک خبر ساده اما هولناک» آمده است:«خبر افتتاح باشگاه پینت‌بال برای طلاب جوان را که خواندم در ابتدا با یقینی قاطع گفتم، خبر جعلی است. دوستی گفت حالا چرا این‌قدر قاطعانه می‌گویی جعلی است، مگر اخباری ازاین‌دست‌ کم دیده‌ای؟ گفتم اول اینکه واقعاً کم دیده‌ام، دوم اینکه مگر می‌شود آدمیزاد تا این اندازه بی‌تدبیر باشد که آن هم در چنین اوضاعی چنین دسته‌گلی به آب بدهد؟ خیلی نگذشت که فهمیدم خیر، اول اینکه دیگر بر اخباری ازاین‌دست حکمِ النادر کالمعدوم جاری نیست و هر روز در گوشه و کنار این مملکت حضرات یا به‌ عمد یا به سهو، مشغول دسته‌گل به آب دادنند. دوم اینکه به‌قول امروزی‌ها، بی‌تدبیری مال یک ثانیه این حضرات است و این جماعت هنرها در آستین نهان دارند و می‌توانند حالاحالاها ما را متعجب کنند.»

در ادامه این مطلب آمده است:«مردم چطور باور کنند که این روحانیون محترم قصدشان از پینت‌بال‌بازی، پُرکردن اوقات فراغت است. نمی‌شد این اوقات فراغت را با ورزشی مثل شنا، شطرنج و چه می‌دانم پینگ‌پنگ پُر کرد. حتماً باید پینت‌بال باشد؟ اصلاً نمی‌شد چنین کاری را در زمان مناسب‌تری انجام داد؟ فإن الأمور مرهونة بأوقاتها را برای که گفته‌اند؟حالا به اصل ماجرا که پُرکردن اوقات فراغت روحانیون است، کاری نداریم که خودش داستانی ا‌ست پُر آبِ چشم. اینکه اصلاً طایفه‌ای که قرار است عمرش را صَرف دانش و دین کند، چه نیازی به این چیزها؟ اینکه باتوجه به پیچیدگی‌های جهان کنونی و چیزهایی که نیاز است روحانیون بیاموزند تا بتوانند در آینده هویت خودشان را حفظ کنند فرصتی برای پینت‌بال بازی می‌گذارند به کنار. یعنی اصلاً اصل موضوع را که به‌شدت محل اشکال است، کنار می‌گذاریم. حتی این را کنار می‌گذاریم که در شهری که حضرات نگرانِ اوقاتِ فراغتِ روحانیون جوان هستند، چه مقدار امکانات تفریحی و ورزشی برای عامه مردم وجود دارد؟ حتی این را هم نادیده می‌گیریم که تفکیک محل ورزش روحانیون با عامه مردم، چه تبعاتِ زشت و خطرناکی را در پی دارد. همه این اشکالات را که کنار بگذاریم و حتی با حسن‌نیت به این ماجرا بنگریم، بازهم نمی‌توان برای پرسش نخست پاسخی درخور پیدا کرد. به‌راستی با چه توجیهی این بزرگواران چنین اتهامی را به جان خریدند و حاضر شدند به‌بهای تایید اتهام دست داشتن روحانیون در برخورد با اعتراضات، به چنین عملی دست بزنند؟»

یکی از کارویژه های اصلی دشمن، نفرت پراکنی علیه روحانیت و ایجاد فضای دوقطبی در جامعه است. اما گویا برخی رسانه ها در داخل، در این فقره، گوی سبقت را از رسانه های بدنامی همچون اینترنشنال ربوده اند. به نظر شما این قبیل نفرت پراکنی ها و فضاسازی های مسموم، اتفاقی و سهوی است؟!

پایان پیام/.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *