چرا اندیشه سکولار با حضور خیابانی دین مخالف است؟
روشنفکر و کارگزار سکولار دین زدایی از خیابان را پروژه اصلی خود می داند. از سویی می کوشد امور عرفی کننده در سطح خیابان منتشر و نهادینه شود.
فارس پلاس؛ داود مهدوی زادگان در یادداشتی نوشت: خیابان عرصهٔ عمومی است. در مقابل خانه که عرصهٔ خصوصی آدمیان است. از منظر سکولارها هر آئین و مسلک و گفتمانی که بتواند خیابان را جولانگه خود سازد و به تصرف در آورد، پیروز میدان است. چون یکی از نشانه های سیادت گفتمانی، تصرف خیابان است. تابلوهای خیابان صرفاً کارکرد تبلیغاتی یا اطلاع رسانی ندارد بلکه کارکرد گفتمانی هم دارد. تابلوی تبلیغ کنسرت یا فروش لوازم خانگی یا تبلیغ ورزشی بیانگر استیلای گفتمان زندگی روزمره و عرفی شدن است. گفتمان عرفی با همین تابلوها خیابان را به تصرف خود در می آورد.
بر این اساس، گفتمان سکولار حضور دین در عرصهٔ خیابان را رقیب خود می داند. از نظر آنان خیابان پدیده مدرن و عرفی است و برای دین ساخته نشده است. چون به زعم آنان دین امر خصوصی است و در خیابان جایی ندارد. از این رو، روشنفکر و کارگزار سکولار دین زدایی از خیابان را پروژه اصلی خود می داند. از سویی می کوشد امور عرفی کننده در سطح خیابان منتشر و نهادینه شود. از جنسی شدن شهر استقبال می کند. رواج بی حجابی و برهنگی در سطح خیابان را امر مطلوبی می داند. هر یک از اینها نمادی از استیلای گفتمان سکولار بر خیابان است.
از سوی دیگر، اندیشه سکولار در اشکال مختلف می کوشد دین را از حضور خیابانی باز دارد. همان اندازه که از جنسی شدن شهر خرسند می شود از خیابانی شدن هیئت های مذهبی بیمناک است. بر افراشته شدن هر بیرق جشن و عزای مذهبی را بر نمی تابد. چون جشن یا عزای خیابانی مطلوب اندیشه سکولار نیست. پوستر برگزاری مجلس جشن غدیر یا عزای حسینی، شربت و چای نذری که در خیابان توزیع می شود، صدای طبل و سنجی که برای عزای اهل البیت بلند می شود و پیشانی بندی که به یاد علی اصغر امام حسین بر سر کودک خردسال بسته می شود و دسته عزایی که در خیابان به راه می افتد و بانوی محجبه و چادری که در خیابان آمد و شد می کند، گشت ارشادی که در خیابان دیده می شود، همه اینها از نظر اندیشه سکولار تهدید است و نمی بایست گذاست چهره خیابان بواسطه حضور این امور تغییر کند. چون تغییر چهره خیابان و مذهبی شدن آن موجب کاسته شدن استیلای گفتمان دنیوی گرایی است.
امروز، نگرانی های سکولارهای وطنی در چند سال اخیر از تضعیف سیادت گفتمانی بر خیابان خیلی بیشتر از گذشته شده است. اگرچه در تحلیل های رسانه ای شان مدام از کاهش دینداری مردم و افول دین گرایی سخن می گویند ولی باطن گفتارشان حکایت از نگرانی های عمیق نسبت به از دست دادن خیابان دارد. بی جهت نیست که نویسندگان شان جشن های کیلومتری غدیر و عزای خیابانی امام حسین علیه السلام را تحقیر می کنند. آنان مشاهده می کنند که در چند سال اخیر نه فقط عزای خیابانی کم نشده است بلکه جشن های خیابانی هم به آن اضافه شده است. حمایت آنها از خشونت های خیابانی پاییز 401 ریشه در همین نگرانی ها دارد.
عجیب است که اندیشه سکولار ایرانی علیرغم داعیه های تکثر گرایی و تسامح و تساهل، حضور دین در خیابان را بر نمی تابد و سرسختانه پی گیر دین زدایی از خیابان است. تاسفبارتر اینکه آنان برای اجرای پروژه شوم شان علوم انسانی را به خدمت گرفته اند. اکنون رشته هایی مانند جامعه شناسی، مردم شناسی، مناسک شناسی و غیره توسط سکولارهای بزرگ و کوچک به خدمت گرفته شده است تا دینداران را به کوتاه آمدن از کنشگری خیابانی و ترک آن متقاعد سازند.
بنابراین، تردیدی باقی نمی ماند که حضور با شکوه دین در خیابان در همه اشکال آن؛ از جمله شکل مناسکی جشن و عزا، امر به معروف و نهی از منکر و فرهنگی عفاف و حجاب، عرصه را بر گفتمان سکولار و دین ستیز تنگ تر می کند. البته ثمره این حضور به اینجا ختم نمی شود بلکه ساحت علم بویژه علوم انسانی و اجتماعی از استفاده ابزاری سکولار ها نجات پیدا می کند. انشالله
پایان پیام/غ