وقتی کارتر به یاد خلیج خوک‌ها افتاد/ عملیات نجات یا حمله نظامی!

وقتی کارتر به یاد خلیج خوک‌ها افتاد/ عملیات نجات یا حمله نظامی!

مجله هفتگی تایم در می 1980، در مقاله‌ای تحت عنوان «شکست در صحرا»، با اشاره به شکست خفت‌بار آمریکا در ویتنام، شکست در طبس را نمونه‌ای دیگر از زبونی ارتش این کشور دانست و نوشت: برای کارتر به طور اخص و برای آمریکا به طور اعم، ماجرایی که در صحرای طبس اتفاق افتاد یک شکست نظامی، دیپلماتیک و سیاسی بود.

وقتی کارتر به یاد خلیج خوک‌ها افتاد/ عملیات نجات یا حمله نظامی!

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: حادثه طبس در 5 اردیبهشت 1359 که منجر به زمین‌گیر شدن نیروهای نظامی ایالات متحده و ناکامی عملیات نجات گروگان‌های آمریکایی شد برگ دیگری از شکست‌های آمریکا در برابر انقلاب اسلامی است. اما با گذشت سال‌ها از این رخداد تاریخی زوایای پیدا و پنهان زیادی برای بازخوانی این حادثه وجود دارد.

به همین منظور خرده‌روایت‌هایی از ابعاد مختلف این واقعه از نظر می‌گذرد.

تحلیل مجله تایم از شکست آمریکا در طبس

مجله هفتگی تایم نیز در می 1980، در مقاله‌ای تحت عنوان «شکست در صحرا»، با اشاره به شکست خفت‌بار آمریکا در ویتنام، شکست آمریکا در طبس را نمونه‌ای دیگر از زبونی ارتش آمریکا دانست و نوشت: برای کارتر به طور اخص و برای آمریکا به طور اعم، ماجرایی که در صحرای طبس اتفاق افتاد یک شکست نظامی، دیپلماتیک و سیاسی بود. یک بار ارتش مسلط و پرقدرتش در ویتنام، درحالی که از پای می‌افتاد و به خود می‌پیچید، به زبونی و بیچارگی افتاد و حالا به نظر می‌رسد که قادر نیست حتی زمانی که هیچ دشمنی نمی‌داند آن‌ها در آن‌جا هستند و علی‌رغم چهارماه تمرین مداوم، حتی هواپیماها را از برخورد با یکدیگر حفظ کند.»

فرودگاه مخفی آمریکایی‌ها در خاک ایران

نقشه‌ این فرودگاه دور افتاده در کاغذهای محمود جعفریان ـ از طرفداران و استراتژیست‌های شاه ـ پیدا شده بود. محمود جعفریان یک‌سال پیش از عملیات نجات گروگان‌ها، توسط نیروهای انقلابی اعدام شد. زمانی که او توسط نیروهای انقلابی دستگیر می‌شد، تلاش می‌کرد که نقشه‌ها را بسوزاند. جعفریان به کسانی که او را دستگیر کرده بودند، گفت: «این محل توسط سازمان سیا و با نظارت شاه برای استفاده‌های ضروری و لازم ساخته شده است».

نیروی هوایی ایران قصد تخریب این محل را داشته است؛ اما به علت مسائل پیچیده‌ درون کشور هیچ اقدامی نسبت به این فرودگاه مخفی انجام نشد. وقتی که یک افسر ایرانی در تصمیمش مبنی بر تخریب آن پافشاری کرد، یکی از مقامات ارشد به او گفت: «آمریکایی‌ها باید بدانند که چنین محلی کشف شده است و بنابراین نباید به فکر استفاده از آن باشند».

وقتی کارتر به یاد خلیج خوک‌ها افتاد

نجات‌دهندگان می‌بایست در مرحله‌ اول خود را نجات می‌دادند؛ آن‌ها سوار هواپیماهای سی ـ 130 باقی مانده شدند و پا به فرار گذاشتند؛ اما در ساعت 21/ 6 (به وقت واشنگتن) بود که کارتر از حادثه وجزییات آن با خبر شد. در ساعت 30/7 دقیقه بعدازظهر (به وقت واشنگتن) کلمه‌ «رسید» دریافت شد؛ یعنی تیم عملیات در خارج از ایران در حال پرواز بودند.

در ساعت 2 بامداد جمعه (به وقت واشنگتن) کارتر از کارمندانش تقاضای تهیه‌ی یک کپی از اظهارات «جان ـ اف ـ کندی» درباره‌ی اشغال نافرجام خلیج خوک‌ها (در کوبا) را کرد.

روزی که آمریکا فرو ریخت

در ساعت 1 بامداد 25 آوریل کاخ سفید بیانیه‌ای صادر کرد و کارتر نیز با ظاهر شدن در دوربین تلویزیون شخصاً مسئولیت شکست عملیات را برعهده گرفت. متعاقب این شکست مفتضحانه بود که؛ گروگان‌ها در نقاط مختلف ایران پراکنده شدند تا از دسترس آمریکایی‌ها دور بمانند هشت تفنگدار آمریکایی کشته شد و پنج نفر زخمی شدند. متحدان آمریکایی که در مجازات اقتصادی ایران، با آمریکایی‌ها همکاری کرده بودند به شرط اینکه اقدام نظامی صورت نگیرد، به آمریکایی‌ها بی‌اعتماد شدند. شهرت نظامی آمریکا صدمه ویران‌کننده‌ای دید. مهم‌تر از همه شکست سیاسی کارتر بود که شانس هرگونه پیروزی در انتخابات بعدی را از دست داد، و روحیه‌ی ملی آمریکایی‌ها تحقیر شد.

خدای آن‌ها قوی‌تر از هلی‌کوپترهای ما بود

روزی ادواردو (مهدی) برای بازدید از یک کارخانه‌ هلیکوپترسازی به آمریکا رفته بود. مقامات کارخانه و ژنرال‌های ارتش ایالات متحده برایش توضیح ‌می‌‌‌دادند تا به هلی‌کوپتری رسیدند که در موردش گفته شد: «همه‌ فن‌آوری‌های برتر دنیا در آن جمع است و پیشرفته‌تر از آن ساخته نشده و از همان گونه‌ای است که در جریان واقعه‌ طبس به کار رفت.»
مهدی با طعنه گفت: «در طبس که این هلی‌کوپتر‌های آمریکایی شکست خوردند و زمین‌گیر شدند!» ژنرال آمریکایی با سرشکستگی پاسخ داد: «خدای آن‌ها قوی‌تر از هلی‌کوپتر‌های ما بود!» مهدی بعدها به دوستانش گفته بود: «با تمام سختی‌ها و مسائلی که بر من وارد ‌می‌‌‌شود، گاهی که با چنین صحنه‌ها و جمله‌هایی مواجه ‌می‌‌‌شوم برای ادامه‌ راه نیرو ‌می‌‌‌گیرم.»
همکاران ایرانی و جاسوس‌های میدانی

برژینسکی درباره همکاری عوامل ایرانی در مسئله گروگان‌ها می‌نویسد: " ایالات متحده برای انجام این اقدام نظامی نیاز به همکاری عوامل ایرانی خود در ایران داشت که با سازماندهی ترنر و همکاران او در سازمان سیا فراهم شد. همکاری آن‌ها که شناخت کاملی از لانه جاسوسی داشتند، اطلاعات مهمی از محل دقیق هر کدام از گروگان‌ها، تعداد محافظان و خصوصیات آن‌ها و برنامه روزانه گروگان‌ها و محافظان را در اختیار آمریکا می گذارد."

عوامل غیر ایرانی هم که قبلاً به عناوین مختلفی نظیر بازرگانی و خبرنگاری به ایران رفت و آمد می‌کردند؛ اطلاعات دقیقی در زمینه محافظان گروگان‌ها در اختیار دولت آمریکا گذاشته بودند.

عملیات نجات یا حمله نظامی

چند ماه پس از افتضاح آمریکا در دشت کویر (طبس) ، عده ای از ایرانیان نظامی و غیر نظامی که موفق شده بودند از کشور خود بگریزند و به هم میهنان سرگردان خویش (در خارج) بپیوندند، به تدریج آغاز به سخن کردند… آنها می‌گفتند در بیشتر عملیاتی که به واقعه صحرای طبس منتهی شده بود ؛ شرکت داشتند… به گفتۀ آنان پیاده شدن آمریکایی‌ها در طبس برای نجات گروگان‌ها نبود، بلکه برای انجام یک شورش بود.

چون حمله ( مستقیم و گسترده ی ) نظامی آمریکا به ایران در آن زمان به صلاح نبود ؛ می‌بایست از درون کشور انفجاری رخ دهد. هواپیماهای سی ـ 130 و هلی کوپترهای آر. اچ .53 برای تهیه ی چنین انفجاری در دشت کویر ایران بر زمین نشسته بودند. هدف تحویل تسلیحات فوق مدرن برای یک جنگ چریکی وسیع و سراسری به گروهی از افسران وفادار به شاه بود.

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *