خوشگذرانی متفاوت دوشنبه با دوقلوها
خوشگذرانی متفاوت دوشنبه با دوقلوها بچهها که کوچکتر بودند، وحشت داشتم سهتایی برویم بیرون. بزرگتر که میشدند، کمکم بر این ترسها غلبه کردم. حالا مدتی است که دوشنبهها ۳تایی میرویم گردش. این دوشنبه میهمان شهدای مدافع حرم بودیم در میدان امام حسین علیهالسلام.
گروه زندگی: دوشنبههای خانهٔ ما روزی دوستداشتنی و ویژه است. چون روز «مادر و کودک» است. ما هر دوشنبه اگر ناخوشاحوال نباشیم سهتایی میزنیم به دل شهر؛ من و دوقلوها.
دست همدیگر را میگیریم و خوشخوشان با یک تاکسی میرویم جلوی در محلی که برای وقتگذراندن با همدیگر انتخاب کردهایم. بچهها که کوچکتر بودند، وحشت داشتم سهتایی برویم بیرون. دستتنها، در خیابان، با دو تا بچهٔ کوچولو… اگر بگذارند به شیطنت و حریفشان نشوم چه؟ اگر آن بیرون کنترلشان از دستم خارج شود؟ اگر گم بشوند؟
همینطور که بزرگتر میشدند، من هم کنارشان رشد میکردم و قویتر میشدم. کمکم به این ترسها غلبه کردم؛ و حالا مدتی است که دوشنبهها روز محبوب ما ۳ تاست. چون تمام کارها را تعطیل میکنم تا یک روز را با بچهها بگذرانم. سهتایی میرویم گردش و تفریح و گاهی هم میهم..